🔥 دوره‌های 20 میلیونی رو رایگان برنده شو!

دیجیتال برندینگ چیست؟ | برندسازی دیجیتال

که برندینگ سنتی و قدیمی هنوز هم خیلی تاریخ مصرف گذشته و از کار افتاده نشده است اما بیزینس ها امروزه به ابزارهای مختلف و گوناگون دیجیتال نیاز دارند تا بتوانند حضور واقعی خود در دنیا را حفظ کنند. با ما همراه باشید تا با دیجیتال برندینگ یا همان برندسازی دیجیتال آشنا شوید.

در این مقاله می خوانید

با ما همراه باشید تا با دیجیتال برندینگ یا همان برندسازی دیجیتال آشنا شوید.

یک برند بدون حضور دیجیتال مانند ماشین بدون تایر است. این برند هیچوقت نمی تواند به سرعت به جایی برسد. اگرچه که برندینگ سنتی و قدیمی هنوز هم خیلی تاریخ مصرف گذشته و از کار افتاده نشده است اما بیزینس ها امروزه به ابزارهای مختلف و گوناگون دیجیتال نیاز دارند تا بتوانند حضور واقعی خود در دنیا را حفظ کنند. اگر تا به حال به صورت جدی به برندینگ دیجیتال فکر نکرده اید، می توانید آن را با این راهنمای جامع ما برای دیجیتال برندینگ شروع کنید. در این مقاله تمام موارد مختلف از شبکه های اجتماعی تا سئو و اینفلوئنسرها و ایمیل ها را بررسی می کنیم تا مطمئن شوید که کمپین دیجیتال برند شما تمامی کارهای لازم را به درستی انجام می دهد.

برندینگ چیست؟

برندینگ پروسه نوآورانه و استراتژیکی است که در آن به مشتریان احتمالی خود همه چیز را در مورد خود می گویید؛ چه کسی هستید، به چه چیزهایی اهمیت می دهید، چرا باید با شما کار کنند و چه انتظاری می توانند از شما داشته باشند. بعد از این که یک بیزینس را شروع کردید یا اولین محصول خود را تولید کردید، ایجاد یک هویت برند باید اولویت اول شما باشد.

برندینگ چیست؟
هویت برند مجموعه ای از ویژگی هایی است که به واسطه آن ها کمپانی شما می خواهد پیامی را به مشتری منتقل کند

برندینگ همه چیز در مورد شما را شفاف سازی کرده و نشان می دهد که چگونه شما این کارها را به شیوه به یاد ماندنی و منحصر به فرد انجام می دهید تا مردم شما را دائماً به یاد داشته باشند و به صورت مستمر با کمپانی شما در ارتباط باشند. به قوس طلایی مک دونالد یا حلقه های رنگ و وارنگ المپیک فکر کنید. حتی یک نماد یا عکس ساده می تواند معنایی آشنا ایجاد کند که تمام دنیا آن را به یاد بیاورند. تا به اینجا ما سه اصل مهم که به ۳B معروف هستند را به شما گفتیم، برند (Brand)، برندینگ (Branding) و هویت برند (Brand Identity). هر سه این موارد به هم مرتبط هستند اما یکسان نیستند.

  • برند شما شیوه ای است که دنیای بیرون درباره کمپانی شما فکر می کند.
  • برندینگ شما پروسه طراحی و ساخت یک برند منحصر به فرد و بیاد ماندنی است.
  • هویت برند شما از المان های نوآورانه ای تشکیل شده است که به خورد پروسه برندینگ داده می شوند؛ مانند سایت، شبکه های اجتماعی و لوگوی شما، که پیام و ارزش و هدف شما را مخابره می کنند.

این سه B باید با همدیگر کار کنند تا جواب بگیرید. شما بدون داشتن هویت برند نمی توانید یک برند واقعی داشته باشید و شما هیچوقت یک برند نخواهید داشت در صورتی که برندینگ را شروع نکنید.

