🔥 دوره‌های 20 میلیونی رو رایگان برنده شو!

هوش تجاری BI چیست؟

صنعت هوش تجاری به سرعت در حال پیشرفت و تکامل است و هیچ نشانه‌ای از کاهش این سرعت نمی‌توان دید. هر کلمه‌ای که به اهمیت هوش تجاری باشد می تواند گمراهی‌های زیادی درباره معنی خود و اینکه چطور از آن در کسب‌وکارمان استفاده کنیم را به شما منتقل کند.ما برای اینکه شما به خوبی متوجه مفهوم هوش تجاری شوید، تعدادی از تعاریف مربوط به آن را از سرتاسر فضای اینترنت جمع‌آوری کرده‌ایم و با شما به اشتراک خواهیم گذاشت.

در این مقاله می خوانید

احتمالا اصطلاح هوش تجاری یا (BI) به گوش تان خورده است. در این مقاله به توضیحات کامل درباره آن خواهیم پرداخت.

صنعت هوش تجاری به سرعت در حال پیشرفت و تکامل است و هیچ نشانه‌ای از کاهش این سرعت نمی‌توان دید. هر کلمه‌ای که به اهمیت هوش تجاری باشد می تواند گمراهی‌های زیادی درباره معنی خود و اینکه چطور از آن در کسب‌وکارمان استفاده کنیم را به شما منتقل کند.ما برای اینکه شما به خوبی متوجه مفهوم هوش تجاری شوید، تعدادی از تعاریف مربوط به آن را از سرتاسر فضای اینترنت جمع‌آوری کرده‌ایم و با شما به اشتراک خواهیم گذاشت.

هوش تجاری چیست؟

بگذارید با اولین نتیجه در جستجو‌های گوگل شروع کنیم، ویکی‌پدیا: “هوش تجاری(Business Intelligence) به مجموعه‌ای از نظریه‌ها، روش‌شناسی‌ها، فرآیند‌ها و فناوری‌هایی گفته می‌شود که داده‌های خام را به اطلاعات معنادار و مفیدی تبدیل می‌کنند، که این داده‌ها مناسب اهدافی هستند که در کسب‌وکار انتخاب می‌شوند. هوش تجاری می‌تواند حجم زیادی از اطلاعات را پردازش کند تا به شناخت و توسعه فرصت‌های جدید کمک کند. استفاده کردن از فرصت‌های جدید و به‌کار‌گیری یک سازوکار تاثیرگذار می‌تواند برای شما در بازارهای رقابتی برتری ایجاد کند و در طولانی مدت نیز به ثبات شما در بازار کمک ‌کند.

بگذارید حالا به تعاریفی بپردازیم که متخصصین این حوزه درباره هوش تجاری دارند:

  • Hans Peter Luhn: محقق سرشناس IBM هنس‌پیتر‌لاون بخاطر مقاله‌ای که در سال ۱۹۵۸ منتشر کرد شناخته شد. مقاله‌ای که در آن به توضیح اصطلاح هوش تجاری پرداخت. او هوش تجاری را به این صورت تعریف می‌کند: توانایی کسب‌وکار‌ها در درک کردن روابط متقابل بین واقعیت‌های موجود، به شکلی که بتواند عملکردهای ما را به سمت اهداف مورد‌علاقه ‌ما هدایت کند.
  • Howard Dresner هاوارد درزنر برپایه تعریف بالا و در سال ۱۹۸۹ برای تعریف “هوش تجاری” از عنوان چتر استفاده کرد و افزود: “مفاهیم و روش‌هایی که از سیستم‌های پشتیبانی(برپایه واقعیات) برای بهبود بخشیدن تصمیم‌گیری‌های کسب‌وکار بکار می‌روند هوش تجاری نام دارند”
  • Forrester: فراستر در ادامه این ایده را با تعریف گسترده زیر توسعه داد: هوش تجاری مجموعه ای از روش‌شناسی‌ها، فرآیندها، بسترها،برنامه‌های کاربردی، معماری‌ها و فن‌آوری‌هایی است که داده‌های خام را به اطلاعات معنادار و مفید تبدیل می‌کند،که برای استفاده در تصمیم‌گیری و بینش‌های راهبردی، تاکتیکی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
  • Wayne eckerson: وین نیکرسون ترجیح داد تا از این تعریف ساده استفاده کند: “هوش تجاری از این دو فعالیت شکل می‌گیرد که کاملأ مخالف یکدیگر هستند: بالا به پایین: گزارش‌دهی‌های قابل اندازه‌گیری که شامل تمام بخش‌ها هستند و استفاده از داشبورد برای اینکه زودتر از موعد متوجه شوید باید چه شاخص ‌هایی را زیر نظر بگیرید پایین به بالا: تجزیه تحلیل‌‌های موقت در بازه‌های زمانی مختلف برای پاسخ دادن به سوالات پیش‌بینی نشده.
  • BeyeNetwork: مقاله ای توسط لری انگلیش در BeyeNetwork منتشر شد که در آن تاکید شده بود “هوش تجاری نیازمند کیفیت در اطلاعات است.” انگلیش در ادامه این جمله تعریف خود از هوش تجاری را بیان می‌کند:”توانایی یک شرکت در عملکر موثر به‌واسطه بهره‌برداری از منابع انسانی و اطلاعاتی خود”
  • Toolbox blog: این بلاگ معروف از کاربران حرفه‌ای لینکدین خود درباره تعریف هوش تجاری پرسید و به پاسخ‌های جالب و پرمفهومی دست پیدا کرد. من فکر می‌کنم تعریف بیل کابیرو پتانسیل عملی هوش تجاری را به وضوح روشن می‌کند. وی می‌گو‌ید که هوش تجاری یعنی: “گرفتن اطلاعات درست، از افراد درست و در زمان درست.”

