با ما همراه باشید تا با مفهوم لحظه صفر حقیقت گوگل یا همان ZMOT آشنا شوید.
15 سال پیش، پیام های بازاریابی که دریافت می کردیم همگی با استفاده از تلویزیون، رادیو، پرینت، PR و انتقال دهانی مخابره می شدند. امروزه همه چیز تغییر کرده است. پیام های بازاریابی دیگر به صورت رو در رو برای ما به نمایش در نمی آیند. ما کنترل همه چیز را خودمان به دست می گیریم و به دنبال اطلاعاتی در مورد محصولاتی که می خواهیم خریداری کنیم می رویم. برای بازاریابان، هر کدام از این لحظات جستجو فرصتی برای کمک به شکل گیری تصمیمی که مشتریان شما می گیرند می باشند. در این مقاله، ما نگاهی به این لحظات حیاتی حقیقت می اندازیم و می بینیم که چطور ما به عنوان بازاریابان می توانیم از آن ها بهره ببریم. جهت اطلاع، در این مقاله ما به یکی از جدیدترین شیوه های تفکر در این مورد که گوگل آن را لحظه صفر حقیقت (Zero Moment of Truth) می پردازیم و می بینیم که چطور ارتباطات اینترنتی و دستگاه های همیشه آنلاین ما می توانند بر خلاف گذشته روی تصمیم گیری های مربوط به خرید تاثیر بگذارند.
لحظات حقیقت
سال 1981، مدیرعامل به مشکل خورده خطوط هوایی Scandinavian پیشنهاد یک تغییر در زمینه فلسفه خدمات مشتریان را داد که بعداً به عنوان لحظات حقیقت نام گذاری شدند. این لحظات در واقع روی ارتباط برقرار کردن با نیازهای احساسی مشتریان خطوط هوایی در زمان تعامل با خدمات مشتریان متمرکز بودند.
این کمپانی به صورت روزانه هزاران بار با این لحظات برخورد می کرد و یک تعامل مثبت می توانست یک احساس برتری را برای برند و در نتیجه وفاداری بیشتر به آن ایجاد کند. وفاداری مشتری می توانست منجر به سودآوری در تعاملات متوالی شود. خدمات مشتریانی که روی لحظات احساسی تمرکز کرده بودند منجر به وفاداری به برند و بیزینس های بیشتر شد. مدتی بعد، دیگر تهدیدی برای این کمپانی به جهت ورشکست شدن وجود نداشت.
اگر 35 سال به جلو بیاییم، همه چیز نسبت به آن زمان تغییر پیدا کرده است. نقاط تماس مشتریان با برندها چند برابر شده اند؛ گوشی های هوشمند، شبکه های اجتماعی، موتورهای جستجو، نقد و بررسی ها، چت های زنده، ایمیل، تلفن یا به صورت رو در رو. امروزه لحظات حقیقت بسیار زیادی وجود دارند و ارتباط برقرار کردن با نیازهای احساسی مشتریان بسیار مهم تر از همیشه با وجود چندین نقطه تماس می باشد. مردم انتظار رسیدن به جواب به سریع ترین حالت ممکن را دارند، آن هم از طریق کانال های مختلف و ما به عنوان بازاریابان، بیزینس ها و برندها باید بتوانیم اطلاعاتی که آن ها به دنبالش هستند را ارائه کنیم.
اولین لحظه حقیقت
اولین لحظه حقیقت (First Moment of Truth) الگویی است که توسط Procter & Gamble در سال 2005 پیشنهاد شد. اگر نمی دانید که P&G چیست، این کمپانی صاحب پورتفولیویی از برندهاست که شما اکثر آن ها را قطعاً می شناسید و دارای محصولاتی هستند که احتمالاً تابحال خریده اید و همین الان نیز در خانه خود آن ها را دارید.
FMOT مرتبط با لحظه ایست که یک مشتری احتمالی یک محصول را در قفسه محصولات یک فروشگاه تجربه می کند. در این لحظه ریز که به آن Micro-Moment نیز گفته می شود، برند بهترین شانس احتمالی برای ایجاد یک خرید شوک آور یا برنامه ریزی نشده و تبدیل یک رهگذر به مشتری را دارد. خریدهای شوک آور آن هایی هستند که محرک اصلی شان احساسات است، بنابراین می توان با جلب رضایت احساسات، ارزش ها و احساسات در نقطه فروش به این امر دست پیدا کرد.