با تعریف برند خود از طریق پرسیدن این سوالات از خودتان شروع کنید:

  • شما به عنوان یک شرکت کی هستید؟
  • چه چیزی شما را از برندهای دیگر متمایز می کند؟
  • ماموریت برند شما چیست؟ چه هدفی دارد؟
  • ارزش های شما چه هستند؟
  • مشتری ایده آل شما چه کسی است؟

دانستن و تعریف کردن دقیق این که شما کی هستید اولین قدم از ایجاد یک برند با معناست.

دیجیتال برندینگ چیست؟

دیجیتال برندینگ نحوه طراحی و ساخت برند آنلاین شما از طریق وب سایت ها، اپلیکیشن ها، شبکه های اجتماعی، ویدیو و موارد دیگر است. دیجیتال برندینگ شامل ترکیبی از دیجیتال مارکتینگ و اینترنت برندینگ برای توسعه یک برند آنلاین می شود.

چرا حضور دیجیتال یک برند اهمیت دارد؟ بهتر است به گوشی همراهی که احتمالاً همین الان با آن آنلاین هستید نگاه کنید، ما دائماً در حال استفاده از این دیوایس ها هستیم. اکثر ما با دنیای بزرگتر از طریق اینترنت تعامل برقرار می کنیم، به همین دلیل بسیار مهم است که برندها به مشتریان هدف خود دسترسی پیدا کرده و کاربران یک بار مصرف را به مشتریان وفادار طولانی مدت تبدیل کنند.

بیشتر بخوانید: آشنایی با استراتژی بازاریابی استارت آپ های موفق در این مقاله .

دیجیتال برندینگ به هر شرکتی اجازه می دهد تا حضور خود را در همه جا شناخته شده کند، حتی در دستان شما. هر چه که باشد، اگر پدر و مادر ما اینستاگرام دارند، چرا برند کفش مورد علاقه مان نداشته باشد؟

تفاوت دیجیتال برندینگ و دیجیتال مارکتینگ

تفاوت میان دیجیتال برندینگ و دیجیتال مارکتینگ در چیست؟ در حالی که دیجیتال برندینگ روی ارائه دادن ارزش و الهام بخشیدن وفاداری و شناخت از برند تمرکز می کند، دیجیتال مارکتینگ کاملاً در مورد پیدا کردن مشتریان جدید و ایجاد فروش بیشتر است.

تفاوت دیجیتال برندینگ و دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال برندینگ روی ارائه ارزش و الهام بخشیدن و شناخت از برند تمرکز می کند

تبلیغات دائماً در فضای آنلاین به سمت شما نشانه گیری شده اند حتی اگر گاهی وقت ها متوجه آن ها نشوید. این یعنی دیجیتال مارکتینگ در بهترین حالت. تبلیغات ممکن است به شکل یک سلبریتی اینستاگرامی که در مورد لوازم آرایشی مورد علاقه اش صحبت می کند باشد یا یک پاپ آپ دارای کوپن برای یک سایت.

بر خلاف تبلیغات سنتی، دیجیتال برندینگ با شما صحبت نمی کند، می خواهد با شما تعامل برقرار کند. این موضوع بیشتر در مورد ایجاد یک هویت آنلاین و احساس مثبت است، به جای این که الهام بخش مردم برای ایجاد یک خرید یک باره باشد.

مزایای دیجیتال برندینگ

یک حضور دیجیتال قدرتمند باعث می شود تا مشتریان احساس شخصاً درگیر بودن با شرکت یا محصول را داشته باشند. برندینگ به خوبی انجام شده روابط با کاربران را پرورش می دهد و به شما اجازه مستقیماً صحبت کردن با مشتریان از طریق ارتباطات روزانه روی پلتفرم هایی که از آن ها استفاده می کنند را می دهد.

هدفگیری مخاطبان

حضور آنلاین شرکت شما اولین مدلی است که بیشتر مشتریان احتمالی شما از آن برای کسب اطلاعات بیشتر و ارتباط با برند شما استفاده می کنند. دیجیتال برندینگ به شما اجازه تمرکز روی مخاطبان با هدفگیری گروه های مشخصی از مشتریان از طریق پلتفرم های آنلاینی که بیشتر از آن ها استفاده می کنند مانند توئیتر، فیس بوک، اینستاگرام و … را می دهد.

