🔥 دوره‌های 20 میلیونی رو رایگان برنده شو!

آمیخته بازاریابی از 4Ps تا 7Ps

بازاریابی یک فرآیند منظم دائماً در حال تغییر است به صورتی که ممکن است با گذشت زمان کوتاهی بسیاری از کمپانی ها متوجه شوند که از رقبای خود خیلی عقب تر هستند اگر برای مدتی بدون تغییر باقی بمانند. یکی از مثال های این تغییر و تحول را می توان در تغییرات ایجاد شده در اساس و بنیان آمیخته بازاریابی مشاهده کرد. زمانی 4P برای توصیف این میکس استفاده می شد اما امروزه بسیاری از بازاریابان به این باور رسیده اند که مدل 7Ps توسعه یافته جدید می تواند خیلی بهتر لایه های عمیق تری را به این مدل اضافه کند و این تئوری امروزه بیشتر از پیش فراگیر شده است.

در این مقاله می خوانید

بعد از مطالعه 4Ps آمیخته بازاریابی نوبت به توسعه ی آن به 7Ps آمیخته بازاریابی می رسد

بازاریابی یک فرآیند منظم دائماً در حال تغییر است به صورتی که ممکن است با گذشت زمان کوتاهی بسیاری از کمپانی ها متوجه شوند که از رقبای خود خیلی عقب تر هستند اگر برای مدتی بدون تغییر باقی بمانند. یکی از مثال های این تغییر و تحول را می توان در تغییرات ایجاد شده در اساس و بنیان آمیخته بازاریابی مشاهده کرد. زمانی 4P برای توصیف این میکس استفاده می شد اما امروزه بسیاری از بازاریابان به این باور رسیده اند که مدل 7Ps توسعه یافته جدید می تواند خیلی بهتر لایه های عمیق تری را به این مدل اضافه کند و این تئوری امروزه بیشتر از پیش فراگیر شده است.

مقاله 4P Marketing Mix که قبلا در وبلاگ آکادمی منتشر شده به طور مفصل راجع به 4p توضیحات داده شده، که خواندن آن می تواند بسیار مفید باشد که در زیر می توانید لینک آن را ملاحظه نمایید.

]قبل از این که ادامه دهیم بیایید اینجا هم یاداوری مختصری هم کنیم که آمیخته بازاریابی و قانون 4P چیست.

از 4Ps تا 7Ps

آمیخته بازاریابی 4P:

  • Product: محصولات باید بتوانند وظیفه ای که مصرف کنندگان می خواهند را انجام دهند، این محصول باید به خوبی کار کند و باید همان چیزی باشد که مصرف کنندگان انتظار دارند.
  • Place: محصولات شما باید در جاهایی که مشتریان به راحتی می توانند آن ها را بخرند قابل دسترسی باشند. این موضوع می تواند در مرکز شهر، سفارش های ایمیلی و یا در نمونه های امروزی تر فروشگاه های ای کامرس آنلاین باشد.
  • Price: محصول همیشه باید بتواند در ازای پول دریافت شده ارزش مناسبی را به بقیه ارائه کند. این بدین منظور نیست که محصول حتما باید ارزان تر از محصولات رقبا باشد،‌ در واقع یکی از اصول بزرگ بازاریابی این است که مردم حاضرند مقدار کمی پول بیشتر پرداخت کنند تا محصولی را خریداری کنند که بهترین کارایی را برای آن ها دارد.
  • Promotion: تبلیغات،‌ PR، فروش، فروش شخصی و در موارد امروزی تر شبکه های اجتماعی همگی ابزارهای ارتباطی یک سازمان هستند. از این ابزار باید برای فرستادن پیام سازمان به مخاطبان مناسب استفاده شود به شیوه ای که خود مخاطبان دوست دارند با آنها برخورد شود،‌ شیوه ای که می تواند جنبه اطلاعاتی و یا احساسی برای آن ها داشته باشد.