نرم افزار هوش تجاری چیست؟

نرم‌افزارهای هوش تجاری ابزارهایی هستند که استفاده از کلان داده (big data) و ایجاد ارزش توسط آنها را ممکن می‌کنند. می‌توان از انبارهای اطلاعات، داشبوردها و ابزارهای کشف اطلاعات و همچنین خدمات اطلاعات ابری به‌عنوان مثال‌هایی از نرم‌افزارهای هوش تجاری نام برد.

نرم افزار هوش تجاری چیست؟
نرم‌افزارهای هوش تجاری ابزارهایی هستند که استفاده از کلان داده (big data) را ممکن می‌کنند

ابزارهای هوش تجاری موضوعی حیاتی برای محاسبات تاثیرگذار هستند که توسط شاخص‌های کلیدی عملکرد در تمامی سطوح و در تمامی صنعت‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند.

ابزارهای هوش تجاری به شرکت‌ها کمک می‌کنند تا قادر باشند که تمام وقایعی که در گذشته رخ داده است و یا درحال حاضر رخ می‌دهد را به صورت تصویر و متن مشاهده کنند. این موضوع کمک می‌کند تا تصمیم‌گیری‌های بهتری داشته باشیم و یا حتی با توجه به اهداف تجاری خود پیش‌بینی‌های بهتری درباره مسیر توسعه خود داشته باشیم.

از هوش تجاری چطور استفاده می‌شود؟

هوش تجاری  اثر مثبتی روی افراد یک سازمان و همچنین عملکرد آن سازمان دارد، همچنین می‌تواند اثر مثبت خود را روی پروژه‌ها و تصمیم‌گیری‌ها نشان دهد. هوش تجاری برای تبدیل اطلاعات خام به اطلاعات عملی لازم برای رهبری، مدیریت و تصمیم‌گیری‌های سازمانی مورد استفاده قرارمی‌گیرد. ما در این بخش مقاله تعدادی از موارد استفاده هوش تجاری که در سازمان‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند را ذکر می‌کنیم تا با آن آشنا شوید:

  • تجزیه و تحلیل رفتار مشتری و الگوی خرید
  • اندازه‌گیری، ردیابی و پیش‌بینی فروش و عملکرد مالی
  • بودجه‌بندی، برنامه‌ریزی و پیش‌بینی‌های مالی
  • ردیابی و بررسی عملکرد کمپین‌های تبلیغاتی
  • بهبود تحویل و اثربخشی زنجیره تحویل
  • تجزیه و تحلیل اطلاعات وب و تجارت الکترونیک
  • مدیریت رفتار مشتری
  • تجزیه و تحلیل خطرات کسب‌وکار

مزایای سازمانی استفاده از هوش تجاری :