هدفگیری مخاطبان
دیجیتال برندینگ به شما اجازه تمرکز روی مخاطبان هدف را می دهد

شرکتی مانند Outdoor Voices، یک برند لباس های ورزشی را در نظر بگیرید. در طی چند سال، این برند هشتگ شبکه های اجتماعی خود را تحت عنوان #DoingThings گسترش داده است، هشتگی که مشتریان هنگام پوشیدن لباس های آن ها و نشان دادن لایف استایل خود از آن استفاده می کند. در حال حاضر، بیش از ۱۵۵ هزار پست با هشتگ مذکور در اینستاگرام وجود دارد.

این هشتگ مثالی عینی از تفاوت میان مصرف کورکورانه یک محصول و بوجود آوردن حس این که شما عضوی از یک گروه یا لایف استایل هستید، می باشد. زمانی که شما لباس های ورزشی از آن ها خریداری می کنید، شما اجازه ورود به یک جامعه بزرگ دیجیتالی را دریافت می کنید. این موضوع برای مشتریان خیلی جذاب تر از تنها خریدن هر لباس ورزشی دیگری می باشد.

با مشتریان ارتباط برقرار کنید

دیجیتال برندینگ موفق باعث می شود مشتریان احساس کنند که به صورت مستقیم دارید با آن ها صحبت می کنید، مخصوصاً چون شما در حال تعامل برقرار کردن با آن ها در همان پلتفرم هایی هستید که از آن ها برای ارتباط برقرار کردن با اعضای خانواده و دوستان خود استفاده می کنند. صمیمی و معنادار باشید؛ به این صورت است که می تواند مشتری یک بار مصرف را به یک دنبال کننده برند طولانی مدت تبدیل کنید.

دیجیتال برندینگ در اصل ارتباط میان مشتری و برند را تسهیل می کند. این می تواند به سادگی راحت تر کردن پروسه پیدا کردن اطلاعات شما توسط مشتریان روی وب سایت شما باشد، یا سریعاً به آن ها کمک کردن برای دریافت خدمات مشتری. در نهایت، برندی که در فضای آنلاین قابل جستجو نیست در واقع در حافظه کوتاه مدت مشتریان حضور نخواهد داشت.

سخنتان را سریع تر پخش کنید!

مزایای دیگری نیز برای دیجیتال برندینگ وجود دارند، مانند پتانسیل موجود برای وایرال شدن یا دسترسی به گروه بسیار بزرگی از مخاطبان در یک بازه زمانی کوتاه بدون هیچ هزینه یا هزینه ای کم.

سخنتان را سریع تر پخش کنید
دیجیتال برندینگ به برند شما پتانسیل وایرال شدن می دهد

بیایید به مثالی در مورد ساندویچ مرغ رستوران Popeye بپردازیم. تنها چند روز پس از عرضه این ساندویچ، این محصول توانست بیش از ۲۳ میلیون دلار از تبلیغات رایگان درآمد کسب کند، تنها به این دلیل که مردم، یعنی خبرنگاران، گویندگان خبر و کاربران توئیتر در حال به اشتراک گذاری، پست کردن و لایک کردن آن بودند. حالا این ساندویچ در مدت زمان کوتاهی در بسیاری از رستوران ها به اتمام می رسد که خود این اتفاق نیز باعث تبلیغ بیشتر این محصول می شود. این مدلی از در معرض دید قرار گرفتن است که با پول نمی توان آن را خرید.

اجزای یک برندینگ دیجیتال موفق

۱ – لوگو

لوگو یک عکسی است که مشتریان باید بتوانند با دیدن آن بلافاصله و اول از همه چیز برند شما را به خاطر بیاورند. به دیزنی فکر کنید و بلافاصله عکس گوش های بلند یک موش در ذهن شما بوجود می آید. همین طور که اگر به Apple فکر کنید بلافاصله عکس یک سیب گاز زده شده در ذهن شما حک می شود.