اگر تا به حال برایتان سوال شده است که چرا سوپر مارکت ها جای همه چیز را عوض می کنند، می توانید پاسخ آن را در مطالعاتی که برای خریدهای برنامه ریزی نشده و شوک آور انجام شده است، مشاهده کنید. مشخصاً نشانگرهایی مبنی بر این که کاهش کاربردی بودن تجربه خرید می تواند منجر به ماندن زمان بیشتری در فروشگاه، برخوردهای بیشتر با محصولات و خریدهای شوک آور و برنامه ریزی نشده بیشتر شود وجود دارد.
در محیط بازاریابی مدرن امروزی ما، اولین لحظه حقیقت به دیدن محصولات در قفسه مخصوصشان در فروشگاه ها محدود نمی شود. این امر همچنین می تواند در شرایط مختلفی اتفاق بیافتد، مانند موارد لیست پایین.
- یک مشتری در حال دیدن تنوع محصولات در قفسه فروشگاه یا یک نمایشگر POS
- یک شام خورنده (!) احتمالی در حال دیدن منوی رستوران در پنجره
- یک مشتری در حال بازدید از وب سایت یک ارائه دهنده سرویس احتمالی برای اولین بار
- یک مسافر در حال گشتن به دنبال نمرات هتل ها و نقد و بررسی آن ها برای رفتن به آن جا
- یک مدیر اداره در حال مقایسه قیمت های مختلف برای جوهر پرینتر
خیلی مهم است که بدانید این بخش شروع سفر مشتری نیست، در واقع اولین لحظه حقیقت را می توان به عنوان وقت صبحانه در نظر گرفت. این جا جائیست که بازاریابی پیش از فروش و برندینگ شروع به حرکت می کنند. در بیشتر موارد، یک کاربر در معرض محرکی قرار می گیرد که FMOT را راه اندازی می کند.
لحظه دوم حقیقت
لحظه دوم حقیقت زمانی است که مشتری از محصول شما استفاده می کند. فرقی نمی کند که این به معنی خوردن یک وعده غذایی که در منو به نظر خیلی خوشمزه می آمد (اولین لحظه حقیقت) باشد یا اصلاح صورت به وسیله خمیر ریشی که قول نرسیدن هیچ آسیبی به پوست صورت را داده بود.
این جا جائیست که محصول یا سرویس شما باید به قول هایی که در بازاریابی شما داده شده است عمل کند. اگر در لحظه دوم حقیقت شکست بخورید، شانس شما برای تکرار کردن مشتریان بسیار پایین می آید.
لحظه سوم حقیقت
این لحظه مربوط به طرفداری است. درست مانند یک قیف فروش معمولی، ما باید از بخش آگاهی (محرک) به فروش و به صورت ایده آل، به پیشنهادات پس از فروش برویم. این جا جائیست که شما یک مشتری را به طرفدار تبدیل می کنید. اینجا جائیست که شما وفاداری به برند واقعی را ایجاد می کنید.
در دنیای واقعی، ایجاد طرفداری معمولاً نیازمند پروسه ای بیزینسی برای تحریک کردن مشتریان خوشحال برای نقد و بررسی شما یا به اشتراک گذاری احساسات مثبت نسبت به شما در کانال های مختلف شبکه های اجتماعی می باشد.
لحظه صفر حقیقت
فرقی نمی کند که در حال خرید برای ماشین، سرگرمی های خود یا تعطیلات هستیم، اینترنت نحوه تصمیم گیری ما برای خرید را تغییر داده است. امروزه، بعد از محرک اولیه و قبل از این که کاربران به اولین لحظه حقیقت برسند، آن ها با چندین لحظه تصمیم گیری برخورد می کنند که گوگل به آن ها “لحظه صفر حقیقت” می گوید. لحظه صفر حقیقت، همان لحظه‌ای است که جرقه خرید یک محصول یا استفاده از یک خدمت در ذهن یک فرد شکل می‌گیرد.
لحظه صفر حقیقت در ابتدا در یک مطالعه تحقیقاتی انجام شده توسط گوگل در سال 2011 کشف شد. این مطالعه مشخص کرد که سفر مشتری در حال تغییر پیدا کردن است.
