همان طور که می دانید در دهه ی گذشته ویدیوها جزء پرقدرترین محتواها شده اند، با هم نگاهی به ترندهای ویدئویی۱۰ سال اخیر می اندازیم
در این مقاله سعی داریم بهترین و بدترین روندهای دهه ۲۰۱۰ را بررسی کنیم. اینترنت و مخصوصا ویدئو در ۱۰ سال بین ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ پیشرفت های بزرگی داشته است. تصور کنید که با شروع این دهه، یوتیوب بیشتر شبیه به یک مهدکودک بود تا دومین موتور جست و جوی دنیا و در این زمان شاهد روندهای خوب و بدی زیادی بوده ایم.
در واقع یوتیوب شروع یک انقلاب شگرف در ویدیو مارکتینگ شد. برای مطالعه بیشتر می توانید نگاهی به مقاله ی “یوتیوب (YouTube) چیست؟” بیاندازید.
۹ مورد از بهترین روندهای ویدیویی دهه 2010
در دهه 2010 شاهد پیشرفت های گسترده ای در دنیای ویدئوهای آنلاین بودیم و با این وجود، برخی از روندها این پیشرفت را به بهترین و بیشترین شکل ممکن رو به جلو حرکت دادند. این روندها در زیر معرفی شده اند.
۱- ویدئو برای همه
در طول این دهه، دستری به ویدئو برای همگان میسر شد که به دلیل ارزانی و راحت شدن دسترسی به ابزارهای ضبط، ویرایش و به اشتراک گذاری ویدئو می‌باشد. این موضوع دسترسی به ویدئو را بیشتر و بیشتر برای همگان میسر کرد که نه تنها افراد، بلکه برندها و کسب و کارها نیز از این فضای به وجود آمده استفاده کردند. این روند تولید ویدئو نه تنها مهم بود، بلکه به نوعی دموکرانیک نیز بود زیرا حتی کسانی که تخصص چندانی نداشتند هم می‌توانستند ویدئوهای مختلفی ایجاد و ویرایش کرده و سپس به اشتراک بگذارند. به علاوه گسترش پلتفرم های سازگار با ویدئو در شبکه ها اجتماعی، باعث شد ویدئو بیشتر از قبل در فضای وب وجود داشته باشد.
۲- گسترش ویدئو های اجتماعی
دهه 2010 کاری بیش از گسترش تولید ویدئو انجام داد. با ظهور قابلیت های به اشتراک گذاری ویویدئو در سیستم عامل های اجتماعی، دیگر می‌شد اینطور حس کرد که ویدئو در هر کجا وجود دارد. شبکه هایی مانند فیس بوک نه تنها سرمایه گذاری های خود را در ویدئو دو برابر کردند (با به روزرسانی های الگوریتم و شرط بندی های بزرگ در پخش مستقیم)، بلکه همچنین شاهد گسترش شبکه های اجتماعی جدید متناسب با ویدئو بودیم. موارد زیر نمونه هایی از این موضوع می‌باشند: Pinterest (2010), Instagram (2010), Snapchat (2011), Vine (2013), TikTok (2016)
و همچنین یوتیوب که در این ۱۰ سال رشد شتابانی داشت و اکنون دومین موتور جست و جوی بزرگ در جهان است. روندهایی این چنینی خود نیز باعث به وجود آمدن روندهای دیگری نیز شدند.
۳- انقلاب ویدئوی vertical یا عمودی
این نوع از ویدئو در نیمه دوم دهه 2010 به صورت ناگهانی رشد داشت. این روند که در تلفن های همراه به وجود آمد، باعث به وجود آمدن story در شبکه های اجتماعی نیز شد. بعد از ظهور استوری در Snapchat، قالب آن به سرعت توسط سیستم عامل های دیگر(اینستاگرام، فیس بوک، واتس اپ) به کار برده شد. این ترکیب از عکس و ویدئو چیزی کمتر از انقلاب ندارد اما چرا؟ این ترکیب جادویی به صورت آنی حس می‌شود و سازندگان آن ها به خلاقیت بیشتر وادار می‌کند. همچنین اعتبار آن ها را نیز بالا می‌برد.
۴- تکامل داستان پردازی ویدیوئی
برندها بازی ها و داستان های خود را در دهه 2010 به صورت جدی تغییر دادند و از شکل قدیمی تبلیغات تلویزیونی، به داستان پردازی و تبلیغ آنلاین خود پرداختند. این نوع تغییر محتوای ویدئویی به برندها کمک کرد تا اعتماد مخاطبان خود را بدست آورند و این موضوع به افزایش فروش و ارتقای برنامه های بازاریابی آن ها کمک زیادی کرد.