لوگوها باید با شخصیت، ارزش ها، صنعت و مخاطبان هدف بیزینس شما تطابق داشته باشند. اگرچه که لوگوی شما نباید خیلی پر زرق و برق باشد، اما طراحی آن باید انقدر بیاد ماندنی باشد تا یک ایمپرشن از خود به جای بگذارد، اما همچنین نباید انقدر پیچیده باشد که مخاطبان شما نتوانند آن را از میان میلیون ها تصویری که در روز می بینند، بیاد بیاورند.

ابتدا با تعریف برند خود شروع کنید، آیا مدرن هستید یا مینیمالیست؟ سنتی هستید یا امروزی؟ فان هستید یا رسمی؟ آیا یک لوگوی دارای یک حرف یا متن در نظر دارید یا چیزی که بیشتر عکس یا آیکن محور باشد؟

لوگو
در انتخاب لوگو تئوری رنگ ها را فراموش نکنید

به لوگوهای صنعت خود نگاهی بیاندازید تا ببینید رقبای شما چطور کار می کنند. همچنین تئوری رنگ ها را فراموش نکنید؛ رنگ مناسب لوگو می تواند شما را متمایز کرده و یک Mood ایجاد کند. این الگوی رنگی باید در تمامی متریال های برندینگ شما به عنوان رنگ استاندارد استفاده شود.

لوگو باید در تمامی سایزها در فعالیت های برندینگ شما مانند ایمیل ها، کارت های بیزینسی، بیلبوردها و موارد دیگر ظاهر خوبی داشته باشد. به یاد داشته باشید، پلتفرم های دیجیتال نیازمند سایزها و تصویرهای مخصوصی هستند. باید لوگویی طراحی کنید که روی عکس های پروفایل، عکس های کاور، هدر ایمیل ها، دکمه اپلیکیشن ها و … خوب کار کند.

۲ – وب سایت

اگر لوگوی شما امضای برند شما باشد، وب سایت شما موقعیت فروشگاه دیجیتال شماست. زمانی که یک مشتری می خواهد زمان فعالیت فروشگاه های فیزیکی شما، لیست محصولات یا اطلاعات تماس شما را بداند، آن ها به سراغ دفترچه تلفن خود نمی روند. آن ها سایت شما را گوگل می کنند، جایی که انتظار دارند اطلاعات را سریع و راحت کسب کنند.

وب سایت های موثر ساده هستند و گشت و گذار در آن ها آسان است. طراحی را تفکیک کنید و ثبات برند را با الگوی رنگی محدود که با لوگوی شما تطابق دارد حفظ کنید. نام برند خود و جزئیات حیاتی را با فونت های خوانا و پررنگ متمایز کنید. صفحات را دقیق و کاربردی کنید و کاربران را با TMI اذیت نکنید. سریع ترین راه برای جلوگیری از کلیک کردن مشتریان مخفی کردن اطلاعات حیاتی است.

وب سایت شما همچنین باید ساختاری قابل Crawl داشته باشد، یعنی انسان ها و موتورهای جستجو بتوانند تمامی اطلاعات ارائه شده در سایت را به راحتی ببینند. با این کار، محتواها به راحتی می توانند توسط موتورهای جستجو ایندکس شود و در چاله های بزرگ اینترنتی دفن نشوند. در آخر نیز مطمئن شوید که سایت شما کار می کند. همه لینک ها، دکمه ها، عکس ها و … را چک کنید، فراموش نکنید که خطاها شما را آماتور و تازه کار نشان می دهند.

3 – پیام برند

پیام برند چیزی که است که کمپانی شما می گوید و نحوه گفتن آن. اگر من بخواهم که یک مرکز صبحانه باز کنم که بهترین پنکیک های بلوبری در شهر را داشته باشد، باید اطمینان حاصل کنم که به این موضوع در پیام برند خود اشاره می کنم. پیام باید منعکس کننده کاری که شرکت شما انجام می دهد و باورهایی که دارد باشد و بتواند نیازها و خواسته های فوری مشتریان شما را برطرف کند.