  1. پاسخگویی سریع به سوالات حیاتی کسب‌وکار
  2. همگام‌سازی فعالیت‌ها با سازوکارهای سازمانی
  3. کاهش زمان صرف شده برای وارد‌کردن اطلاعات و اعمال نفوذ در آنها
  4. کسب بینش عمیق و لحظه‌ای از مشتریان
  5. استفاده از داده‌های گذشته برای توسعه‌های مداوم
  6. شناسایی و بررسی نقاط مناسب برای کاهش هزینه‌ها به منظور تخصیص بودجه
  7. تقویت بهره‌وری داخلی بواسطه تخصیص زمان و انرژی به مسائل مهم‌تر

از کجا بفهمم زمان مناسب برای استفاده از هوش تجاری در کسب‌وکارمان فرا رسیده؟

تمام سازمان‌ها می‌توانند از هوش تجاری بهره ببرند، اما در این بخش تعدادی شاخص واضح به شما معرفی می‌کنیم تا سطح نیاز به فن‌آوری هوش مصنوعی را در کسب‌وکار خود بسنجید.

زمان مناسب برای استفاده از هوش تجاری در کسب‌وکارمان
تمام سازمان‌ها می‌توانند و می بایست از هوش تجاری بهره ببرند
  • نیاز به ادغام اطلاعات و بررسی آنها از چندین منبع اطلاعاتی
  • نیاز به میدان دید بیشتر در برنامه‌های شرکت، رویدادها، اخبار، مسائل مالی و دیگر زمینه‌ها
  • نیاز به دستیابی سریع و تاثیرگذار به اطلاعات مربوط به کسب‌وکارتان
  • حجم رو به افزایش کاربرانی که به دسترسی اطلاعاتی نیاز دارند و همچنین مصرف‌کنندگان نهایی بیشتر
  • رشد پی‌درپی شرکت
  • معرفی محصولات جدید
  • توسعه‌هایی که در زمینه IT اتفاق می‌افتند

هدف هوش تجاری این است که نیروهای سازمان شما را نیز در کنار شرکتتان تقویت کند. شرکت‌ها متوجه شده‌اند که اگر به کارمندان خود اجازه دسترسی و دنبال‌کردن اطلاعات تحلیلی و عملیاتی را بدهند نرخ کارایی آنها و همچنین دستیابی به اهداف تعیین شده در برنامه‌های کاری افزایش پیدا می‌کند. قدرت هوش تجاری به تیم شما فرصت این را می‌دهد که دیدگاه‌های خودشان از داده‌ها را تعریف کنند، با سرعت‌و هوش و حواس بیشتری کار کنند که این مسأله شما را به موضوع  بعدی می‌رساند.

چه نوع کسب‌وکار‌هایی از خوش تجاری استفاده می‌کنند؟

همه شرکت‌ها فارغ از نوع کسب‌وکارشان می‌توانند از هوش تجاری استفاده کنند! هوش تجاری می‌تواند برای کسب‌وکارهایی با هر اندازه و در هر صنعتی مفید باشد – از کوچک و بزرگ و از صنعت غذا تا نرم‌افزار.

  • والمارت (wal-mart) در بخش خرده‌فروشی از حجوم گسترده داده‌ها و دسته‌بندی‌ها استفاده می‌کند تا در صنعت خود پیشرو باشد.
  • شرکت هراه (Harrah) در صنعت بازی موفق شده تا پایه‌های رقابت را جابه‌جا کند، و با فراهم کردن بسترهای بزرگی برای نقد وفاداری مشتری و خدمات خود است که به این مهم دست پیدا کرده است.
  • آمازون و یاهو تنها یک شرکت ساده در خرده فروشی آنلاین نیستند؛ آنها به شدت به مقوله تجزیه و تحلیل اهمیت می‌دهند و با رویکرد به اصطلاح “امتحان کن و یاد بگیر” به‌دنبال به‌وجود آوردن تغییرات بزرگ در صنعت خود هستند.
  • کپیتال وان (Capital One) بیشتر از ۳۰.۰۰۰ آزمایش در سال انجام می‌دهد تا بتواند مشتریان مطلوب و پیشنهادات تخفیف در خرید مناسب را پیدا کند. (متن بالا بخشی از گفته‌های Ryan Mulcahy درباره هوش تجاری است)

همانطور که این مثال‌ها به شفافیت مسأله را باز می‌کنند، تمام کسب‌وکارها می‌توانند در بخش‌های درون سازمانی و برون سازمانی از هوش تجاری بهره بگیرند. هوش تجاری باعث می‌شود تا ارتباط‌‌ات داخلی از طریق همکاری‌های ساده و در اشتراک گذاشتن دانسته‌ها بهبود پیدا کنند که در نتیجه باعث می‌شود تا اهداف کسب‌وکار و اهدافی که برای سنجش عملکرد خود قرار داده‌ایم به خوبی همتراز باشند.