اواخر دهه ۷۰ میلادی بازاریابان به این نتیجه رسیدند که آمیخته بازاریابی باید به روز رسانی شود. این موضوع باعث توسعه یافتن آمیخته بازاریابی توسط Booms & Bitner در سال 1981 شد که ۳ المان جدید را به این ۴ قانون قبلی اضافه کردند. این موضوع باعث شد که قوانینی برای محصولات و خدماتی که به صورت فیزیکی وجود ندارند نیز ایجاد شود.

7P آمیخته بازاریابی

7P آمیخته بازاریابی
People، Process و Physical Evidence به 4ps اضافه و به 7ps توسعه یافت

7P توسعه یافته:

People در آمیخته بازاریابی

تمام کمپانی ها به افرادی وابسته هستند که آن ها را اداره می کنند از کارکنان خطوط فروش گرفته تا رئیس هیئت مدیره. داشتن افراد مناسب در کمپانی بسیار حیاتی است چرا که آن ها همان قدر در تشکیلات شما مهم هستند که محصولات و خدماتی که ارائه می دهید مهم هستند.

  • اهمیت مردم در آمیخته بازاریابی

یکی از المان های حیاتی در آمیخته بازاریابی People است. این موضوع شامل تمامی افرادی که با محصول یا خدمات به صورت مستقیم و غیرمستقیم ارتباط داشته اند می شود. همه ی این افراد در تماس با مردم نیستند. اما تمامی آن ها نقش های خود را در بخش های تولید، بازاریابی، پخش و تحویل محصولات و خدمات به مشتریان دارند.

تئوری های مدرن بازاریابی مردم را به عنوان پنجمین P بازاریابی معرفی می کنند، که به 4 P قبلی یعنی Product، Promotions، Price و Place ملحق می شود. بدون People، هیچکدام از 4P قبلی نمی توانند یک فرمول موفق بازاریابی را کامل کنند. این موضوع مربوط به تمامی افرادی است که کمپانی استخدام شده اند تا بتوانند محصولات را طراحی، توسعه و تولید کنند، تحقیقات بازار انجام دهند تا بتوانند تقاضا را مشخص کرده و نیازهای مشتریان را شناسایی کنند، زنجیره عرضه را مدیریت کنند تا بتوانند محصولات را به موقع تحویل دهند، خدمات پشتیبانی برای مشتریان فراهم کنند، و به عنوان نقاط تماس مشتریان با کمپانی خدمت کنند.

  • کسانی که محصولات را تولید می کنند

به غیر از تیم مدیریت، کسانی در خط تولید وجود دارند که مسئول محصولات و خدمات کمپانی می باشند. کمپانی ها باید برای استخدام افرادی که دارای قابلیت های رقابت طلبی و همچنین مهارتی در صنعتی که در آن فعالیت می کنند وقت بیشتری صرف کنند. این موضوع در مورد تمامی افراد یک سازمان صدق می کند، از مدیران گرفته تا کارگران معمولی.

کسانی که محصولات را تولید می کنند
یکی از المان های حیاتی در آمیخته بازاریابی People محسوب می شود

سرمایه گذاری در افراد متخصص باعث می شود که کمپانی بتواند بهترین محصولات و خدمات را در اختیار مخاطبان هدف خود قرار دهد. داشتن این افراد به عنوان نمایندگان کمپانی همچنین تصویر مثبتی را از آن ها برروی دیدگان مشتریان ثبت می کند. بدیهی است  که این تصویر مثبت در نهایت به چیزی جز افزایش فروش ختم نمی شود.

  • کسانی که محصولات را برای مردم می آورند

این افراد کسانی هستند که باید بدانند مردم چه می خواهند و بهترین راه برای این افراد، برای رسیدن به خواسته هایشان چیست. فعالیت های بازاریابی تمرکز اصلیشان برروی تبدیل کردن مشتری های احتمالی به مشتری و همچنین جذب کردن افراد علاقه مند است. زمانی که مشتری های احتمالی آماده خریدن باشند، این افراد مطمئن می شوند که محصولات و خدمات برای آنها در راحت ترین و ارزان ترین حالت ممکن در دسترس می باشند. زمانی که این افراد در انجام مسئولیت خود شکست بخورند، کمپانی نمی تواند گروه مشتری خوبی برای خود به وجود آورد و بنابراین از سودآوری خواهد افتاد.