یک پیام برند موفق باید بتواند به این سوالات پاسخ دهد:

  • چه کاری انجام می دهید؟
  • به چه چیزی اعتقاد دارید؟
  • چرا شما اهمیت دارید؟

اگر من قرار باشد همان کافه پنکیک را داشته باشم، می خواهم که پیام برند من بهتر از هر کس دیگری نشان دهد که پنکیک های بلوبری دارم و به صبحانه خوشمزه اعتقاد دارم و به این علت اهمیت دارم که هیچ جای صمیمانه تر و دنج تری نسبت به مکان من در شهر وجود ندارد! لحن صدای شما نیز باید با بیزینس و سرویسی که ارائه می دهید هم راستا باشد. آیا رژ لب می فروشید؟ همه چیز را زیبا و روی مد نگه دارید. تجهیزات پزشکی می فروشید؟ لحن خود را پایین آورده و حرفه ای تر باشید. همیشه بیشترین تلاش خود را برای تمرکز روی مثبت نگری و راه حل ها متمرکز کنید و نه نقاط درد.

پیام برند شما باید در همه جا به یک شکل به نظر برسد. متنی که در جستجوی گوگل برند شما ظاهر می شود باید با سخنرانی برند شما روی سایت خود تطابق داشته باشد. به همین صورت نیز نمایندگان خدمات مشتریان شما باید به همان صورتی که در اینستاگرام و توئیتر صحبت می کنید، صحبت کنند. مطمئن شوید که پیام برند شما مختص به یک گروه مخاطب آنلاین باشد. به زبان ساده؛ اگر برند شما روی اینترنت وجود دارد، باید مانند اینترنت عمل کند. اینترنت برای خود مدل های ارتباطی مخصوصی دارد (میم ها، جیف ها، اصطلاحات بخصوص) که بیزینس شما باید زمانی که مناسب است از آن ها در شبکه های اجتماعی استفاده کند.

پیام برند
پست FedEx برای روز جهانی سگ ها

به عنوان مثال، در روز جهانی سگ ها، FedEx یک عکس از یک پستچی که با یک سگ بود را منتشر کرد، یک راه عالی برای تعامل برقرار کردن با اینترنت در حالی که آن باور کلیشه ای قدیمی که سگ ها دشمن پستچی ها هستند را رد می کند، می باشد. آن ها حتی از یک ایموجی هم استفاده کردند! پیام شما همچنین باید در هر پلتفرم مختص به همان پلتفرم باشد. توئیتر کاملاً درباره واکنش نشان دادن در لحظه به رویدادهای کنونی است، بنابراین یک صفحه توئیتر برند موفق نیز به این رویدادها واکنش نشان می دهد.

زمانی که کلیسای نوتردام در آپریل ۲۰۱۹ در آتش سوخت، مدیرعامل Apple یعنی Tim Cook در توئیتر با درخواست برای کمک به جمع آوری پول جهت بازسازی این کلیسا، به این اتفاق واکنش نشان داد. این یک مثال عالی از تعامل آنلاین با نیت و قصد بخصوص است.

۴ – سئو

سئو اطمینان حاصل می کند که برند شما و پیشنهاداتش به راحتی در موتورهای جستجو پیدا می شوند، یکی از اصلی ترین مسیرهایی که مشتریان در آن جا به دنبال محصولات و خدمات شما می باشند. با طراحی سایت خود با در نظر داشتن سئو شروع کنید. یکی از بهترین مکان ها برای شروع راهنمای گوگل وبمستر است، که به شما توضیح می دهد گوگل چطور سایت ها را ایندکس کرده و رتبه دهی می کند. در لیست پایین چند نکته برتر برای بخش سئو را می توانید ببینید.

  • مطمئن شوید که هر صفحه سایت می تواند با استفاده از یک لینک از یک صفحه دیگر دست یافتنی، قابل دسترسی باشد.
  • تعداد لینک های روی صفحه را به حداکثر ۱۰۰۰ عدد محدود کنید.
  • صفحات را اول از همه برای کاربران طراحی کنید، نه موتورهای جستجو.
  • در نظر بگیرید که چه چیزهایی باعث می شوند وب سایت شما کاربردی و تعامل برانگیز باشد.
  • وب سایت خود را از دیگران با ارائه اطلاعات با ارزش متمایز کنید.
  • دائماً سایت خود را برای پیدا کردن لینک های خراب و جلوگیری از هک نظارت کنید.