تفاوت مابین هوش تجاری و هوش رقابتی در چیست؟

تفاوت مابین هوش تجاری و هوش رقابتی در چیست؟
هوش رقابتی به‌عنوان فرآیند جمع‌آوری و تجزیه‌وتحلیل اطلاعات درباره فضای خارجی یک کسب‌وکار تعریف می‌شود

راه‌های مختلفی وجود دارد که می‌توانیم به واسطه آن، به تفاوت های مابین هوش تجاری و هوش رقابتی بپردازیم. هوش رقابتی به‌عنوان فرآیند جمع‌آوری و تجزیه‌وتحلیل اطلاعات درباره فضای خارجی یک کسب‌وکار تعریف می‌شود، برای مثال چشم‌انداز بازار برای یک صنعت خاص و یا رقبای آن کسب‌وکار. در مقایسه با تعریف هوش رقابتی می‌توان گفت هوش تجاری به عنوان بینش‌های کسب‌وکار در بخش‌های داخلی شناخته می‌شود، به تعریف دیگر اینکه شرکت شما دقیقا در حال انجام چه کاری است.

ممکن است که هوش تجاری و هوش رقابتی از لحاظ فنی تفاوت‌هایی در دل تعاریف خود داشته باشند، ولی آنها به شدت به‌هم مربوط هستند و باید درکنارهم به کار گرفته شوند تا قادر باشند اهداف تجاری آگاهانه‌ای شکل دهند. بعضی از افراد اعتقاد دارند که رقابت زیرمجموعه‌ای از هوش تجاری است، آنها به این دلیل این حرف را می‌زنند که اطلاعاتی که توسط هوش رقابتی به دست می‌آید به اطلاعات بدست آمده از طریق هوش تجاری و تصمیم گیری‌ها ارزش چندبرابری اضافه می‌کنند.

خیلی مهم است که به این موضوع دقت داشته باشید که بسیاری از ابزارهای هوش تجاری عملکردهایی درباره هوش رقابتی نیز در خود دارند. برای مثال داشبوردهای اطلاعاتی می‌توانند رقیب‌های شما را پیگیری کنند تا در بخش‌هایی هم‌چون محتوای مناسب برای رسانه‌های اجتماعی و کلمات کلیدی فرصت‌های موجود را به چشمان شما نمایان کنند.

تفاوت‌های مابین هوش تجاری و آنالیز کسب‌وکار در چیست؟

دیدگاه‌های مختلفی درباره تفاوت‌های این دو وجود دارد. دیدگاه اول می‌گوید که هوش تجاری و تجزیه و تحلیل کسب‌وکار اساسأ یکی هستند، و اینگونه استدلال می‌کند که تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار قلب هوش تجاری است، البته بدون در نظر گرفتن روند واقعی یک تصمیم، و تنها در نظر گرفتن قدم‌هایی که باید برای تصمیم گیری برداشت.

گروه دیگری هستند که باور دارند تجزیه و تحلیل کسب‌وکار، درست مثل هوش تجاری، اقدام به جمع‌آوری داده‌ها و تجزیه و تحلیل آنها می‌کند و به کمک آنها سعی می‌کند تا شرایط را پیش‌بینی کند و همچنین گزارش‌های بصری تولید کند و هدف از انجام این کار پیداکردن بهترین نقاط برای بهبود و تقویت کسب‌وکار، فرصت‌ها و نقاط قوت سازمان است.

تفاوت‌های مابین هوش تجاری و آنالیز کسب‌وکار در چیست؟
راه‌حل‌هایی که از طریق تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار بدست می‌آیند، سعی دارند تا یک مسئله را حتی قبل از به وقوع پیوستن حل کنند

این دیدگاه بیان دارد که تفاوت کلیدی میان این دو آن است که راه‌حل‌هایی که از طریق تجزیه‌وتحلیل کسب‌وکار بدست می‌آیند با پیش‌بینی وضعیت آینده آن داده‌ها سعی دارند تا یک مسئله را حتی قبل از به وقوع پیوستن حل کنند، این درحالی است که هوش تجاری سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا داده‌های لحظه حال یک کسب‌وکار را دنبال کرده و فرصت‌ها و مشکلات حال حاضر را پیدا کنند. راه حل‌های هوش تجاری می‌تواند برای سازمان‌هایی به صورت بهینه‌تر عمل کند که از مدل کسب‌وکار خود کاملأ راضی هستند و در درجه ‌اول می‌خواهند کارایی خود را افزایش دهند، عملیات‌های خود را بهبود و یا اهداف سازمانی خود را تحقق ببخشند تا به واسطه آنها تغییرات مثبتی ایجاد کنند.