- 50 درصد از خریداران از یک موتور جستجو برای تحقیق در مورد یک برند یا محصول استفاده کرده اند
- 38 درصد از خریداران فروشگاه های مختلف را به صورت آنلاین با هم مقایسه کرده اند
- 36 درصد از خریداران وب سایت برندها و بیزینس ها را چک کرده اند
- 31 درصد از خریداران پیشنهادات، نقد و بررسی ها و تاییدیه های آنلاین را قبل از خرید خوانده اند
تمامی این موارد برای سال 2011 است و از زمان تابحال مردم خیلی بیشتر با تلفن های هوشمند وفق پیدا کرده اند. در واقع، یک مطالعه تحقیقاتی دیگر که در سال 2014 انجام شد نشان می دهد که کاربران از تلفن های هوشمند خود برای تحقیق در مورد یک محصول استفاده می کنند و امروزه نقاط تماس بسیار بیشتری نسبت به گذشته قبل از اقدام به خرید میان مشتری و برند وجود دارد.
لحظه صفر حقیقت، لحظه جدیدی است که در واقع میان محرک (تبلیغ) و لحظه اول حقیقت قرار می گیرد. فرض کنید مادر خانواده یک تبلیغ می بیند که در آن در مورد اهمیت تست های معاینه چشم برای کودکان صحبت می شود. در حالی که در گذشته این مادر ممکن بود به صورت مستقیم با چشم پزشک تماس بگیرد، امروز وی گوشی هوشمند خود را برداشته و تحقیق در مورد بهترین برندها، قیمت ها، نقد و بررسی ها و موقعیت های بیزینس های مختلف در این زمینه را شروع می کند.
لحظه صفر حقیقت می تواند در موتورهای جستجو و شبکه های اجتماعی اتفاق بیافتد و نتیجه آن یک تصمیم خرید با اعتماد به نفس بیشتر و اطلاعات بیشتر است.
مطالعات سال 2011 نشان داد که بیش از 79 درصد از مصرف کنندگان از یک تلفن هوشمند برای کمک به خرید استفاده می کنند و 83 درصد از مادران خانوادگان ادعا دارند که بعد از دیدن یک تبلیغ تلویزیونی به صورت آنلاین در مورد آن موضوع تحقیق می کنند. با توجه به قدمتی که از این آمار گذشته و رشد شدید گوشی های هوشمند و اینترنت موبایل، می توانیم متصور شویم که این آمار و ارقام در دنیای امروزی به چه حدی رسیده اند.
نکته اصلی در این قسمت این است که کاربران امروزه تحقیق انجام می دهند، نقد و بررسی ها را می خوانند، برندها را با یکدیگر مقایسه می کنند، با دوستان خود صحبت می کنند، ویدیو نگاه می کنند، در سایت های اجتماعی با یکدیگر تعامل برقرار می کنند، اخبار را می خوانند و حتی از وب سایت برندها برای گرفتن تصمیم خرید بازدید می کنند، در حالی که تمامی این کارها در لحظه صفر حقیقت انجام می شوند.
مدل بازاریابی جدید
کانسپت اصلی در این جا این است که سفر مشتری امروزه به صدها Micro Moment تفکیک می شود. لحظات تمایل به دانستن، تمایل به رفتن، تمایل به انجام دادن و تمایل به خرید. بهترین شامپوی بدن امسال چیست؟ بهترین فروشگاه لوازم الکتریکی در تهران کجاست؟ از کجا می توان چوب اسکی خرید؟ از کجا می توان سیم گیتار خرید؟
دیاگرام پایین به شما نشان می دهد که لحظات صفر حقیقت در این مدل جدید پیشنهادی در کدام قسمت ها وجود دارند:
این Micro Momentها نمایش دهنده لحظه صفر حقیقت بوده و فرصتی را به برند شما برای قرار گرفتن جلوی یک مشتری احتمالی ارائه می دهند. مثلاً، امروز صبح، در حالی که در مورد صدای وزوز گوش برای دوست خود تحقیق می کردم، به مقاله ای برخوردم که در مورد تاثیر رژیم غذایی بر به وجود آمدن این مشکل صحبت می کرد. این مقاله توسط کمپانی منتشر شده بود که انواع مختلفی از مکمل های مخصوص به صدای گوش را تولید می کرد. در نتیجه، من اکنون از این مکمل ها با خبر هستم و اگر این شرکت به همان اندازه که بازاریابی محتوایی خوبی داشت در دیگر جنبه های بازاریابی نیز قوی باشد، به احتمال زیاد من با ری مارکتینگ و آفرهای مختلف برای حرکت به سوی فروشگاه دیجیتال آن ها و اولین لحظه حقیقت مواجه می شوم تا شاید تصمیم به خرید بگیرم.
در واقع، من به احتمال زیاد به تحقیقات خود در لحظه صفر حقیقت ادامه می دهم. من نام برند را جستجو می کنم. در مورد محصولات آن ها مطالعه می کنم. به دنبال نقد و بررسی ها و نظرات می گردم. به دنبال رضایت مشتریان می گردم و همچنین در نهایت به دنبال جایگزین های احتمالی این برند نیز خواهم گشت. همچنین بعضی از افراد حتی نگاهی به شواهد علمی نیز می اندازند تا ببینند آیا آن ها از ادعاهای برند مذکور در مورد قابلیت های محصول خود پشتیبانی می کنند یا خیر.
لحظه صفر حقیقت من برای این محصول پروسه تحقیقاتی تقریباً طولانی است که احتمالاً شامل چند ساعت تحقیق و مطالعه زیادی می شود. برای بعضی از خریدها، اوضاع خیلی سریع تر پیش می رود. برای خریدهای بزرگ، از تکنولوژی گرفته تا ماشین، ممکن است پروسه ای باشد که روزها، هفته ها و حتی ماه ها طول بکشد.
علاوه بر این مطالعات، نادیده گرفتن این حقیقت که گوگل کنترل مستقیمی بر روی چیزی که باید بزرگترین پلتفرم اطلاعاتی در مورد مصرف کنندگان در دنیا باشد دارد، یعنی میلیاردها کوئری جستجو در طول روز به همراه کل مراحل سفر مشتری می تواند احمقانه باشد.
در حالی که بعضی از این اطلاعات از طریق ابزارهایی مانند گوگل ترندز، Google Insights و گوگل کیورد پلنر Google Keyword Planner قابل دسترسی هستند، ما می توانیم متصور شویم که تحلیل های بهتر و دقیق تر انجام شده توسط گوگل بیشتر به سمت محصولات تبلیغاتی این شرکت متمایل هستند. به همین دلیل، ما باید به این مطالعات توجه کنیم و تشخیص دهیم که چه کاری را می توان بهتر انجام داد تا بتوان به این محصولات، بیزینس ها و برندها که ما به عنوان بازاریابان به آن ها خدمات ارائه می کنیم، در این محیط سریع السیر کمک کرد.
کاربران دیگر برای رسیدن به چیزی که به آن نیاز دارند صبر نمی کنند. ما می توانیم جستجو کنیم، اطلاعات خود را بالا ببریم و هر زمان که می خواهیم خرید کنیم. صبر در پایین ترین نقطه تاریخ خود قرار دارد و ما می توانیم بلافاصله عمل کرده و انتظار پیدا کردن محتوای مرتبط و مفید برای کمک به ما جهت گرفتن تصمیم درست داشته باشیم. این لحظات کوچک هستند که نیازهای ما را شکل داده و به تصمیمات خرید ما جهت می دهند. بیزینس هایی که به بهترین شکل ممکن به کاربران در این لحظات صفر حقیقت کمک می کنند می توانند رقبای خود را شکست دهند.
ما به عنوان بازاریابان چطور می توانیم از این اطلاعات استفاده کنیم؟ چطور می توانیم به مشتری احتمالی خود برای رسیدن به هدفش کمک کنیم؟ چطور اطمینان حاصل می کنیم که سفر مشتری را می فهمیم و ما در طول نقاط تماس متعدد در آن جا حضور داریم تا به مشتری در گرفتن تصمیم به خرید کمک کنیم؟
سئو، بازاریابی محتوایی و لحظات حقیقت
به زبان ساده، این یک بازی بازاریابی محتواست. مشتریان سوالاتی دارند و ما باید پاسخ را داشته باشیم.
در واقعیت، ارائه دادن این پاسخ ها شاید نیاز به یک شیوه جدیدتر داشته باشد و ما باید از تسلیحاتی که در اختیارمان قرار گرفته است برای تبلیغ محتوای خود استفاده کنیم. راهکار دقیق بسته به بیزینس، موقعیت مکانی و بسیاری از متغیرهایی که نمی توان در این قسمت پوشش داد با یکدیگر متفاوت هستند.