۵- رشد محتوای ویدئویی
نوع کاربرد و استفاده از ویدئو تغییر کرده است. ویدئو دیگر تنها یک نوع محتوا نیست بلکه نوعی نیچ (niche) در بازاریابی است. امروزه محتوای ویدئویی بخش مهمی از تبلیغات برندها و کسب و کارها را شامل می‌شود و بسیاری از آن ها هزینه های زیادی صرف آن می‌کنند.
۶- حرکت به سمت ویدئوهای پایین قیف
ویدیو مدت هاست که یک دارایی عالی در بالای قیف بازاریابی محسوب می‌شود. در دهه 2010، سرانجام کسب و کارها پتانسیل ویدئو را برای استفاده در مراحل بعدی قیف دیدند(در ابتدا تنها از ویدئو در بالای قیف استفاده می‌شد به این معنی که از آن برای ارتباط اولیه با مخاطب استفاده می‌کردند اما اکنون نیز در مراحل پایانی قیف که در انتها قرار دارند نیز از ویدئو استفاده می‌شود یعنی نزدیک به مرحله خرید).
از ویدئو برای پرسش و پاسخ ها درباره محصول استفاده زیادی می‌شود زیرا بازدهی زیادی دارد. تصور کنید که در هنگام خرید ابهامی دارید. آیا این محصول همان چیزی است که می‌خواهید؟ آیا ارزش پرداخت پول دارد؟ در اینجا شما به مرحله نهایی نزدیک هستید اما ممکن است از خواسته خود منصرف شوید اما فروشنده ویدئویی در دسترس قرار داده که در آن به ابهامات پاسخ داده شده است. بر طبق بررسی ها، ویدئوهای دمو و ویدئوهای بررسی محصول یکی از محبوب ترین انواع ویدئوها در میان کسب و کارها می‌باشند.
۷- گسترش ویدئو فراتر از بازاریابی
ویدئوهای دیجیتالی مانند تبلیغات تلویزیونی مدت هاست که تنها دامنه تیم های بازاریابی می‌باشند. تیم های فروش از ویدئوهای مخلف از آتش سوزی گرفته تا مصاحبه های نفر به نفر استفاده کرده اند تا تعامل با برندشان را افزایش داده و از این طریق شانس فروش نیز بیشتر شود. تیم های بازاریابی از فرصت پیش آمده (سهولت به اشتراک گذاری) استفاده می‌کنند و این موضوع باعث تهیل کار آن ها شده است.
۸- رشد ویدئوهای قابل خواندن
چندین نیروی اصلی برای شکل گیری این روند گرد هم آمدند. اول، ظهور فیلم در شبکه های اجتماعی و دوم، افزایش تمایل کاربران رسانه های اجتماعی برای دسترسی به آن سیستم عامل ها از طریق دستگاه های تلفن همراه بود. این موضوع به طور طبیعی تمایل به تماشای ویدئو بدون صدا را نیز افزایش داد.
بنابراین یک رشد انفجارگونه در این ویدئوها پدید آمد و کاربران صرف نظر از روشن یا خاموش بودن صدا، می‌توانستند ویدئوهایی با نوشته های کختلف و به صورت آموزشی تماشا کنند. حتی ویدئوهای غیر آموزشی نیز از این قاعده مستثنی نمی‌باشند. افزودن کپشن باعث به وجود آمدن نوعی جدیدی از ویدئوها به نام text overlay شد که برخی از آن ها بدون صدا یا به اصطلاح سایلنت می‌باشند.
۹- معرفی محتوای ویدیوئی ماجراجویی، با قابلیت انتخاب سبک خودتان
مانند کتاب های مورد علاقه ماجراجویی قبل از آن، این سبک از فیلم های تعاملی به کاربران اجازه می‌دهد تا آنچه که در محتوای ویدئویی پیش رویشان قرار است رخ دهد را انتخاب کنند.
برندها نه تنها این را در محتوای ویدیوئی دیجیتالی خود امتحان كردند، بلكه بر روی سیستم عامل هایی همچون Netflix نیز جنجالی های زیادی ایجاد كردند و این قابلیت را به دو صورت در تلویزیون و فیلم آزمایش كردند. این روند ویدئویی آنلاین نشان داد که چقدر تعامل در محتوای ویدئویی امکان پذیر است و چه قابلیت مهمی تا کنون نادیده گرفته شده است.
۵ مورد از ترندهای بد ویدئو در دهه 2010
بدون در یاد داشتن چیزهای بد، چیزهای خوب را نمی‌توانید تشخیص دهید. در ادامه نیز 5 مورد از روندهای نه چندان جالب ویدئو آورده شده است.
۱- پخش خودکار ویدئوهای تبلیغاتی Auto-Playing Video Ads
حتما دلیل خوبی وجود دارد که MySpace دیگر یک پلتفرم محبوب نیست زیرا کاربران دوست ندارند به محض اینکه وارد یک صفحه می‌شوند با نوعی حمله ناخواسته روبرو شوند. پخش خودکار تبلیغات ویدئویی اگرچه برای کسب و کارها جذابیت بالایی دارند، اما برای کاربران تجربه ناخوشایندی دارند به ویژه نوعی از تبلیغات که در گوشه پایین صفحه قرار می‌گیرند و هرچقدر هم که بالا و پایین بروید باز هم وجود دارند. وقتی صحبت از روند تبلیغات ویدئویی می‌شود، این مورد بدون شک یکی از بدترین ها می‌باشد.
۲- ویدئو های برند عمومی
ویدئو امکانات بسیاری برای داستان سرایی فراهم می‌کند اما متأسفانه در دهه 2010 بسیاری از برندها در دام ساخت چنینی ویدئوهایی افتادند. این ویدئوها دارای موسیقی پس زمینه، درباره خرید سهام های هیجان انگیز و شعارهای عمومی و تکراری بودند.
این ویدئوها آنقدر زیاد شدند که همه کاربران دیگر آن ها را تشخیص می‌دادند و سعی در اجتناب از آن ها می‌کردند: باز هم این ویدئو! باز هم ویدئوی خرید فلان سهام! باز هم ویدئوی موفقیت های یک شبه! این جملات ممکن است برای شما آشنا به نظر برسند زیرا تبلیغات این چنینی بسیاری منتشر شدند که کاربران را به گفتن چنین جملاتی وادار می‌کرد و یا به عبارتی باعث رنجش آن ها می‌شد.
۳- چالش های خطرناک ویروسی
این ویدئوها علاوه بر آن که مصداق بارز خطر بودند. علاوه بر خوردن مواد شوینده، چالش های ویدئویی ویروسی (به صورت ویروس گسترش داشتند) باعث شده است که بسیاری از افراد از انجام کارهای مهم روزانه غافل شده و به تماشای این ویدئوها بپردازند. این کار هم برای سازندگان و هم برای بینندگان در یک کلام و به صورت خلاصه بد است. دهه 2010 از این ویدئوها کم نداشت. از ریختن آب جوش بر روی دیگری گرفته تا بیرون پریدن از یک ماشین در حال حرکت.
۴- Thumbnail های ویدئویی
در میان طراحان گرافیکی و کسانی که با عکس سروکار دارند، Thumbnail اشاره به تصاویر کوچکی دارد که نشان دهنده تصویری بزرگتر می‌باشند. بسیاری از سازندگان ویدئو می‌دانند که این مورد می‌تواند یک ویدئو را بسازد و یا آن را خراب کند. این موضوع یکی از مواردی است که در دهه 2010 مورد سوء استفاده قرار گرفت. بسیاری از این تصاویر مخطابین را درباره محتوای اصلی گمراه می‌کرد.
۵- ویدئوهای ۳۶۰ درجه
درحالی که استفاده های این قابلیت بسیار زیاد است، اما موارد واقعی آن چندان جالب نبود. به عنوان یک قالب تعاملی، ویدئوهای ۳۶۰ درجه هنوز هم قابلیت های استفاده شنده زیادی دارند. ممکن است در دهه 2020 نحوه استفاده از ان ها متفاوت باشد.
جمع بندی
دهه 2010 با رشد شتابان در ویدئو و پلتفرم های سازگار با ویدئو همراه بود که به افزایش جذابیت ویدئوها، دسترسی همگان و فراهم شدن بستر ساخت و تدوین ویدئو برای اشخاص و کسب و کارها همراه بود که در بسیاری از موارد شاهد روندهای خوب و مناسب وبدیم. در این میان روندهایی نیز وجود دات که چندان جالب و جذاب نبود. باید دید در دهه 2020 جه اتفاقاتی رخ خواهد داد.