هوش تجاری فراگیر چیست؟

این اصطلاحی است که این‌روزها خیلی به گوش میخورد، ولی هوش تجاری فراگیر به چه معناست؟ و چرا اینقدر اهمیت دارد؟

هوش تجاری فراگیر- تعریف: اصطلاح هوش تجاری فراگیر به سازمان‌هایی اطلاق می‌شود که اکثر کارمندانشان را در راه حل هوش تجاری خود قرارداده‌اند. این کار می‌تواند حالات ‌مختلفی را به خود بگیرد، به‌طورمثال دخالت دادن بخش مدیریتی میانه در تعیین اهداف واقع‌بینانه و مفید، و یا صادر کردن اجازه دسترسی کارکنان به داشبردهای عملکرد. تعیین کردن اینکه آیا راه‌حل ارائه شده توسط هوش تجاری در یک سازمان فراگیر است یا خیر کار دشواری است. در عوض، اقدامات کیفی هستند باید قبل از هرچیز نگاهی به تاثیر و اثربخشی آن راه حل در هدایت عملکرد کل سازمان داشته باشند.

چه نوع دانشی “دانش درست” تلقی میشود؟

هدف هوش تجاری فراگیر فقط این نیست که دسترسی شما به اطلاعات خام را ایجاد کند، بلکه قصد دارد تا کارمندان شما را در شکل‌گیری و دستیابی به اهداف تجاری سهیم کند. به عنوان مثال مرکز تماسی را در نظر بگیرید که درحال نظارت بر سطح خدمات فعلی خود است. برای به حداکثر رساندن فایده‌های آن مقیاس اندازه کیری، آن مرکز تماس باید با توافق‌نامه سطح خدمات فعلی خود مقایسه شود تا قادر باشد یک دیدگاه درست از عملکرد فعلی مرکز را به نمایش بگذارد. پس از آن نمایندکان مجزای هر بخش می‌توانند با توجه به آن اطلاعات دست به اقداماتی بزنند و در شرایطی که آن توافق نامه سطح خدمات به خوبی رعایت نمی‌شود و به اهداف خود نمی‌رسد، آنها می‌توانند رفتار و عملکرد خود را عوض کنند. این نوع دانش همان دانش درستی است که اساس هوش تجاری را تشکیل می‌دهد. با تهیه کردن چنین دانش قابل فهمی درباره عملکرد، کارکنان می‌توانند ابتکار عمل بخرج دهند و تصمیمات آگاهانه بیشتری بگیرند که می‌تواند بر روی کسب‌وکار و عملکرد سازمان تاثیرات مثبتی ایجاد کنند.

درگیرکردن تمام اعضاء سازمان در راه‌حل‌های هوش تجاری می‌تواند چالشی جدی باشد چراکه شما نیاز دارید تا دانش خود از کسب‌وکار را در راه درست و به افراد درست نشان دهید. حقیقت این است که اغلب کارکنان تنها نیاز دارند تا به معیارهای عددی خاصی دستیابی داشته باشند، درست مثل مثال مرکز تماس در بالا. هوش تجاری فراگیر تمامأ درباره بهینه سازی عملکرد شما در سطوح مختلف سازمان شما است، بنابراین پیغامی که شاخص کلیدی عملکرد دارد هم باید مربوط و همچنین عملی باشد. برای دستیابی به این مسئله کسب‌وکارها نیاز دارند تا با مدیران میانی و همچنین روسای واحدها مشورت کنند تا بتوانند اولویت‌های موجود را تعیین کنند و همچنین بفهمند این عملکردها چگونه در چشم انداز بزرگتر سازمان قرار می‌گیرند. تفکر پشت هوش تجاری فراگیر این است که همه اعضاء را در یک جبهه و درحال تلاش برای هدف‌های مشترک در کنار هم قرار دهد.