اگرچه که ما می توانیم انواع محتوایی را که کاربران ما در هر مرحله از این سفر مشتری جدید و چرخه خرید نیاز دارند به صورت گسترده طبقه بندی کنیم. شما می توانید از این قالب کاری برای تحقیق در مورد سوالات مخصوصی که مشتریان احتمالی شما در هر مرحله از این مدل سفر مشتری جدیداً بازبینی شده دارند، استفاده کنید.
لحظه صفر حقیقت
محتوا در لحظه صفر حقیقت باید اطلاعات سرو شده مربوط به محصول، صنعت، دسته بندی و سرویس شما باشد. باید متوجه باشید که نیازهای مخاطبان شما چه هستند و سپس این اطلاعات را به شکلی به آن ها ارائه کنید که به راحتی به آن ها دسترسی داشته باشند. به عنوان مثال:
- سوالات مشتریان در فرمت های بلاگ یا ویدیو
- محتوای روی بلاگ شما، بلاگ های مربوط به صنعت
- محتوای روی سایت های ویدیو محور محبوب مانند یوتوب
این مدل محتوا به راحتی به سوالات پاسخ می دهد. بهترین تلویزیون HD دنیا چیست؟ بهترین برند تلویزیون چیست؟ آیا من به LED نیاز دارم یا OLED؟ در این مرحله، حضور داشتن در مکان ها و با فرمت های متعدد می تواند راه بردن در لحظه صفر حقیقت باشد.
لحظه اول حقیقت
در این بخش، خریدار به احتمال زیاد به خوبی فهمیده است که چه چیزی می خواهد و محتوا باید از تصمیم به خرید پشتیبانی کند و به آن قدرت ببخشد. این مدل محتواها شامل لیست پایین می شوند:
- مشخصات محصول: تحویل، مشخصات، FAQ و موارد مشابه
- آفرهای اختصاصی: بستن معامله با ارائه دادن یک آفر اختصاصی به مشتری
- نقد و بررسی: 80 درصد از مصرف کنندگان به نقد و بررسی های آنلاین به همان اندازه که به پیشنهادات افراد اعتماد دارند، باور دارند.
- رضایت مشتری: مشتریان واقعی که در حال صحبت کردن در مورد محصولات شما هستند.
- موارد مطالعاتی: نشان دهید که چطور محصولات شما تمایزی که وعده داده بودند را ایجاد می کنند.
- تعامل در شبکه های اجتماعی: پاسخ دادن به صورت فعال در کانال های اجتماعی در این مرحله بسیار حیاتی است.
- پشتیبانی مشتریان: به مشتریان خود اجازه دهید تا به راحتی با استفاده از وب سایت شما سوالات خود را بپرسند.
زمانی که به دنبال اعتبار هستیم، بسیار مهم است که چشم انداز را بررسی کرده و تمامی مکان های دارای پتانسیل برای نمایش اعتبار مثبت را درک کنیم. باز هم باید توجه داشت که این موضوع کاملاً وابسته به مکان و صنعت شما دارد، بنابراین شما باید مانند مشتریان فکر کنید و در جستجوی این موضوع باشید.
لحظه دوم حقیقت
لحظه دوم حقیقت مربوط به مشتریانی است که در حال استفاده از محصولات یا خدمات شما هستند و تجربه بسیار خوبی دارند. این تجربه آن ها می تواند به راحتی فیدبک های منفی و مثبت زیادی را ایجاد کند که روی لحظه صفر حقیقت برای مشتریان آینده تاثیر می گذارند، بنابراین پشتیبانی و تشویق مشتریان برای طرفداری از شما در این مرحله اهمیت بسیار زیادی دارد.
مدل های محتوایی که می توانند از لحظه دوم حقیقت پشتیبانی کنند را در لیست پایین مشاهده می کنید.
- FAQ محصولات: کمک کردن به مشتریان در مورد مشکلات و سوالات رایج آن ها
- راهنماهای کاربری: هرچقدر محصول پیچیده تر باشد، پشتیبانی بیشتری باید در این قسمت ارائه کنید
- شبکه های اجتماعی: بسیاری از افراد صحبت های شما را نمی خوانند، پس مطمئن شوید که فعال هستید و آن ها را به سمت راهنماها و FAQهای خود هدایت می کنید
- راهنماهای How-to: از مشتریان خود با ارائه دادن نحوه کار با محصولات خود پیش از خرید پشتیبانی کنید
- نظرسنجی ها: این نظرسنجی ها می توانند در فیدبک گرفتن شما جهت بهبودسازی های آینده و بازاریابی لحظه حقیقت شما کمک کنند.
لحظه دوم حقیقت کاملاً در مورد کمک کردن به مشتریان برای داشتن یک تجربه روان با محصول شما می باشد، فرقی نمی کند که این محصول یک تیغ اصلاح باشد یا سفر تعطیلاتی، یک همبرگر باشد یا دوچرخه کوهنوردی. مطمئن شوید که به سوالات مشتریان پاسخ داده و از آن ها حمایت می کنید تا بتوانید لحظه دوم حقیقت مثبتی را داشته باشید.
لحظه سوم حقیقت
لحظه حقیقت سوم بعد از تجربه است. یعنی زمانی که شما در حال حرکت دادن مشتری به سمت تبدیل شدن به یک طرفدار واقعی و سفیر برند خود هستید. در این مرحله نیاز به پرورش یک سری چیزها است و انواع مختلف پشتیبانی از مشتریان می تواند به شما کمک کند.
بگذارید یک مثال بزنیم؛ فرض کنید که شخصی دو پسر دارد که 9 و 4 ساله هستند. هر دوی آن ها یک مدل عروسک خرس Teddy دارند که هر دو Jacko نام دارند. آن ها این خرس های تدی را از زمان به دنیا آمدن خود دارند. چند هفته پیش، آن ها هر دو Jacko را در اتاق خواب خود در هتلی که طی سفر خود داشته اند جا گذاشته اند. پسرها بسیار ناراحت هستند.
والدین پسران با ناامیدی به هتل زنگ می زنند اما به شدت سورپرایز می شوند چرا که آن ها نه تنها دو خرس را دارند، بلکه آن ها را بسته بندی کرده و برای ارسال به خانه پسرها بسته ها را تحویل پست داده اند. این لحظه سوم حقیقت بدین معنی است که زمانی که والدین پسرها در مورد این تعطیلات با دیگران صحبت می کنند، آن ها به عنوان طرفداران هتل با پیامی مثبت در مورد تجربه خود در برخورد با آن ها صحبت می کنند به جای این که در مورد قیمت بیش از حد گران هتل چیزی بگویند.
بهینه سازی موبایل
تا اینجای مقاله، این مسئله باید خیلی برایتان مشخص شده باشد اما داشتن یک سایت بهینه سازی شده برای موبایل و اطمینان حاصل کردن از این که شما یک تجربه قوی را بر روی دستگاه های موبایل ارائه می کنید باید از اولین اولویت های شما برای استراتژی های لحظه صفر حقیقت باشد.
حضور پیدا کردن نصف کار است، اما اگر کاربران سپس با محتوایی مواجه شوند که برای دستگاه آن ها بهینه سازی نشده باشد، شما شانس تاثیرگذاری روی آن کاربران را از دست می دهید.
مراحل پیش از شروع سفر را در آغوش بگیرید
تبلیغات دیگر به اندازه قدیم خود موثر نیستند. آن ها یک هدف دارند و آن هدف می تواند عمل کردن به عنوان یک محرک باشد اما بدون کاملاً در آغوش گرفتن سفر قبل از خرید (یا همان لحظه صفر حقیقت)، تلاش های شما در رسیدن به پتانسیل کامل خود شکست می خورند.
در نهایت، برای موفقیت در زمینه لحظه صفر حقیقت، شما باید اطلاعاتی که مشتریان احتمالی تان به آن ها نیاز دارند را ارائه دهید و باید آن ها را جایی ارائه کنید به دنبالش هستند و با فرمتی ارائه کنید که می توانند با نمایشگرها و دستگاه های مختلف به راحتی به آن ها دسترسی داشته باشند.