از یک ابزار جستجوی کیوورد مانند Ubersuggest، Ahrefs یا Keywordtool برای پیدا کردن کلمات دائماً جستجو شده ای که می توانید از آن ها در متن خود استفاده کنید را پیدا کنید و اطمینان حاصل کنید که Schema (کد وب سایتی که داده های روی صفحه شما را شناسایی می کند) و متا تگ ها (Snippetهایی از متن که محتوای صفحه را توصیف می کنند) برای موتورهای جستجو بهینه سازی شده باشند.

مطمئن شوید که چند لینک فعال را در محتوای خود شامل می کنید، هم در صفحات داخلی و هم صفحات خارجی، چرا که وب سایت شما پررنگ تر ظاهر شده و رتبه بهتری در موتورهای جستجو دریافت می کند. موتورهای جستجویی مانند گوگل همه این موارد را در نظر می گیرند و داشتن یک وب سایت بد سریع ترین راه برای گم شدن در سیاهچاله اینترنت است.

5 – شبکه های اجتماعی

فیس بوک، توئیتر، اینستاگرام، اسنپ چت و موارد دیگر؛ تقریباً همه افراد، همچنین مادربزرگ ۸۰ ساله شما، یک مدل از حضور در شبکه های اجتماعی را دارد. اگر مشتریان شما آن جا هستند، برند شما هم باید روی آن پلتفرم حضور داشته باشد.

هر پست را متناسب با پلتفرمی که روی آن منتشر می شود طراحی کنید. محتوای اسنپ چت بیشتر ظاهر فان و زنده داشته و به سمت جمعیت جوان تر جامعه کشش دارد. پست های اینستاگرام عکس محور هستند و برای ایجاد لایک و کامنت طراحی می شوند. توئیتر در لحظه کار می کند و به رویدادهای کنونی و اخبار واکنش نشان می دهد. فیس بوک تقریباً همه این موارد با هم است با تاکید بر روی محتوای پشت صحنه در مورد این که برند شما چطور کار می کند.

شبکه های اجتماعی
هر پست را متناسب با پلتفرمی که روی آن منتشر می شود طراحی کنید

زمانی که از شبکه های اجتماعی استفاده می کنید، مانند یک اینفلوئنسر فکر کنید؛ پست ها را برای تاریخ و زمان مشخص زمان بندی کنید، با کامنت گذاران تعامل برقرار کنید و جواب پیام های شخصی را بدهید. ارزیابی کردن پیشرفت خود را نیز فراموش نکنید. ابزاری مانند Hootsuite می تواند به شما در تفکیک کردن پلتفرم ها و ردیابی تعامل کمک کند، در حالی که گوگل آنالیتیکس به شما نشان می دهد که کدام صفحات بیشتر از سوی مشتریان فعالیت می بینند و کدام صفحات از رقابت جا مانده اند. اگر می خواهید مستقیماً در یک پلتفرم شبکه اجتماعی فروش داشته باشید، ابزاری مانند Shopify می تواند مشتریان احتمالی را مستقیماً به سبد خرید وب سایت شما متصل کند.

۶ – ایمیل مارکتینگ

با وجود تعداد زیادی ابزار مختلف برای بازاریابی برند به صورت دیجیتال، فراموش کردن ایمیل ها خیلی راحت تر از گذشته است. نامه های آنلاین راه آسانی برای دسترسی به مشتریان است، مخصوصاً کسانی که از شبکه های اجتماعی استفاده نمی کنند.

با ایجاد لیستی قوی و هدفگیری شده ایمیل با سرنخ هایی که احتمال زیادی برای تبدیل شدن به بازدیدکنندگان وب سایت و اعضای لیست نشان می دهند، شروع کنید. می توانید این ثبت نام ها را طریق تبلیغات بدست بیاورید و یا آن ها را مستقیماً از سایت خود با شامل کردن یک پاپ آپ به همراه فرم ثبت نام خبرنامه روی یک صفحه فرود جمع آوری کنید.

قبل از فرستادن توده ای از ایمیل ها، به صورت شفاف تعیین کنید که امیدوار هستید از این کار به چه چیزی برسید؛ تعامل بیشتر؟ پرورش روابط کنونی؟ معرفی یک محصول جدید؟ هدف شما باید محرک همه چیز از تیتر گرفته تا انتخاب عکس شما باشد.

ایمیل مارکتینگ
ایمیل های خود را به سمت مشتریان بخصوص هدفگیری کنید

ایمیل های خود را به سمت مشتریان بخصوص هدفگیری کنید و آن ها را به شیوه ای زنده و با لحنی تعامل برانگیز که با برند شما هم راستا باشد بنویسید. از عکس ها، ویدیوها و اطلاعات مفید نه تنها به منظور فروش محصولات خود، بلکه تعامل فعال با مشتریان در لایف استایل برند خود استفاده کنید.

توده ایمیل ها را با دقت تقویم بندی کنید. فرستادن ایمیل ها پشت سر هم معمولاً منجر به یک بلیت یک طرفه به سمت سطل آشغال ایمیل ها می شود.

۷ – تبلیغات آنلاین

تبلیغات آنلاین از قدرت وب برای بازاریابی محصولات شما استفاده می کند. اوضاع دیگر به سادگی یک بنر روی صفحه نیست. امروزه ده ها مدل تبلیغ دیجیتالی وجود دارد. موارد پایین یک سری از رایج ترین شیوه ها برای این کار می باشند.

  • تبلیغات موتورهای جستجو: این تبلیغات وب سایت شما را به بالای صفحه نتایج سایتی مانند گوگل می آورند تا مشتریان بتوانند اول از همه محصولات و برند شما را ببینند.
  • تبلیغات نمایشی: این تبلیغات بنرهای قابل کلیکی هستند که می توانید در صفحات وب سراسر اینترنت مشاهده کنید.
  • تبلیغات شبکه های اجتماعی: فیس بوک، توئیتر و اینستاگرام همگی انواع مختلفی از محتوای اسپانسرشده را ارائه می دهند. شما می توانید برای بازی کردن پول پرداخت کنید، یعنی پست شما به صورت اتوماتیک روی فید مشتریان احتمالی ظاهر می شود، یا می توانید یک اینفلوئنسر را استخدام کنید با در مورد محصولات شما پست بگذارد.
  • تبلیغات فید موبایل و دسکتاپ: این تبلیغات معمولاً به عنوان محتوای پیشنهادی روی فیدهای موبایل یا دسکتاپ کاربران ظاهر می شوند. آن ها احساس طبیعی تری دارند، از آن جایی که مستقیماً با فید یکپارچه سازی شده اند و با محتوای غیرپرداختی ترکیب می شوند.
  • تبلیغات ری تارگت شده: آیا تا به حال شده است که چیزی را جستجو کنید و بعد از ۱۰ دقیقه تبلیغی مرتبط با همان جستجویتان را مشاهده کنید؟ اگر این اتفاق افتاده، پس از قدرت تبلیغات ریتارگت شده باخبر هستید. این تبلیغات به مشتریانی که از قبل علاقه خود به بیزینس یا سرویس های شما را ابراز کرده اند، چه از طریق گوگل، بازدید از سایت شما یا لایک کردن صفحه فیس بوک شما، دسترسی پیدا می کند.

8 – بازاریابی محتوایی

امروزه تنها تبلیغ کردن محصولات شما کافی نیست. برای ایجاد یک گروه مشتری وفادار و بازگشتی، تعامل مهم ترین اصل است. اینجا جایی است که بازاریابی محتوا وارد می شود. به این قضیه به دید بخش انسانی برند خود نگاه کنید. جایی که دیجیتال مارکتینگ بر روی فروش تاکید می کند، بازاریابی محتوایی روی تعامل از طریق عکس ها، ویدیوها، پلی لیست های اسپاتیفای و پست های بلاگ تمرکز می کند.

بازاریابی محتوای موفق باید علاقه به برند شما ایجاد کند و مشتریان را برای محصولات و پیام های شما هیجان زده کند. این کار به ایجاد اعتماد میان برند و کاربر کمک کرده و به دنبال ایجاد روابط طولانی مدت و وفادارانه است. در حالی که دیجیتال مارکتینگ مشتری را به برند شما معرفی می کند، بازاریابی محتوای موفق باید بتواند آن ها را علاقه مند نگه داشته و کاربران یک بار مصرف را به طرفداران سرسخت تبدیل کند.

۹ – اینفلوئنسر مارکتینگ

اینفلوئنسر مارکتینگ مدلی از بازاریابی است که از افراد دارای دنبال کنندگان زیاد در شبکه های اجتماعی برای پست گذاشتن در مورد برند شما استفاده می کند. به جای این که مستقیماً برای یک گروه از مصرف کنندگان بازاریابی کنید، پیام برند خود را در دستان یک ستاره شبکه های اجتماعی می گذارید تا سخن در مورد شما را پخش کنند. طبق تحقیقات انجام شده، بیش از ۸۰ درصد از بازاریابان جهان کمپین های اینفلوئنسر مارکتینگ را در سال ۲۰۱۵ اجرا کردند.

اینفلوئنسر مارکتینگ
اینفلوئنسر مارکتینگ در دیجیتال برندینگ نقش مهمی را ایفا می کند

این پروسه خیلی ساده است؛ با یک اینفلوئنسر همکاری کنید و به آن ها یک مبلغ یا کمیسیونی از فروش را بدهید تا در مورد برند شما با دنبال کنندگان خود صحبت کنند. این افراد که دنبال کنندگان وفاداری دارند و افراد زیادی به آن ها اعتماد دارند، می توانند یک برند مرتبط به حوزه کاری خود را خیلی خوب رشد بدهند. بازاریابی زمانی که از طریق یک فرد واقعی انجام می شود خیلی ارگانیک تر به نظر می رسد. اینفلوئنسرها همچنین معمولاً محتوای خود را تولید می کنند، بنابراین پست های اسپانسر شده با ظاهر از قبل دیده شده آن ها هم راستا هستند و شبیه به صفحه خودشان می باشند، علاوه بر این، کار تیم بازاریابی شما نیز کمتر می شود.

چند مورد هم وجود دارد که باید از آن ها دوری کنید. اینفلوئنسرهایی که انتخاب می کنید باید با لایف استایلی که برند شما انتقال می دهد هم راستا باشند. شما نباید یک اینفلوئنسر حوزه فیتنس را استخدام کنید که برای شما کیک براونی بفروشد. از آن جایی که اینفلوئنسرها آدم هستند، ممکن است نقطه نظری را به اشتراک بگذارند که با برند شما تطابق نداشته باشد، در نتیجه این کار می تواند اعتبار هر دو طرف را زیر سوال ببرد. بنابراین با دقت انتخاب کنید و به وضوح شیوه های قابل قبول برای صحبت در مورد محصول خود را تعریف کنید.

جمع بندی

دیجیتال برندینگ فقط در مورد فروش محصولات شما نیست، بلکه توسعه یک پایگاه مشتری هیجان انگیز و وفادار است که نه تنها محصولات شما را می خرند، بلکه به آن ها باور دارند. بنابراین همه چیز را تازه، موثق و حقیقی نگه دارید. موقعیت ها برای دیجیتال برندینگ بیزینس آنلاین شما به گستردگی خود اینترنت می باشند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

می‌خوای تازه شروع کنید؟

دوره دانشگاه تبلیغات

اصولی تبلیغات آنلاین رو یاد بگیرید

  •  مبانی تبلیغات
  • مبانی تبلیغات دیجیتال
  • برندینگ
  • رفتار مصرف کننده
  • تبلیغات در سایت های ایرانی
  • گوگل آنالیتیکس
  • گوگل ادز
  • کپی رایتینگ
  • تبلیغات در شبکه های اجتماعی
  • افیلیت مارکتینگ
  • ویدیو مارکتینگ
  • گیمیفیکیشن
  • و …
آخرین مطالب
مطالب محبوب
مطالب تصادفی