ما کجا قرار داریم؟

برای اغلب سازمان‌ها راه‌حل‌های هوش تجاری هنوز فراگیر نشده‌اند. در گزارش‌های یک مطالعه هفتگی، که در آن سازمان‌هایی مورد بررسی قرار گرفته بودند که از هوش تجاری استفاده می‌کردند، فقط یک چهارم کارمندان آنها به آن ابزارها دسترسی داشتند. این آماری است که حرف‌های زیادی برای گفتن دارد—هوش تجاری هنوز راه طولانی برای رفتن در پیش دارد تا بتواند فراگیر شود و ظرفیت‌های کاملش را کشف کند.

ما کجا قرار داریم؟
هوش تجاری هنوز راه طولانی برای رفتن در پیش دارد تا بتواند فراگیر شود و ظرفیت‌های کاملش را کشف کند

یک بخش از این موضوع نیاز مبرم به نرم‌افزارهای هوش تجاری است، نرم‌افزارهایی مثل داشبوردهای سنجش شاخص‌های کلیدی عملکرد که به صورت عملیاتی و قابل استفاده ایجاد شده باشند. این نرم‌افزارها می‌توانند به صورت موثر دانش و اطلاعات را با استفاده از تصویرسازی‌های ساده و واضح مانند نمودارها و جدول‌ها به کارمندان منتقل کنند. داشبوردهای یک کسب‌وکار بخشی اساسی در پازل فراگیر کردن هوش تجاری هستند. آنها راه حلی ساده برای دخیل کردن تمام اعضاء در راه حل‌های هوش تجاری هستند که با ایجاد دسترسی به اطلاعات مهم کسب‌وکار برای کارمندان به این کار دست می‌آیند.

در اواخر دهه ۱۹۹۰ و اوایل ۲۰۰۰ وقتی که روش‌های هوش تجاری شروع به جذب شهرت خود کرده بودند، بسیاری از کسب‌وکارها آنها را به دست تحلیلگران ماهری سپردند که گزارش‌هایی در سطخ اجرایی یا مدیریتی عالی ایجاد کنند. در دسترس بودن داده‌های عملیاتی و داشبوردهایی که به سادگی قابل استفاده بودند باعث به تغییر در دیدگاه‌ها و رفتارهای سازمانی شد، تا حدی که سازمان‌ها ایجاد دسترسی به داشبوردها در تمامی سطوح سازمان را بخشی جدانشدنی از سازوکار هوش تجاری خود دانستند.

فراگیری در دوره هوش‌تجاری سیار

درحالی که بسیاری از سازمان‌ها سرمایه‌گزاری‌های خود را در بخش داشبوردهای سنجش شاخص کلیدی عملکرد بروی نسخه‌های کامپیوتری(desktop) انجام داده‌اند، یک حالت هیجان‌انگیز دیگری هم برای فراگیر شدن وجود دارد که کاملا ممکن و عملی بنظر می‌رسد و آن هم  فراگیر شدن از طریق هوش تجاری سیار است. داشبوردهای سیار سطحی از دسترسی را به کاربران ارائه می‌دهند که با نسخه‌های کامپیوتری (desktop) قابل مقایسه نیست. امروزه دسترسی به هوش تجاری سیار از طریق تلفن‌های همراه، تبلت‌ها، یا مرورگزهای اینترنتی عملی است. این یعنی که کارکنان می‌توانند در هر ساعتی، و حتی وقتی که مشغول به کار نیستند نیز از شاخص‌های کلیدی عملکرد مهم مطلع باشند.

علاوه بر مزایای دسترسی بالا، هوش تجاری سیال از نظر مقیاس‌پذیری نیز برتری دارند. از آنجایی که اغلب راه‌حل‌های هوش تجاری از طریق یک نرم‌افزار به دست کارکنان می‌رسد، مستقر کردن آن نیاز به زیرساخت‌های کمی دارد و بخش IT را زیاد درگیر نمی‌کند. در حالی که هوش تجاری سیال هنوز در مراحل ابتدایی خود قرار دارد، پتانسیل بالایی برای فراگیری هوش تجاری را از خود نشان می‌دهد.

آینده هوش تجاری فراگیر

هوش تجاری فراگیر یکی از مسائلی است که بصورت شهودی، مثبت شناخته می‌شود و پتانسیل‌های فراوانی دارد. مزایای استفاده از هوش تجاری فراگیر باعث می‌شود تا مزایای استفاده از آنها به تمام سازمان شما نیز منتقل شود. سرعت تجارت روزبه‌روز بیشتر می‌شود، پس اینکه درباره کسب‌وکارتان مطلع باشید بیشتر از همیشه حائز اهمیت است. مطلع نگه داشتن تمام سازمان هدف نهایی هوش تجاری است  و تاثیر خود را بر عملکرد، فهم متقابل و همچنین وفاداری اعضاء سازمان می‌گذارد.