سئو و لحظه صفر حقیقت گوگل
سئو امروزه انقدر گسترده شده است که به سختی می تواند قالبی برای گنجاندن سئو در آن پیدا کرد. دید ما نسبت به سئو شامل این می شود که چطور مشتریان احتمالی با موتورهای جستجو تعامل برقرار می کنند. چطور برای محصولات و خدمات جستجو می کنند؟ چطور برای مشکلات، خواسته ها و نیازهایشان که محصولات یا خدمات شما می توانند آن ها را برطرف کنند جستجو می کنند؟ چطور به شما از دید اعتبارسنجی می نگرند؟
کاری که می خواهیم انجام دهیم صاحب شدن تمامی این هاست. صاحب شدن هر چیزی که می تواند به عنوان فاکتوری برای لحظه صفر حقیقت از تصمیم لحظه اول حقیقت به شمار بیاید. یک ابزار مفید برای این کار ایجاد پروفایل مشتریان است. در این پروفایل ها، تمامی موضوعات جستجویی که کاربران احتمالاً حین تمامی مراحل چرخه خرید استفاده می کنند را در نظر بگیرید. تمامی موضوعات جستجویی که مشتریان برای یک جستجوی لحظه صفر و اول حقیقت استفاده می کنند.
از ابزارهایی مانند Ubersuggest و Answerthepublic.com برای تحقیق در مورد سوالاتی که کاربران شما در لحظه صفر حقیقت دارند استفاده کنید.
دوباره می توانیم به ایده “80 درصد از موفقیت به سادگی حضور داشتن است” برگردیم، در یک مقیاس بزرگ که سئو و تبلیغات هزینه به ازای کلیک بر اساس آن ها هستند. ما دوست داریم کمی از این هم جلوتر برویم. حضور داشتن زمانی که شما ظاهر آشفته و حالت غیرطبیعی دارید هیچ خوبی ندارد. مطمئن شوید که شما حضور دارید تا آن 80 درصد را به خوبی سپری کنید، سپس مطمئن شوید که افرادی که در حال گفتن چیزهای خوبی درباره شما هستند نیز باعث شوند آن 20 درصد باقی مانده به دست بیاید.
از موتور جستجو برای کمک به تحقیق در مورد مشتریان استفاده کنید. از موتور جستجو برای پیدا کردن درک کامل از هر جایی که باید باشید استفاده کنید. سپس مطمئن شوید که شما حضور دارید و ظاهر خوبی هم دارید. 80 درصد را فراموش کنید، ما بازاریابی 100 درصد می خواهیم تا موفقیت بزرگی در لحظه صفر حقیقت و فراتر از آن داشته باشیم.
لحظه صفر حقیقت برای بیزینس های محلی
ما با بیزینس هایی در اندازه ها و اشکال متفاوت کار کرده ایم. بیزینس های تک مکانی و چند مکانی با پوشش در کل کشور. فرقی نمی کند بیزینس شما چه اندازه ای داشته باشد، چیزی که مهم است لحظه حقیقت است.
فرقی نمی کند که یک فروشگاه لوازم هنری باشید یا یک لوله کشی داشته باشید، مشتریان شما به دنبال شما هستند و در حال جستجو کردن برای مشکلاتی هستند که شما می توانید حل کنید. شاید نتوانید به صورت ارگانیک برای سوالات بزرگ رتبه بگیرید، اما قطعاً می توانید در میان سوالات لحظه صفر حقیقت مانند “بهترین فروشگاه لوازم هنری در اهواز” یا “بررسی لوله کشی های تهران” رتبه بگیرید.
به یاد داشته باشید، در معرض دید بودن تنها به سایت خود محدود نمی شود. در نظر گرفتن تمامی شیوه هایی که مشتریان از طریق آن ها ارائه کنندگان را مقایسه می کنند و اطمینان حاصل کردن از این که شما اعتبار خوبی از خود نشان می دهید معمولاً باعث می شود از رقبای خود فاصله بگیرید.
نقد و بررسی ها، رضایت مشتری، اطلاعات بیزینس، ساعت های کاری و شماره تلفن همگی می توانند جستجوهای لحظه صفر حقیقت باشند. همیشه لازم نیست اوضاع خیلی پیچیده باشد. شما باید کاملاً مطمئن باشید که سئوی فنی شما خوب است و گوگل بیزینس شما را درک می کند.
کسی که سقف خانه اش چکه می کند می داند به چه چیزی نیاز دارد، اما بدین معنی نیست که آن ها به دنبال گرفتن یک تصمیم هوشمندانه دو جانبه نیستند، چرا که در حال حاضر قدرت انجام چنین کاری را دارند. جستجوی “بررسی لوله کشی های تهران”، سپس از بررسی به تماس، همگی با استفاده از یک دستگاه، یک خرید با داشتن اطلاعات کافی که در چند لحظه تکمیل می شود.
اگر می خواهید کمی پیچیده تر کار کنید، جستجو، شبکه های اجتماعی و تبلیغات نمایشی فرصت های بسیار زیادی را پیش روی شما قرار می دهند. فرقی نمی کند که از تبلیغات پرداختی برای معرفی محتوایی که به سوالات احتمالی مشتریان شما با یک آفر اختصاصی در پایان آن استفاده کنید یا یک بنر از بیزینس خود را با یک آفر اختصاصی روی یک محتوای کنونی نمایش دهید، همیشه باید به کاربران فکر کنید. در نظر بگیرید که آن ها کجا هستند و مطمئن شوید که شما هم در آن جا حاضر خواهید بود.
تمامی این موارد قبلاً اتفاق افتاده است
در بسیاری از شیوه ها، این مدل چیز جدیدی نیست. ما همیشه قیف فروش داشته ایم، همیشه مرحله توجه (Consideration) را داشته ایم و همیشه در مورد محصولات تحقیق کرده ایم. اگرچه، لحظه صفر حقیقت یک ابزار مفید برای فکر کردن به سفر مشتری و شیوه های نامتعارفی که با استفاده از آن ها می توانید زودتر در چرخه خرید مشتریان را بازاریابی کنید در اختیارتان قرار می دهد.
زمان قرار گرفتن در لحظه صفر حقیقت در طولانی ترین حالت خود در تاریخ قرار دارد. تعداد نقاط تماس بسیار بیشتر شده اند. فرصت به وضوح پیش روی شما قرار دارد. آیا می خواهید در جستجوهای لحظه صفر حقیقت مشتریان خود نمایش داده شوید؟
بسیار مهم است که کاملاً متوجه باشید که چه چیزهایی تغییر کرده است و اینترنت و گوشی های هوشمند دسترسی به اطلاعات را بسیار ساده کرده اند. در گذشته، ما یک تبلیغ (محرک) می دیدیم و سپس مستقیماً به سراغ محصول یا خدمات می رفتیم. مثلاً مستقیماً به بنگاه فروش ماشین می رفتیم و به فروشنده اعتماد می کردیم.
امروزه نیاز نیست که به متخصصان اعتماد کنیم. خودمان می توانیم متخصص باشیم. می توانیم تحقیقات خودمان را انجام دهیم. بهترین قیمت را پیدا کنیم. بهترین خدمات را پیدا کنیم و در نهایت یک تصمیم وابسته بر اطلاعات کافی را بگیریم. لازم نیست قیمتی که معامله کنندگان ماشین به ما می دهند را قبول کنیم چرا که در مورد قیمت های واقعی تحقیق کرده ایم و قطعاً نیاز نیست که ماشین مدل سال 2005ـی که آن ها سعی می کنند به ما بفروشند را قبول کنیم، مشکلی که پیش از این بسیار رایج بوده است.
گوگل، فیس بوک و بازیکنان بزرگ در این زمینه تغییری ایجاد نکرده اند. ما بازی را تغییر داده ایم، مصرف کنندگان. ما به دنبال بهتر هستیم و حالا ابزار لازم برای بهتر بودن را داریم. ما ابزار لازم برای کسب اطلاعات مورد نیاز برای خرید خود را داریم. محصولات باید بهتر شوند. بیزینس ها باید پاک و شفاف باشند. افراد و بیزینس های ضعیف از بین خواهند رفت و بیزینس های قوی به سلطه خود ادامه خواهند داد و مشتریان روز به روز در تحقیقات مربوط به خرید خود باهوش تر می شوند.
منبع: https://searchengineland.com/seo-zero-moment-truth-242692
جمع بندی
به عنوان بازاریابان، ما باید به مشتریان خود در جستجویشان به دنبال اطلاعات کمک کنیم. ما باید در لحظه صفر حقیقت باشیم و باید به مشتریان برای حرکت کردن در طول لحظات اول، دوم و سوم برای کمک به ایجاد لحظات حقیقت جدید برای مشتریان جدید کمک کنیم.