  • کسانی که با مشتریان صحبت می کنند

مهم نیست کمپانی بزرگ باشد یا کوچک، تمام کمپانی ها به خدمات مشتریان برای پشتیبانی از محصولات و خدمات خود نیاز دارند. آنها باید برای نقاط تماس با مشتریان افراد مناسب این کار را داشته باشند. برای بسیاری از مشتریان، این صحبت ها می تواند زمینه ساز خریدن یا نخریدن باشد. مشتریان همیشه می خواهند مطمئن شوند که با کسانی صحبت می کنند که واقعاً تمایل دارند و می توانند به آنها در صورتی که مشکلی با محصول یا خدمات خاصی دارند یا نگرانی هایشان، کمک کنند. بنابراین کمپانی ها باید مطمئن شوند که افرادی که در این بخش دارند مشتری دوست هستند و آمادگی برطرف کردن نیازهای مشتریان را دارند.

افراد خدمات مشتریان در واقع می توانند فاکتور تعیین کننده در رقابت با دیگر رقبا و کمپانی ها باشند. همیشه محصولاتی هستند که دارای هدف مشابهی هستند و به صورت مشابه تنظیم می شوند. مشتریان، در این موارد، به دنبال برندها و کمپانی هایی می گردند که می توانند به آنها خدمات مشتریان بی نظیری را ارائه دهند. این موضوع مهم است، بنابراین، کمپانی ها برروی تمرین دادن پرسنل خدمات مشتریان خود سرمایه گذاری می کنند. این بدین معنیست که آن ها باید اطلاعات کاملی از مشخصات محصولات کمپانی داشته باشند. در عین حال، آنها باید تمایل واقعی برای رفع نیازهای مشتریان داشته را نیز داشته باشند.

  • تجربه کلی مشتریان

لازم نیست بگوییم که People قطعاً تاثیر زیادی بر تجربه کلی مشتری دارد. در سرزمین بازاریابی، فراهم کردن بهترین تجربه ها برای مشتریان در استفاده از محصولات و صحبت با پرسنل کلید بدست آوردن مشتری های جدید بیشتر و همچنین نگهداری مشتریان کنونی است. پشتیبانی و وفاداری نتیجه نهایی تجربه مشتری فوق العاده ایست که توسط کل موارد آمیخته بازاریابی بوجود آورده می شود.

Processes در آمیخته بازاریابی

Processes به جریان فعالیت ها یا مکانیزم هایی گفته می شود که در تعامل بین بیزینس و مشتریان اتفاق می افتد. مثلا تحویل محصولات شما معمولا در حضور مشتریان شما اتفاق می افتد پس این که چطور خدمات تحویل داده می شوند نیز دوباره بخشی از چیزی است که مشتری برای آن ها پول می دهد.

  • اهمیت Processes

اگر با آمیخته بازاریابی و تئوری های آن تا حدودی آشنا باشید، قطعاً در مورد Processes به عنوان یکی از 3P جدید آمیخته بازاریابی شنیده اید. در این قسمت، Processes در بازاریابی درباره این که چطور بیزینس شما خدمات خود را به مشتریان می رساند صحبت می کند، از طریق هر مرحله از تجربه مشتری.

تصور کنید به عنوان مثال، وارد یک رستوران می شوید و با کارکنان دوست داشتنی آنجا ملاقات می کنید، کسانی که سفارش شما را به موقع و بدون هیچ تاخیری دریافت می کنند و در واقع تعادل درستی از کمک کردن دوستانه و کاربردی ایجاد می کنند. غذای شما به نحو احسن و در زمان مناسب آماده می شود و تجربه شما بدون هیچ مشکلی پیش می رود. این یک مثال فوق العاده از Processes در مارکتینگ است.