دست‌یابی به هوش تجاری فراگیر ماموریت ساده‌ای نیست و همچنین هدفی نیست که به سرعت به آن دسترسی پیدا کنید. درست مثل هر سازوکار دیگری که مرتبط به کسب‌وکار است، نیازمند تجزیه تحلیل و زحمت فراوانی است تا بتواند مشخص کند که اطلاعات ارائه شده در هر بخش مناسب و کاربردی هستند یا خیر، همچنین نیازمند یک راه‌حل قابل اعتماد نیز هست، که شفاف و کم زحمت باشد. و به همین دلیل است که ابزارهای هوش تجاری خودکار بسیار محبوب شده‌اند! همانطور که بالاتر هم اشاره شد، میزان استفاده از ابزارهای هوش تجاری در سازمان‌ها حدود ۲۵ درصد است. این عدد احتمالأ هرگز به ۱۰۰ درصد نخواهد رسید پس لازم نیست که خیلی نگران باشید، ولی این موضوع مهم نیست، چیزی که اهمیت ویژه‌ای دارد این است که اقدامات کیفی نیاز به زمان دارند، و تاکید بر اثربخشی این راه حل‌ها برای اینکه بتوانید تمام سازمان را یکپارچه بر روی هوش‌تجاری متمرکز کنید هم نیازمند زمان هستند.

۶ کلید تاثیرگذار برای ایجاد یک سازوکار هوش تجاری

یک سازوکار هوش تجاری برای این ایجاد می‌شود تا اطلاعاتی که به آن نیاز دارید را به طرزی در اختیار شما بگذارد که بتوانید بر پایه آن‌ها عملکرد مفیدی داشته باشید و این عملکرد را در سطوح مختلف بکار بگیرید.

۶ کلید تاثیرگذار برای ایجاد یک سازوکار هوش تجاری
برای اینکه سازوکار هوش تجاری شما موفق شود باید در نظر بگیرید که چه اطلاعاتی مهم هستند و ارزش بررسی دارند

برای داده محور بودن شما باید به‌خوبی به آن اطلاعات دسترسی داشته باشید، آنها را بررسی کنید و با آن اطلاعات در جاهای مختلف همکاری کنید. برای اینکه مطمئن شوید که سازوکار هوش تجاری شما موفق است باید این موضوع را در نظر بگیرید که چه اطلاعاتی مهم هستند و ارزش بررسی دارند و باید با چه مقیاسی آنها را سنجید تا مفاهیم درستی را به شما انتقال دهند.

۱.به آرامی پیش بروید

از‌آنجایی‌که هوش تجاری می‌تواند قدرت تصمیم‌گیری را به تمام سطوح سازمان انتقال کند، یک سازوکار هوش تجاری خوب، در اولین مراحل پروژه باید طوری تنظیم شود که قادر باشد تا نیازهای کلیه حوزه‌های تجاری مرتبط را پیش‌بینی کند. و این حوزه‌ها شامل بخش اجرایی، مالی، فروش، حمل‌ونقل، بازاریابی و حتی بخش حمل و نقل است

۲.یک نمای کلی از تجارت خود داشته باشید

بزرگ فکر کنید ولی کوچک شروع کنید. هر بخش از پروژه را به‌خوبی تشریح کنید و مهمتر از همه، آن‌‌را مطابق با یک نیاز تجاری خاص تراز کنید. ما یک روند مستمر را پیشنهاد می‌کنیم تا به وسیله آن تیم خود را آموزش بدهید  و اطلاعاتی که می‌خواهید تجزیه و تحلیل کنید را به همراه منابعی که انتخاب کرده‌اید تعیین کنید.

۳.سازوکار هوش تجاری که تعیین می‌کنید دربرگیرنده تمامی بخش‌های شرکتتان باشد

کسب‌وکار شما احتمالا حجم زیادی از اطلاعات را برای بررسی‌های آینده ذخیره می‌کند. گاهأ حساب کتاب‌های ساده مانند پیدا کردن کالاهای موجود و یا اندازه‌گیری اینکه پخش آنها چقدر زمان می‌برد میتوانند شما را در خود غرق کنند. در حالی که رسیدگی به تمامی اطلاعات بنظر کاری طاقت فرساست، یک سازوکار هوش تجاری درست می‌تواند این اطلاعات را به داده‌هایی تبدیل کند که در تصمیم‌گیری‌های مهم اثرگذار هستند.

