🔥 دوره‌های 20 میلیونی رو رایگان برنده شو!

استراتژی قیمت‌ گذاری و 7 روش (pricing strategies) در بازار ایران

ستراتژی قیمت‌ گذاری یکی از مهمترین عوامل موثر در میزان موفقیت هر کسب و کار است انجام فرآیند قیمت گذاری بر روی محصولات و خدمات می باشد به همین دلیل است که روش های آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
12 روش استراتژی قیمت‌ گذاری (pricing strategies) بازار ایران

در این مقاله می خوانید

استراتژی قیمت‌ گذاری یکی از مهم‌ترین عوامل موثر در میزان موفقیت هر کسب و کار است. انجام فرآیند قیمت‌گذاری بر روی محصولات و خدمات می باشد به همین دلیل است که روش های آن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. قیمت گذاری PRICING عبارت است از فرایند مشخص نمودن ارزش کالا یا خدمات به منظور خرید یا فروش. همان طور که در مقاله قیمت گذاری اشاره کردیم، قیمت یکی از چهار P معروف در آمیزه بازاریابی است.

این چهار P عبارتند از: قیمت (Price)، محصول (Product)، تبلیغات (Promotion) و مکان (Place) یا جایی که محصول توزیع می‌شود.قیمت یک عامل بسیار مهم در تعیین سایر عناصر آمیزه بازاریابی است. قیمت مشتری هدف، تبلیغات و نحوه‌ی توزیع کالا را تعیین می‌کند بنابراین لازم است بدانید که عامل بسیار مهمی تلقی می‌شود. ساختار و روش قیمت گذاری نه تنها هزینه تولید محصول را شامل می‌شود، بلکه عوامل و عناصر دیگری همچون مواد به کار رفته در محصول، زمان، نیروی کار و هزینه های سربار را نیز در بر می‌گیرد اما همچنین این نکته را باید در نظر گرفت که در قیمت گذاری اصولی همچون رقابت و یا قوانین را باید در نظر گرفت.

محصولات جدید غالباً دارای قیمتی هستند که آن را به عنوان قیمت گذاری نفوذی یا رخنه‌ای می‌شناسند و این کار یک استراتژی برای کسب سهم بازار و دور کردن مشتریان از رقبا و کشاندن آنان به سمت خود است.استراتژی‌های قیمت گذاری دیگری نیز در بازاریابی استفاده می‌شودکه همه آن ها به محصول، بازار هدف، رقابت، چرخه عمر محصول و انتظار شرکت از گسترش و توزیع محصول بستگی دارد.

قیمت گذاری چیست؟

قیمت گذاری فرایندی است که به موجب آن یک کسب و کار قیمتی را که می‌تواند در آن محصولات و خدمات خود را بفروشد تعیین می‌کند و ممکن است بخشی از برنامه بازاریابی یا برنامه کسب و کار باشد. در تعیین قیمت، کسب و کار یا سازمان تولید کننده عوامل بسیاری را باید نظر بگیرد. این عوامل گاهی بسیار زیاد می‌شوند که پیچیدگی های خاص را به وجود می‌آورند اما عمومی‌ترین آن ها هزینه تولید، محل بازار، رقابت، شرایط بازار، برند و کیفیت محصول است.

درباره توسعه کسب و کار بیشتر بخوانید

توسعه کسب و کار چیست؟ ۱۰ روش توسعه کسب و کار

قیمت گذاری یک جنبه اساسی در مدل سازی مالی است و همانطور که ذکر شد، یکی از چهار P در آمیزه بازاریابی است. سه P دیگر عبارتند از محصول (Product)، تبلیغات (Promotion) و مکان (Place). قیمت تنها عنصر درآمدزا در بین چهار P است و سه P دیگر هزینه زا هستند اما با این حال، دیگرP ها می‌توانند به کاهش کشش قیمت کمک کرده و بنابراین با افزایش قیمت از سوی دیگر، سودآوری افزایش پیدا کند.

به عبارت دیگر از یک طرح با برنامه‌ریزی و تنظیم مناسب محصول و تبلیغات و مکان، شرایط را به نحوی مهیا می‌کنیم که بتوان قیمت را افزایش داد. قیمت گذاری می‌تواند یک فرآیند دستی یا خودکار در اعمال قیمت برای سفارشات خرید و فروش باشد که بر اساس عواملی از قبیل: مبلغ ثابت افزایش قیمت، تبلیغات یا کمپین فروش، قیمت گذاری خاص فروشنده ، قیمت غالب در هنگام ورود به بازار، تاریخ حمل یا فاکتور، ترکیبی از سفارشات متعدد و دیگر عوامل موثر بر قیمت گذاری تعیین شود.

سیستم‌های قیمت گذاری خودکار نیاز به تنظیم و نگهداری بیشتری دارند اما ممکن است از بروز خطا در قیمت‌گذاری جلوگیری کنند. نیازهای مصرف‌کننده فقط درصورتی که مصرف کننده تمایل و ظرفیت لازم برای خرید محصول را داشته باشد به تقاضا تبدیل می‌شود بنابراین قیمت گذاری مهمترین مفهوم در زمینه بازاریابی است که از آن به عنوان یک تصمیم تاکتیکی در پاسخ به موقعیت های بازار یاد می‌شود. نحوه صحیح قیمت‌گذاری علاوه بر در نظر گرفتن عوامل فوق، نیازمند تجربه و شناخت بازار نیز است به خصوص در بازار ایران که تا حدود زیادی برخی از عوامل در آن نادیده گرفته می‌شود.

اهداف قیمت گذاری

اهداف قیمت گذاری
اهداف قیمت‌گذاری

اهداف قیمت گذاری عبارتند از:

  1.  اهداف مالی شرکت (برای مثال سودآوری).
  2. تناسب با واقعیت های بازار (آیا مشتریان با این قیمت حاظر به خرید می‌شوند یا خیر؟).
  3. قیمت تا کجا از موقعیت محصول در بازار پشتیبانی می‌کند اما همچنان با سایر عوامل و متغیرهای موجود در بازاریابی تطابق دارد(برای مثال محصولی که با کیفیت خوب به جایگاه مناسبی رسیده است، آیا افزایش قیمت آن علاوه بر حفظ جایگاه فعلی محصول در بازار، با سیسات های تبلیغاتی محصول تطابق دارد یا ن).
  4. ثبات قیمت ها در بین دسته ها و محصولات (سازگاری نشان‌دهنده قابلیت اطمینان محصول است و از اعتماد و رضایت مشتری پشتیبانی می‌کند).
  5. ایجاد و یا جلوگیری از رقابت

قیمت تحت تأثیر نوع روش توزیع، نوع تبلیغات و کیفیت محصول است. در جاهایی که تولید گران است، توزیع انحصاری است و محصول با تبلیغات گسترده پشتیبانی می‌شود، بنابراین احتمالاً قیمت‌ها بالاتر می‌روند. قیمت می‌تواند به عنوان جایگزینی برای کیفیت محصول، تبلیغات مؤثر یا تلاش توزیع کنندگان برای فروش در بازارهای خاص باشد.

از نظر بازاریابی، قیمت کارآمد قیمتی است که تا حداکثر جای ممکن به مبلغی که مشتریان حاضر به پرداخت هستند نزدیک باشد. از نظر اقتصادی، قیمت کارآمد قیمتی است که مازاد اقتصادی مصرف کننده (مقدار خرید یک محصول که مصرف کننده قادر به پرداخت قیمتی کمتر از بالاترین قیمت خواهد بود) را به سمت تولیدکننده سوق می‌دهد. یک استراتژی قیمت گذاری مناسب می‌تواند راهی باشد که بین کف قیمت (قیمتی که سازمان به مقدار کمتر از آن ضرر می‌کند) و سقف قیمت (قیمتی که سازمان با آن وضعیت بدون تقاضا را تجربه می‌کند یعنی هیچ تقاضایی برای آن وجود نداشته باشد) تعادل برقرار کند.

استراتژی قیمت‌ گذاری

در ادامه این مقاله قیمت‌گذاری، به بررسی اصول قیمت گذاری می‌پردازیم و پس از آشنایی با انواع استراتژی قیمت گذاری و معرفی روش های اصلی قیمت گذاری، هر یک را به تفصیل شرح خواهیم داد.

بازاریابان، در ابتدا یک استراتژی قیمت گذاری کلی تهیه می‌کنند که مطابق با رسالت و ارزش‌های سازمان باشد. این استراتژی قیمت گذاری به طور معمول بخشی از برنامه استراتژیک بلند مدت شرکت می‌شود. این استراتژی به گونه ای طراحی شده است که راهنمایی های گسترده ای برای تعیین قیمت ارائه می‌دهد و تضمین می‌کند که استراتژی قیمت گذاری با سایر عناصر برنامه بازاریابی سازگار است.

در حالی‌که قیمت واقعی کالا یا خدمات ممکن است در پاسخ به شرایط مختلف متفاوت باشد، رویکرد کلی قیمت گذاری (به عنوان مثال استراتژی قیمت گذاری) برای دوره چشم انداز برنامه ریزی شده که معمولاً 3-5 سال است، ثابت باقی می‌ماند، اما در برخی از صنایع ممکن یک دوره طولانی تر از 7-10 ساله باشد. استراتژی قیمت‌گذاری اهداف کلی و بلند مدت فرآیند قیمت گذاری را بدون مشخص کردن یک قیمت واقعی و مشخص تعیین می‌کند به این معنا که بیشتر به عنوان راهنما و چارچوب کلی به کار می‌روند.

شش روش برای استراتژی قیمت گذاری

چند روش برای استراتژی قیمت گذاری
6 روش برای استراتژی قیمت گذاری وجود دارد

به طور کلی، شش روش برای استراتژی قیمت‌گذاری وجود دارد. این استراتژی‌ها، روش‌های اصلی قیمت‌گذاری است:

  1.  قیمت گذاری مبتنی بر عملیات: این روش جایی که هدف بهینه‌سازی ظرفیت تولیدی برای دستیابی به راندمان عملیاتی یا مطابقت عرضه و تقاضا از طریق قیمت های مختلف است به کار می‌رود. در برخی موارد، قیمت ها ممکن است متناسب با بازار عرضه تنظیم شوند.
  2. قیمت گذاری مبتنی بر درآمد: (همچنین به عنوان قیمت گذاری مبتنی بر سود یا قیمت گذاری مبتنی بر هزینه شناخته می‌شود): این استراتژی در شرایطی به کار می‌رود که بازاریاب به دنبال به حداکثر رساندن سود است (یعنی درآمد بیش از هزینه ها باشد) و ی ابرای پوشش دادن و جبران هزینه به کار رود. به عنوان مثال می‌توان قیمت گذاری پویا را نام برد. قیمت گذاری پویا (که با نام مدیریت درآمد نیز شناخته می‌شود) نوعی قیمت گذاری با محوریت درآمد است.
  3. قیمت گذاری مبتنی بر مشتری: این استراتژی در شرایطی استفاده می‌شود که هدف به حداکثر رساندن تعداد مشتری باشد. از دیگر اهداف می‌تواند ایجاد فرصت برای فروش بیشتر و یا شناخت سطوح مختلف توانایی پرداخت مشتری باشد.
  4. قیمت گذاری مبتنی بر ارزش (همچنین با نام قیمت‌گذاری مبتنی بر تصویر شناخته می‌شود): قیمت‌گذاری مبتنی بر ارزش زمانی است که شرکت از قیمت استفاده می‌کند تا ارزش بازار را نشان دهد یا قیمت را با ارزشی که در ذهن مشتری است مرتبط کند و به نوعی رابطه‌ای بین آن ها برقرار کند. هدف از قیمت گذاری مبتنی بر ارزش، تقویت استراتژی کلی موقعیت یابی است. به عنوان مثال، قیمت گذاری بیمه تا جایگاه آن در ذهن مشتریان تعیین شود و علاوه بر آن تصویر و کیفیت کلی آن نیز هم‌چنان در ذهن مشتریان باقی بماند.
  5. قیمت گذاری مبتنی بر رابطه: زمانی است که بازاریاب برای ایجاد یا حفظ روابط با مشتریان موجود یا بالقوه ، قیمت ها را تعیین می‌کند.
  6. قیمت گذاری مبتنی بر جامعه: قیمت گذاری مبتنی بر جامعه زمانی اتفاق می‌افتد که هدف تشویق یا دلسرد کردن نگرش‌ها و رفتارهای خاص اجتماعی است. به عنوان مثال، تعرفه‌های بالا در مصرف دخانیات برای جلوگیری از استعمال دخانیات.
  7. قیمت گذاری رقابتی در این نوع قیمت گذاری، قیمت گذار هیچ توجهی به هزینه تولید خود ندارد و تنها محور اصلی قیمت‌گذاری رقبا آن‌ها است.

تاکتیک های قیمت گذاری

مديريت قيمت
تصمیمات مربوط به تاکتیک‌های قیمت‌گذاری معمولا کوتاه مدت هستند و برای دستیابی به اهداف خاص طراحی شده‌اند

هنگامی که رویکردهای کلی قیمت‌گذاری تعیین شد(استراتژی های قیمت گذاری)، اکنون نوبت تعیین تاکتیک های قیمت گذاری است. تصمیمات مربوط به تاکتیکهای قیمت گذاری کوتاه مدت هستند و برای دستیابی به اهداف خاص در کوتاه مدت طراحی شده اند. تاکتیک های قیمت گذاری می‌توانند به دلایل داخلی (برای مثال پاکسازی انبار از موجودی های اضافی) و یا دلایل خارجی (ایجاد یک قیمت رقابتی) و از یک زمان به زمان دیگر متفاوت باشند. بر این اساس، تعدادی از تاکتیک های مختلف قیمت گذاری ممکن است در طول یک دوره برنامه ریزی یا در طول یک سال به کار گرفته شوند.

به طور معمول به مدیران صف (مدیرانی که مستقیما در پیشبرد سازمان دخیل هستند)، اختیار لازم برای تغییر قیمت‌ها داده می‌شود اما مشروط بر اینکه در یک رویکرد کلی استراتژیک فعالیت کنند یعنی چارچوب استراتژی‌های قیمت‌گذاری حفظ شود. به عنوان مثال، برخی از مارک هایبرندها هرگز تخفیفی ارائه نمی‌دهند زیرا استفاده از قیمت پایین ممکن است چهره برند را لکه دار کند. به جای تخفیف، این برندها از طریق بسته‌بندی و یا هدیه ارزش بیشتری به مشتری ارائه می‌دهند.

در هنگام تعیین قیمت، تصمیم گیرندگان نیاز به درک کاملی از قیمت گذاری اقتصادی دارند، به ویژه تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر.همچنین باید جنبه‌های روانی این تصمیم گیری ها را درک کرد. برای مثال قیمت رزرو، قیمت سقف و قیمت کف. در بازاریابی صدها تاکتیک قیمت‌گذاری وجود دارد. در لیست زیر سعی شده به طور کامل این استراتژی‌ها و اصول قیمت گذاری توضیح داده شوند.

اصول قیمت گذاری

اصول قیمت گذاری
قیمت گذاری اصولی و مناسب در افزایش فروش نقش حیاتی دارد
  • قیمت گذاری مبتنی بر فایده

قیمت گذاری مناسب قبل از هر چیز، فایده ای را مدنظر می گیرد که هر کالا یا خدمات برای مشتریان در بر دارد. در قیمت گذاری مبتنی بر فایده عامل عمده ی تعیین قیمت تصور خریداران از فایده و نه هزینه ی تمام شده ی کالا برای فروشنده است. قیمت گذاری مبتنی بر فایده به این معنا است که بازاریاب نمی‌تواند ویژگی و برنامه‌ی بازاریابی کالا را معلوم و سپس قیمت آن را تعیین کند.

  •  قیمت گذاری کره‌گیری

در روش کره گیری، بنگاه محصول جدید را با قیمت بالا، در زمانی که هچ رقیبی در بازار وجود ندارد، عرضه می‌کند و وقتی رقبا وارد بازار شدند، قیمت را پایین می‌آورد. دلیل قیمت بالا در ابتدا این است که فرض می‌شود، تقاضا برای این بازار جدید بدون کشش است و به تبع آن قیمت پایین خریداران زیادی را جذب نمی‌کند. روش کره‌گیری در بازارهایی با مصرف‌کننده پیش-آهنگ بسیار خوب کار می‌کند.

  • قیمت گذاری رخنه ای

در روش قیمت‌گذاری رخنه‌ای، بنگاه برای رخنه در بازار، در ابتدا محصولی را با قیمت بسیار پایین یا مجانی ارائه می‌نماید. هدف از این روش دستابی به سهم بازار بالا، قابل قبول یا استانداردسازی بازار است. بسیاری از محصولات مبتنی بر دانش از این استراتژی استفاده می‌کند.

  • قیمت گذاری دسته‌ای

در این روش بنگاه دو یا چند محصول را در کنار هم و با قیمتی کمتر از مجموع قیمت تک تک اقلام، می‌فروشد.

  • قیمت گذاری دو تعریفه‌ای

در این روش فروشنده دو قیمت را تعیین می‌کند، یکی برای حق استفاده از محصول و دیگری برای تعداد واحد مصرفی.

  •  قیمت گذاری میزان خرید

در این روش با افزایش میزان خرید، قیمت‌ها کاهش می‌یابد. در این روش با استفاده از روش‌های تنظیم قیمت، قیمت تنظیم شده برای تعداد متوسط بدست آمده و سپس برای میزان خرید بیشتر، قیمت‌ها کاهش می‌یابند.

  • دسته‌بندی قیمت

در این روش مشتریان بر اساس خصوصیاتشان دسته‌بندی شده و بنگاه قیمت‌های متفاوتی را برای هر دسته پیشنهاد می‌کند.

  • قیمت‌گذاری روانی

این روش زمانی استفاده می‌شود که مشتری بر اساس یک احساس تصمیم بگیرد تا یک منطق. مثلاً تعیین قیمت 19٫۹۹ دلار به جای 20 دلار مثالی برای این روش قیمت‌گذاری است.

قیمت گذاری روانی
  • قیمت‌گذاری Cost-Plus

در این روش که مرسوم ترین روش است، درصدی سود به میزان مشخصی و بسته به قانون و حوزه کاری اضافه می‌شود. برای مثال اگر هزینه تولید/خرید کالایی 100 تومان باشد و بخواهیم 20 درصد سود داشته باشیم، قیمت کالا120 تومان تعیین می‌شود.

  • قیمـت‌گذاری بر مبنای ارزش

در این روش قیمت بر پایه ارزش کالا از دیدگاه مشتری تعیین می‌شود. این نوع قیمت‌گذاری معمولا بیشترین سود را به همراه دارد. البته نحوه تعیین قیمت به این شیوه چندان هم ساده نیست. بهای کالا یا خدمت رابطه مستقیم با بازده آن دارد. برای روشن شدن موضوع به این مثال توجه کنید: فرض کنید که مشتری باخرید کالای ذکر شده در مثال قبل سالانه مبلغ ۱۰۰۰ دلار پس انداز یا به عبارت دیگر کمتر هزینه می‌کند. مصرف کمتر برق به عنوان نمونه یا هر کالایی با طول عمر بیشتر.

قیمـت‌گذاری بر مبنای ارزش
در روش قیمت‌گذاری بر پایه ارزش، ارزش کالا از دیدگاه مشتری تعیین می‌شود

دراین حالت، قیمت ۶۰ دلار بهایی ناچیز برای کالایی با چنین خصوصیتی است. بالطبع مشتری حاضر است حتی تا مبلغ ۳۰۰ یا۴۰۰ دلار برای چنین کالایی بپردازد؛ چراکه به‌ راحتی در طول چند ماه ،بهای پرداخت شده از طریق هزینه کمتر به او بازگردانده می‌شود.

  •  قیمت گذاری خط محصول

ممکن است برای تولید یک کالا چند خط تولیدی با کارکرد ها، قیمتها ومشتریان مختلفی داشته باشیم لذا ساختارقیمت گذاری در این روش بر اساس گروه کالاها مشخص می‌شود.

  •  قیمت گذاری سر هم

فروشندگان غالبا چند قلم از کالاهای خود را با هم عرضه نموده که قیمت آن کمتر از تک تک محصولات می‌باشد. این روش قیمت گذاری موجب افزایش حجم فروش کالاهایی است که احتمالا در شرایط معمول امکان فروش آنها به شکل جداگانه وجود ندارد و یا میزان فروش آنها با توجه به سطح تقاضای کل جامعه مصرفی بسیار پایین است.

ماتریس قیمت گذاری چیست؟

ماتریس قیمت‌گذاری روشی ساده برای پرداختن به معضل قیمت گذاری ارائه می‌دهد. دریک ماتریس قیمت‌گذاری چهار ربع وجود دارد وهر چهار ربع نقش مهمی در نحوه قرار گرفتن یک محصول در بازار دارند. این چهار ربع عبارتند از:

ماتریس قیمت گذاری چیست؟
  • قیمت گذاری گزاف(skimming)

قیمت گذاری skimming یک استراتژی قیمت گذاری است که در آن یک سازمان در ابتدا قیمت نسبتاً بالایی را براییک محصول یا خدمات تعیین می‌کند و سپس قیمت را با گذشت زمان آن را پایین می‌آورد. این کار به شرکت اجازه می‌دهد تا قبل از شروع رقابت، هزینه های خود را سریعاً بازیابی کند و قیمت بازار را کاهش دهد.

  • قیمت گذاری بالا(Premium)

قیمت گذاری Premium بیشتر یک استراتژی قیمت گذاری روان‌شناختی است که قیمت محصولات برتر و لوکس را برای گروهی خاص از مشتریان تعین می‌کند. این گروه از مشتریان بین قیمت بالا و کیفیت ارتباط برقرار می‌کنند.

  • قیمت گذاری اقتصادی (Economy)

اگر محصولی را تولید کرده اید که هزینه های کمتری نسبت به رقبا دارد، باید استراتژی موسوم به قیمت گذاری اقتصادی را در نظر بگیرید. زیرا این کار به شما امکان می‌دهد تا با قیمتی محصول خود را بفروشید که بتواند سهم بازار بالایی را به خود اختصاص دهد.

  • قیمت گذاری نفوذ

اگر محصول جدیدی را به بازار عرضه می‌کنید که تقاضای آن با تغییر قیمت به شدت تغییرمی‌کند، باید استراتژی قیمت گذاری نفوذ را انتخاب کنید. این استراتژی به شدت به این اصل متکی است که مشتریان به طور طبیعی به کالای کم هزینه و باکیفیت شما روی آورند. این امر باعث می‌شود شما بتوانید خیلی سریع به بازار نفوذ کنید.

طراحی ماتریس قیمت گذاری

طراحی ماتریس قیمت گذاری به سادگی امکان‌پذیر است. شکل زیر همه چیز را درباره‌ی ماتریس قیمت‌گذاری و طراحی ماتریس قیمت گذاری توضیح می‌دهد.

قیمت گذاری در بازار ایران

قیمت گذاری در بازار ایران
متاسفانه بازار ایران ثبات ندارد

بازار ایران ثبات ندارد. بازار ایران کارکرد های لازم را ندارد. همه‌ی ما حرف هایی از این قبیل می‌شنویم اما این ها همه بهانه اند! با شناخت درست از استراتژی ها و تکنیک های گذاری و به ویژه ماتریس قیمت گذاری، به خوبی می‌توان برای بازار ایران مشخص کرد که چه کار کنیم و چه کار نکنیم.

  1. در قدم اول بازار خود را بشناسید. یک بازار ممکن است شدیدا رقابتی باشد و هرچند کیفیت کالای شما ممتاز باشد، خریدار زیادی پیدا نکنید. پس همیشه در اولین گام بازار خود را بشناسید.
  2. در قدم دوم استراتژی های خود را تدوین کنید. رید هولدن در کتاب استراتژی قیمت گذاری بر داشتن استراتژی شدیدا تایید می‌کند.
  3. در گام سوم تاکتیک های منسب به کار ببرید.
  4. و در گام چهارم و آخرین گام بهبود بدهید.

بازار ایران به گونه ای است که برای ورود، در بیشتر حوزه های کاری نیاز است با سیاست های نفوذ وارد شوید. چه این سیسات های با قیمت گذاری بالا باشند و چه با قیمت گذاری پایین. هرچند که این تکنیک برای برخی از حوزه های کاری موثر نیست.

توجه داشته باشید که سیاست های ذکر شده کلی نبوده و لازم است بسیاری از عوامل موثر بر قیمت گذاری بررسی شود. اگر محصولی دارید که از هر لحاظ بی رقیب و ممتاز است پس تعلل نکنید. شما نیازی به نفوذ ندارید و با ورودتان سهم زیادی از بازار را کسب می‌کنید. به این صورت قیمت گذاری شما می‌تواند بالا باشد اما مشروط به اینکه یک قانون مهم را حفظ کنید: برای مشتری ارزش قائا شوید.

به عبارت دیگر هرچند که محصول شما ممتاز است اما نیاز است مشتری را حفظ کرده و به او احترام بگذارید. پس قیمت های شما باید معقولانه نیز باشد. با مدیریت قیمت مناسب می‌توانید به مرور جایگاه خود را پیدا کنید. دو نکته‌ی مهم را فراموش نکنید:

  • برنامه داشته باشید
  • کوشا باشید

تلاش شد برخی از استانداردهای قیمت گذاری شفاف ذکر شود اما لازم است بدانید بسیاری از نکته ها با تجربه به دست می‌آیند و لازم است صبور باشید. بهترین فرمول قیمت گذاری کالا که می‌توانید استفاده کنید روش Cost-Plus است اما این کار بیشتر در مواقعی که سهم بازار خود را به دست آورده اید کاربرد دارد. اگر به دنبال کسب سهم بازار هستید از روش های نفوذ استفاده کنید. فرمول قیمت گذاری محصول با روش کذکور به شرح روبرو است:

قیمت= هزینه*(1+درصدسود)

برای مثال هزینه تولید یا خرید کالایی 540 تومان است و قصد داریم 15 درصد سود داشته باشیم. قیمت= 540*(1+0.15)= 621

قیمت گذاری در خرده فروشی

در قیمت گذاری در خرده فروشی همیشه به یک نکته دقت کنید. خرده فروشی ها باید به صرفه باشند. بنابراین قیمت گذاری شما در اکثر مواقع با تخفیف همراه است و یا اگر تخفیف ندارید با هدیه و جایزه این کار را جبران کنید زیرا مردم به این دلیل به خرده فروشی ها مراجعه می‌کنند تا به نوعی سود کنند.

جمع بندی

فرقی نمی‌کند در چه بازاری هستید. همواره مطالعه دقیق بازار و استفاده از روش‌ها و سیاست‌های قیمت گذاری برای شما مناسب است. ابتدا استراتژی‌های خود را بشناسید و سپس با استفاده از تاکتیک‌های ذکر شده و درک صحیح از شرایط موجود، قیمت گذاری کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

می‌خوای تازه شروع کنید؟

دوره استراتژی دیجیتال مارکتینگ

با استراتژی هدفمند درآمدت رو بیشتر کن

  • کنترل
  • بررسی تاکتیک ها
  • تدوین استراتژی
  • مشخص کردن اهداف
  • تحلیل موقعیت
  • پیاده سازی و اجرا
  • و …

دوره مدیریت دیجیتال مارکتینگ

تخصصی ترین دوره دیجیتال مارکتینگ

  • اصول دیجیتال مارکتینگ 
  • طراحی سایت 
  • بازاریابی محتوایی
  • گوگل آنالیتیکس
  • گوگل تگ منیجر
  • گوگل ادز
  • سئو
  • ایمیل مارکتینگ
  • بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی
  • طراحی کمپین های تبلیغاتی
  • استراتژی دیجیتال مارکتینگ

برای مشاهده جزئیات دوره کلیک کنید

آخرین مطالب
مطالب محبوب
مطالب تصادفی