حال در طرف مقابل تصور کنید که به عنوان مثال، ظرف های رستورانی که وارد آن شده اید سرو نشده اند، نوشیدنی شما بدون این که نیاز باشد به کارکنان مدام یاداوری کنید در اختیارتان قرار نمی گیرد، صورت حساب اشتباه می شود و موارد مشابه. این مثالی است که نشان می دهد پروسه ها در بازاریابی ممکن است کاملاً اشتباه پیش بروند.

اهمیت Processes
همیشه مطمئن شوید که پروسه های شما قدرتمند هستند

در بیزینس هایی که با مشتریان خیلی زیادی برخورد دارند، مانند شهربازی ها، مشکلاتی از این قبیل ممکن است رخ دهند:

  • چطور سیستم صف بندی را مدیریت کنیم
  • انتخاب های ثانویه بلیط دادن
  • موقعیت رستوران ها و دست شویی ها در اطراف شهربازی
  • مسیرها و تابلوهای راهنما – مشتریان چطور می توانند چیزهایی را که می خواهند در شهربازی پیدا کنند

بگذارید یک مثال واقعی برای تان بزنم. شخصی اخیراً یک اتاق برای یکی از خویشاوندان خود که برروی ویلچر است در یک هتل رزرو کرده است. از هتل همان موقع به صورت کاملاً واضح سوال می شود که اتاق هایی مخصوص افراد ویلچردار دارند یا خیر. رسپشن هتل با اطمینان خاطر اعلام می کند که بله و رزرو انجام می شود. موقعی که شخص به هتل می رسد، متوجه می شود که در این هتل دسترسی به رستوران و بار برای افراد برروی ویلچر امکان پذیر نیست، و برای ایجاد دسترسی باید چندین مذاکره با افراد مختلف انجام شود. این یک مثال کلاسیک از Processes ضعیف در بازاریابی است. مشخصاً رسپشن هتل از این مشکلات باخبر بوده و باید زمانی که رزرو اتفاق می افتاد آن ها را به مشتری بازگو می کرد.

همه ما این مثال را شنیده ایم که اگر شما یک تجربه عالی داشته باشید به حداقل سه نفر در مورد آن خواهید گفت، در حالی که اگر یک تجربه بد داشته باشید، به ۲۰ نفر خواهید گفت!

همیشه مطمئن شوید که پروسه های شما قدرتمند هستند. تجربه مشتری شما همان چیزی است که باید باشد و بیزینس شما خدمات خود را به صورت صحیح تحویل می دهد، هم از نظر زمانی و هم از نظر ظاهری. اما همیشه مراقب باشید؛ این بدین معنی نیست که شما نباید خدمات خود را با شخصیت خود تحویل دهید، بلکه کاملاً برعکس، اگر از پروسه های خود اطمینان دارید، این موضوع به نفع شما و تیم شماست که در تحویل خود شخصی و با دقت عمل کنید. این کار از لحاظ برندینگ و به دست آوردن شاهدهای مثبت بسیار عالی است.

  • پروسه ها در بازاریابی

Processes در مورد داشتن دانش این که چه کاری را در چه زمان انجام دهیم، به خصوص در بازاریابی خدماتی هستند. آیا تجربه مشتری که شما برای مشتریان فراهم می کنید به شیوه ای کاملاً کاربردی، منطقی و دوستانه می باشد؟ مثلاً، آیا قهوه ساز همانجایی است که من انتظار داشتم آنجا باشد؟!

Physical Evidence در آمیخته بازاریابی

تقریباً تمامی خدمات شامل یک سری المان های فیزیکی می شوند حتی اگر اصل چیزی که مشتری برای آن پول می دهد قابل لمس نباشد. به عنوان مثال یک سالن آرایشی یک اصلاح در آرایشگاه انجام می دهد و کمپانی به عنوان ضمانت چند برگه پرینت شده دستورالعمل را در اختیار آنها قرار می دهد. حتی اگر این دستورالعمل به صورت فیزیکی در اختیار آنها قرار نگیرد،‌ و به صورت به عنوان مثال PDF باشند، باز هم با توجه به تعریف ها مشتری در حال دریافت یک محصول فیزیکی است.

Physical Evidence در آمیخته بازاریابی

اگرچه این مدل از سال 1980 میلادی وجود دارد اما هنوز هم به دلیل داشتن دلایل منطقی و بنیادی در محیط بازاریابی و قابلیت های بازاریابان برای وفق پیدا کردن با این مدل آمیخته بازاریابی برای ایجاد تغییرات در ارتباطات در شبکه های اجتماعی از آن استفاده می شود و همچنین در بخش هایی که می توانید یک محصول یا خدمات بفروشید و محیط های تبلیغاتی مشتریان به روز رسانی می شود.

  • اهمیت Physical Evidence در آمیخته بازاریابی

اگر با آمیخته بازاریابی آشنا باشید، احتمالاً باید بدانید که Physical Evidence یکی از Pهای جدید آمیخته بازاریابی محسوب می شود. این بدین دلیل است که از این موضوع به خصوص در سرویس ها استفاده می شود. مشکل خدمات همیشه تنوع بوده است. چطور می توانید میان یک رستوران معمولی و یک رستوران وی آی پی تفاوت ایجاد کنید؟ برای ایجاد این تفاوت از Physical Evidence استفاده می شود.

مدرک فیزیکی شامل المان هایی است که در یک سرویس به کار رفته اند که باعث می شود که آن سرویس ملموس و قابل اندازه گیری شود. در عین حال، همچنین در تعیین موقعیت برند برای هدفگیری مشتریان هدف مناسب نیز کمک می کند. بهترین مثال برای مدرک فیزیکی در صنعت مهمان نوازی است. خطوط هوایی معمولاً پروازهای مجلل را به همان صورت که پروازهای اکونومی را پیشنهاد می کنند، پیشنهاد می کنند! به همین صورت نیز رستوران ها می توانند بین ۳ تا ۵ ستاره داشته باشند. تمامی این تفاوت ها، و مشتریان هدفی که این تفاوت ها را ایجاد می کنند، به دلیل استفاده از مدرک فیزیکی در بازاریابی است.

  • نقش Physical Evidence در آمیخته بازاریابی

آمیخته بازاریابی همیشه بعد از طبقه بندی، هدفگیری و تعیین موقعیت ایجاد می شود. هدف آمیخته بازاریابی این است که المان های درستی که می توانند مشتریان مورد نظر را جذب کنند، را با هم ترکیب و استفاده کند. بنابراین، در بخش خدمات، برای جذب طبقه و هدف مناسب، و بدست آوردن موقعیت قرارگیری صحیح، از مدرک فیزیکی استفاده می شود. البته که در بازاریابی تنها از آن برای خدمات استفاده نمی شود و امروزه این موضوع را در مورد محصولات نیز می بینیم. این اتفاق به این دلیل است که امروزه بیشتر محصولات دنیا از طریق خرده فروشی ها و وبسایت های ای کامرس به فروش می رسند. هر دوی این بخش ها در داخل خود یک سرویس محسوب می شوند. بنابراین خرده فروشان همیشه برروی المان هایی تمرکز می کنند که می توند سرویس دهی آنها را بهبود بخشند.

  • ابزارهایی که برای Physical Evidence استفاده می شود
  1. Ambiance: ظاهر و احساس یک رستوران می تواند به عنوان Ambiance توصیف شود. به عنوان مثال، صندلی هایی که رستوران استفاده می کند، موزیکی که پخش می کند، سیستم نوردهی رستوران و …
  2. Layout: این مورد که بخصوص برروی خرده فروشی ها بیشتر اعمال می شود، در واقع نشان دهنده نقش مدرک فیزیکی در بازاریابی است. به عنوان مثال، در IKEA ( یک فروشگاه زنجیره ای لوازم منزل در سراسر دنیا )، طرح بندی و پیکره و دکوراسیون مغازه به نحوی پیاده سازی شده است که مشتری تصمیم خود برای انتخاب لوازم خانگی را به سرعت می گیرد.
  3. Branding: اگرچه بخشی از Promotions، یعنی پکیجینگ است، برندینگ و استفاده از ارتباطات شرکت همچنین نقش بسیار مهمی را برای مدرک فیزیکی در آمیخته بازاریابی ایفا می کند.
  • تاثیر Physical Evidence برروی دیگر Pهای آمیخته بازاریابی

استفاده کردن از مدرک فیزیکی کار مجانی نیست و شامل هزینه های مخصوص به خود می شود. بنابراین، اگر به دنبال احداث یک رستوران مجلل هستید، باید برای لوازم مجلل، معرفی در مکان های مجلل، پیدا کردن مشتریان مناسب و موارد مشابه نیز سرمایه گذاری کنید. قیمت گذاری برای یک رستوران مجلل نیز مسلماً بالاتر از رستوران های معمولیست. بنابراین مدرک فیزیکی در بازاریابی در طبیعت امری پویاست، بنابراین یک تغییر در فاکتورهای مدرک فیزیکی می تواند در تمامی Pهای بازاریابی تغییر ایجاد کند.

اگر می خواهید در فعالیت های بیزینسی خود موفق شوید، باید برای تمامی Pهای بازاریابی برنامه ریزی داشته باشید. همچنین اگر در بخش خدماتی هستید، باید در نظر داشته باشید که Physical Evidence و People هر دو مهمترین Pهای بازاریابی برای شما محسوب می شوند که نیازمند توجه ویژه هستند.

آیا P هشتمی هم وجود دارد؟

از نظر بعضی از کارشناسان،‌ ۸ پی در بازاریابی وجود دارند. آخرین P نیز با نام Productivity & Quality شناخته می شود. این موضوع از زمان آمیخته بازاریابی قدیمی وجود داشته است و امروزه نیز به آمیخته بازاریابی توسعه یافته اضافه شده است. اما چه معنی دارد؟

آیا P هشتمی هم وجود دارد؟
بهره وری و کیفیت (Productivity) را می توان به عنوان p هشتم در نظر گرفت

Productivity & Quality: این P از شما می پرسد که ” آیا پیشنهادی که به مشتری می دهید معامله خوبی است؟ ” این سوال خیلی در ارتباط با بیزینس شما و بهبود یافتن کارایی خودتان به جهت کاهش هزینه ها نیست،‌ بلکه بیشتر در مورد این است که چطور کمپانی شما این موضوع را به مشتری ها می سپارد.

جمع بندی

حتی بعد از ۳۱ سال آمیخته بازاریابی هنوز هم به راحتی می تواند برروی زندگی روزانه یک بازاریاب اعمال شود. یک بازاریاب خوب یاد می گیرد که با این نظریه وفق پیدا کند که نه تنها بتواند آن را امروزه استفاده کند بلکه در مدل های بیزینسی شخصی خود نیز می تواند از آن بهره گیرد.

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

می‌خوای تازه شروع کنید؟

دوره مدیریت دیجیتال مارکتینگ

تخصصی ترین دوره دیجیتال مارکتینگ

  • اصول دیجیتال مارکتینگ 
  • طراحی سایت 
  • بازاریابی محتوایی
  • گوگل آنالیتیکس
  • گوگل تگ منیجر
  • گوگل ادز
  • سئو
  • ایمیل مارکتینگ
  • بازاریابی در شبکه‌های اجتماعی
  • طراحی کمپین های تبلیغاتی
  • استراتژی دیجیتال مارکتینگ

برای مشاهده جزئیات دوره کلیک کنید

آخرین مطالب
مطالب محبوب
مطالب تصادفی