4.دسترسی‌های سریع به اطلاعات خود را فراهم کنید

اگر ایده‌ای به ذهن شما برسد و نیاز داشته باشید تا آن‌را به سرعت بررسی کنید، هیچ چیز نمی‌تواند مثل یک پوشه با تعداد زیادی برگه در آن شما سرعت شما را بگیرد. اینجا همان نقطه‌ای است که داشبورد‌ها و تجسم داده‌ها (ثبت داده‌ها به صورت بصری) اثر خود را نشان می‌دهند.

در سازوکار هوش تجاری داشبوردی که به درستی آماده‌شده باشد می‌تواند اطلاعات شما را به داده‌ایی تبدیل کند که می‌توانید در زمانی کوتاه آنها را بررسی کرده و براساس آنها دست به اقدامات مهم بزنید. برای مثال می‌توانید به جای آنکه مجبور باشید تا بخش‌های مختلف را بررسی کنید و یا با کارمند‌های خود جداگانه مصاحبه کنید و سپس آنها را باهم مقایسه کنید، می‌توانید هردو عامل را در داشبورد خود لحاظ کرده و آنها را بررسی کنید.

۵. بروی داده‌های لحظه‌ای سرمایه گذاری کنید

یک کفش فروشی بزرگ و زنجیره‌ای تصمیم گرفت تا از هوش تجاری استفاده کند و به مدیران و اعضاء هر فروشگاه آگاهی کاملی از فعالیت‌شان در طول روز ارائه دهد. و این کار با داشبوردهایی عملی شد که روابط کاربری خوبی نیز داشتند. مدیریت مایل بود تا این اطلاعات هر ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بروزرسانی شوند تا مشخص باشد که هرکدام از آنها چند فروش انجام داده بودند، میانگین هر تراکنش چقدر است، موجودی کالاهای هر فروشگاه چند عدد است و آیا بیش‌فروشی محصولی مانند واکس کفش هم صورت گرفته است یا خیر.

سازوکار هوش تجاری باعث می‌شود که اعضاء خط مقدم شما که فروشنده‌های نهایی ، ناظران فروش و میران میانی هستند کنترل عملکرد خود را به دست خود بگیرند. آگاهی اعضاء از عملکرد فردی و نتایج گروهی آنها  باعث می‌شود که عملکرد بهتری داشته باشند. این موضوع باعث به‌وجود آمدن یک رقابت سالم نیز بین افرادی که در فروشگاه‌ها و یا محدوده‌های مختلف کار می‌کنند نیز می‌شود.

۶. مشارکت داشته باشید

هوش تجاری مشارکتی باعث می‌شود تا شما و همکارهایتان در یک جبهه باشید، و حتی به شما اجازه می‌دهد تا درباره عملکرد یکدیگر نظرات خود را بگویید و پیشنهادات سازنده‌ای بگیریدو حتی بهتر از همه اینکه دیگر لازم نیست برای برست آوردن اطلاعاتی که لازم دارید خود را در میان گزارش‌ها و ایمیل‌های مختلف غرق کنید. تمام اطلاعاتی که از هر بخش لازم خواهید داشت درست جلوی رویتان قرار دارد.

۷.اجازه دهید تا هوش تجاری برای کسب‌وکار شما مزیت رقابتی ایجاد کند

یکی از کار‌هایی که یک سازوکار هوش تجاری خوب میتواند برای شما انجام دهد این است که برای شما مزایای رقابتی بسازد.

جمع بندی

اغلب مدیران اجرایی دید نسبتأ خوبی از شکل کلی کسب‌وکار خود دارند. گرچه، خیلی از آنها پس از استفاده کردن از سازوکارهای هوش تجاری متوجه اطلاعات جدیدی می‌شوند که قبلا چشم آنها نیامده بود. دسترسی داشتن به تمام اطلاعات به شما اجازه می‌دهد تا از فرصتهای ناشناخته استفاده کنید و همچنین به مشکلات ناشناخته‌‌ای رسیدگی کنید که هنوز به وقوع نپیوسته‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط