در دنیای پرهیاهوی تبلیغات کلیکی، روشهای هدفگیری متنوعی وجود دارد که میتوانید بر اساس آن مخاطب هدفتان را پیدا کنید. جالب اینکه هر کدام از این گزینهها طراحی شدهاند که مطابق با نیازتان از آنها استفاده کنید. در خلال تبلیغات کلیکی که انجام میشوند، چه در گوگلادز چه بینگادز یا دیگر پلتفرمها، ما میتوانیم پیام خودمان را به مخاطب درست برسانیم و همهی اینها بر اساس رفتار مخاطب، محتوای مورد سلیقهی او و در کل رفتاری که از خودش در محیط آنلاین نشان میدهد شکل میگیرد. در این مقاله میخواهیم ببینیم چه گزینههایی برای هدفگیری مناسب کاربر در اختیار ما گذاشته شده است و در ادامه مقاله هم ۱۰ تاکتیکی را معرفی میکنیم که به کمپینهای PPC شما کمک میکند مخاطب بیشتری را جذب تبلیغاتتان کنید. پس تا آخر با ما همراه باشید.
اگر میخواهید در تبلیغات کلیکی مخاطب هدفتان را راحتتر پیدا کنید و به سرعت او را جذب کنید این مقاله برای شماست.
در دنیای پرهیاهوی تبلیغات کلیکی، روشهای هدفگیری متنوعی وجود دارد که میتوانید بر اساس آن مخاطب هدفتان را پیدا کنید. جالب اینکه هر کدام از این گزینهها طراحی شدهاند که مطابق با نیازتان از آنها استفاده کنید. در خلال تبلیغات کلیکی که انجام میشوند، چه در گوگلادز چه بینگادز یا دیگر پلتفرمها، ما میتوانیم پیام خودمان را به مخاطب درست برسانیم و همهی اینها بر اساس رفتار مخاطب، محتوای مورد سلیقهی او و در کل رفتاری که از خودش در محیط آنلاین نشان میدهد شکل میگیرد.
در این مقاله میخواهیم ببینیم چه گزینههایی برای هدفگیری مناسب کاربر در اختیار ما گذاشته شده است و در ادامه مقاله هم ۱۰ تاکتیکی را معرفی میکنیم که به کمپینهای PPC شما کمک میکند مخاطب بیشتری را جذب تبلیغاتتان کنید. پس تا آخر با ما همراه باشید.
۱۰ تکنیک هدفگیری مخاطب در تبلیغات کلیکی PPC
۱- هدفگیری بر اساس جستجو (Search Targeting)
هدفگیری مخاطب بر اساس سرچ یکی از معمولترین روشهای تبلیغات PPC است. کمپینهایی که بر اساس جستجو طراحی میشوند بسیار موثر هستند و میتوان گفت در همهی دنیا اکثر مواقع از همین نوع استفاده میشود. در این روش در واقع وقتی که مخاطب در حال گشت و گذار است و دنبال اطلاعات خاصی میگردد او را هدف میگیرید. در این حالت تبلیغ شما درست بالای صفحه ی نتایج قرار میگیرد و حالا شما در جایگاهی هستید که میتوانید به سوال او پاسخ دهید و یا حتی او را ترغیب کنید محصول مرتبطی را از شما بخرد.
اما چطور میتوانیم به بالای صفحهی جستجو برسیم؟ با سرمایهگذاری روی کلمات کلیدی مناسب.
هدفگیری بر اساس کلمات کلیدی (Keywords)
همانطور که دیگر همهی ما میدانیم، کلمات کلیدی از مهمترین پلهای میان کسبوکار و مخاطب است. وقتی فردی در موتور جستجوی گوگل عبارت “کفش قرمز” را سرچ میکند، گوگل وبسایت شما را چک میکند تا ببیند آیا شما کلمه کلیدی “کفش قرمز” را انتخاب کردهاید یا خیر و اگر از این کلمهی کلیدی در کمپین-هایتان استفاده کرده باشید تبلیغ شما را به کاربر مورد نظر نشان میدهد.
کلمات کلیدی پایه و اساس تبلیغات کلیکی هستند و اگر درک درستی از استفاده از آنها نداشته باشید احتمالا کمپین موفقی نخواهید داشت. بیایید کمی باهم نحوهی انتخاب و انواع کلمات کلیدی را مرور کنیم:
انواع کلمات کلیدی
- کلمات کلیدی برند (Branded keywords): اسم برند کسبوکارها، نام شرکت و … (مانند Amazon).
- کلمات کلیدی عمومی: این نوع کلمات معمولا مبهم هستند و نمیتوان هدف خاصی از آنها را پی برد و عمومی هستند (مانند کفش اسپرت، لپتاپ و …(.
- کلمات کلیدی محلی: این نوع کلمات کلیدی بر اساس لوکیشن هستند و برای کسب-وکارهای محلی مثل شهرستانها بسیار عالی هستند (مانند “کلاس زبان شیراز”).
- کلمات کلیدی طولانی: این کلمات کلیدی 3-4 کلمه و یا بیشتر هستند (مانند “کفش اسپرت آدیداس برای مسابقه”).
- کلمات کلیدی پرسشی: در این نوع کلمات کلیدی معمولا کاربر دنبال پاسخ به یک پرسش است (مانند “از بین بردن لکهی چای”)
هدفگیری پویا (Dynamic Search Ads)
هدفگیری پویا به نوعی از هدفگیری مخاطب گفته میشود که بر اساس المان خاصی تعیین نمیشود به این معنا که شما دست موتور جستجو را باز میگذارید و به جای آنکه کلمات کلیدی به او بدهید تا مخاطبتان را تشخیص بدهد، عبارت سرچ شدهی کاربر را به صفحهای از وبسایت شما که در آن محتوای مرتبط وجود دارد وصل میکند. یعنی در واقع کمپین شما را به او نشان میدهد.
در این حالت شما به موتور جستجو اجازه میدهید که به همه صفحات وبسایت شما دسترسی داشته باشد و هرکدام مرتبطتر بود را به کاربر نشان دهد. این حالت برای زمانی خوب است که محتوای غنی تولید کنید و باعث میشود تمرکز از کلمات کلیدی بیرون بیاید و روی کلماتی برود که تابحال مورد توجه قرار نگرفته بودند اما در عین حال برایشان تقاضا وجود دارد.
۲- هدفگیری در شبکه نمایشی گوگل (Display Targeting)
هدفگیری مخاطب در شبکه نمایشی گوگل کمی متفاوت از حالت عادی است اما دو فاکتور بسیار مهم در هدفگیری مخاطب دخیل هستند و چیزی نیستند جز: محتوا و مخاطب. هدفگیری بر اساس محتوا به این معنی است که جذب مخاطب بر پایهی محتوایی که در وبسایتتان تولید میکنید میچرخد. وقتی شروع به هدفگیری محتوایی میکنید در واقع دارید به گوگل می-فهمانید که میخواهید تبلیغتان روی وبسایت هایی نمایش داده شود که محتوایی مرتبط با محتوای وبسایت شما دارند.
فاکتور دیگری که به آن اشاره کردیم هدفگیری بر اساس مخاطب بود. وقتی هدفگیری بر اساس مخاطب را انتخاب میکنید دارید به گوگل می فهمانید که میخواهید تبلیغاتتان بر اساس رفتار کاربر به او نمایش داده شود، صرف نظر از اینکه محتوا چه باشد.
۳-هدفگیری محتوایی
هدفگیری مکانی (Placement Targeting)
هدفگیری مکانی در شبکه نمایشی گوگل به این معنا است که شما تعیین میکنید تبلیغتان روی چه وبسایتی قرار بگیرد. در این حالت میتوانید لیستی از وبسایت هایی را که میخواهید تعیین کنید تا گوگل فقط بر روی آنها تبلیغتان را انجام دهد.
هدفگیری بر اساس کلمات کلیدی
هدفگیری محتوایی هم یکی از با پتانسیلترین انواع هدفگیری در شبکه نمایشی گوگل است. اما تا حدی کارکردش نسبت به کلمات کلیدی مورد استفاده در سرچ معمولی فرق میکند. در شبکه نمایشی گوگل، کلمات کلیدی را به صورت سرچ معمولی نمیتوانید محدود کنید (از لحاظ matching) و تبلیغکننده فقط میتواند لیستی از کلمات کلیدی را در اختیار گوگل قرار بدهد و گوگل بر اساس آنها محتوای مورد نظر را پیدا میکند و با نزدیکترین کلمه کلیدی آن را مطابقت میدهد و بر اساس آن تبلیغ را به کاربر نشان میدهد.
هدفگیری بر اساس عنوان (Topic)
هدفگیری بر اساس عنوان سومین و آخرین نوع از هدفگیری محتوایی است که بسیار هم مهم است. این نوع هدفگیری به تبلیغکننده اجازه میدهد لیستی از عنوانهایی را که از وبسایت های مختلف میخواهد انتخاب کند تا تبلیغش بر اساس آن عنوانها نمایش داده شود.
البته این عناوین در لیستی توسط گوگل تهیه شده است و از موضوعات آرایشی و غذایی و مد و فشن گرفته تا ورزشی و باغبانی و … را پوشش میدهد. البته هرکدام از این عناوین را انتخاب کنید، زیرعناوین دیگری هم دارند که می-توانید آن را محدودتر کنید.
۴- هدفگیری بر اساس مخاطب
مخاطب درونبازاری (In market)
روش هدفگیری مخاطب درونبازاری هم دقیقا مثل هدفگیری بر اساس عنوان است که بالاتر توضیح دادیم. اما در این مورد، بر خلاف هدفگیری محتوایی، مخاطب تا حدودی از پیش تعیین شده است و شاخص شده است.
این دسته از مخاطبها آنهایی هستند که به طور فعال در زمینهی محصول یا خدمت خاصی جستجو میکنند بنابراین گوگل اعتقاد دارد این مخاطبین کاملا درون بازار هستند. در این مورد هم گوگل لیستی از عناوین تهیه کرده که دقیقا میتوانید مثل انتخاب عنوان، زمینه فعالیت خودتان را انتخاب کنید تا مخاطبهای مرتبط را راحتتر پیدا کنید.
البته تا چند وقت پیش از این، هدفگیری مخاطب درونبازاری فقط مخصوص استفاده در شبکه نمایشی گوگل بود اما در حال حاضر در کمپینهای PPC گوگلادز و بینگادز هم میتوانید به راحتی از این گزینه استفاده کنید. خوبی این روش این است که خیالتان از مرتبط بودن مخاطب راحت می-شود.
مخاطب شخصیسازی شده
این گزینه یکی از جدیدترین ویژگیهای شبکه نمایشی گوگل است. در این مورد شما میتوانید با استفاده از کلمات کلیدی مخصوص خودتان و URLهای مشخص مخاطبین خاصی را که در نظر دارید برای خودتان شخصیسازی کنید و هدف بگیرید. از طرف دیگر خود گوگل هم این کار را برایتان انجام میدهد به این معنی که لیستی از مخاطبین باپتانسیل برای شما تهیه میکند که این کار بر اساس محتوای کل وبسایتتان صورت میگیرد.
این گزینه برای وقتی مناسب است که در هدفگیری مخاطب درونبازاری نتوانسته باشید عملکرد خوبی داشته باشید و بخواهید نوع هدفگیری مخاطب را بسیار دقیق کنید.
هدفگیری مخاطبین ترکیبی
گزینهی دیگری تحت عنوان Affinity audience وجود دارد که اتفاقا در شبکه نمایشی گوگل به وفور از آن استفاده میشود. این گروه از مخاطبین معمولا چند حوزهی مورد علاقه دارند که این حوزه-ها به هم نزدیک هستند و اختلاف آنچنانی ندارند. این گروه از مخاطبین برای زمانی خوب هستند که در مرحلهی برندینگ قرار دارید و یا میخواهید با دسترسی به حجم زیادی از مخاطب فراخوان عملتان را به هدف مشخصی برسانید.
در این گزینه هم میتوانید از لیستی که گوگل خودش برایتان آماده کرده و اضافه کردن کلمات کلیدی ی URL به مخاطب مورد نظر دسترسی داشته باشید.
هدفگیری مخاطبین مشابه
مخاطبین مشابه نوع چهارم و آخر از هدفگیری بر اساس مخاطب هستند. این نوع مخاطبین معمولا رفتاری مشابه هم دارند و جالب است بدانید که در بازاریابی مجدد بسیار اهمیت دارند. گوگل به طور مرتب پروفایل کاربران را وارسی میکند تا از از بین دستهای از آنها الگوی خاصی در بیاورد که در بازاریابی مجدد هم بتواند از آن استفاده کند. اگر الگوی خاصی از بین کاربران پیدا شد گوگل این دسته از کاربران را که تقریبا رفتار مشابه هم دارند جدا میکند و در لیستی قرار می-دهد(لیست بازاریابی مجدد), که این لیست را در همهی کمپینهایتان می توانید استفاده کنید.
اما به یاد داشته باشید اگر لیست بازاریابی مجددتان خیلی کم و یا خیلی زیاد باشد گوگل نمیتواند الگوی مخاطبین مشابه را پیدا کند. برای اینکه در این مورد شانستان را بالا ببرید بسیار مهم است که لیست بازاریابی مجددی بسازید که مخاطبین معنادار در آن وجود داشته باشند تا الگوی مخاطبین مشابه برای شما ساخته شود.
۴- هدفگیری از طریق بازاریابی مجدد (Remarketing)
بازاریابی مجدد، همانطور که با آن آشنا هستید به معنی درگیری دوبارهی مخاطبی است که قبلا یک بار شما را شناخته و به وبسایت شما سر زده است. روشهای مختلفی وجود دارد که از لیستهایی که در بالا گفتیم در بازاریابی مجدد، در کمپینهای بازاریابیمان استفاده کنیم. بیایید با یکی از معمولترین انواع بازاریابی مجدد آشنا شویم: بازاریابی مجدد پیکسل.
بازاریابی مجدد پیکسل
بازاریابی مجدد پیکسل به نوعی از بازاریابی مجدد گفته میشود که در آن توسط یک کد کوچکی که در وبسایت شما قرار میگیرد، کوکیهای کاربری که وارد وبسایت میشود خوانده میشود و در نتیجه تبلیغ کننده میتواند از این کوکیها کمک بگیرد و لیستی از این مخاطبان تهیه کند تا دوباره آنها را هدف قرار دهد. البته لیستی را که از این نوع مخاطبین تهیه میکنیم را به راحتی میتوانیم محدودیت برایش بگذاریم که فقط عدهای از کاربر ها با شرایط خاص وارد لیست شوند. مثلا یکی از معمول ترین لیستها، لیست کسانی است که وارد سایت شدهاند و خرید انجام دادهاند. حتی میتوانید بعدا از این لیست استفاده کنید و تبلیغاتی را فکر میکنید مناسبشان نیست برای آنها محدود کنید.
آپلودهای مشتری
دومین نوع از بازاریابی مجدد مربوط به آپلود اطلاعات مشتری است (مثل لیست ایمیلی از مشتری که وارد گوگل، بینگ یا یاهو میکنید). وقتی لیست مورد نظرتان را آپلود کردید بعدا پلتفرمی که روی آن تبلیغات انجام میدهید اجازه میدهد از لیست ایمیلهایتان استفاده کنید و دوباره مخاطبین را هدف بگیرید. از این لیست حتی میتوانید در CRM خود استفاده کنید یا حتی اگر توسط مورد قبل که توضیح دادیم (بازاریابی پیکسلی) نتوانسته باشید کوکی مخاطب را بدست بیاورید، این لیست ایمیل میتواند به کمکتان بیاید.
ورودیهای گوگل آنالیتیکس
گوگلادز این قابلیت خوب را دارد که میتوانید گوگل آنالیتیکستان را به اکانت گوگلادزتان متصل کنید و اطلاعاتی مخاطبی که از آنالیتیکس گرفتهاید را برای کمپینتان استفاده کنید.
گوگل آنالیتیکس منبع غنی اطلاعات مخاطب است که با آن، لیستی را که در قسمت قبل توضیح دادیم میتوانیم بسازیم، اما متاسفانه این نوع از بازاریابی مجدد فقط برای گوگل ادز کاربرد دارد و برای دیگر پلتفرمها از آن نمیتوانید استفاده کنید.
۵- هدفگیری دموگرافیک (Demographics)
هدفگیری دموگرافیک (بر اساس ویژگیهای آماری) یکی دیگر از انواع هدفگیری است که بسیار کاربردی است و بر اساس آمار جمعیت شناختی کاربر صورت میگیرد. در واقع توسط این روش می-توانید کاربری را هدف بگیرید که مطمئن هستید در گروه سنی خاصی قرار دارد و یا در کل ویژگی به خصوصی دارد. حتما توصیه میشود این روش از هدفگیری در کنار روشهای دیگر مورد استفاده قرار بگیرد.
سن و جنسیت
اطلاعات دموگرافیک در همه انواع کمپینهای گوگلادز و بینگادز قابل استفاده است و هر دو کانال آن را ساپورت میکنند. این گزینه باعث میشود متوجه شوید کمپینهایتان چطور برای گروه خاصی از افراد با سن و جنسیت متفاوت عمل میکنند و بر اساس آن استراتژی قیمت گذاری تان را تغییر بدهید و فقط گروه خاصی از مخاطب را هدفگیری کنید.
هرکدام از این گزینههای دموگرافیک در سطح ادگروپها قابل تنظیم است و در تب تنظیمات در بینگ و در قسمت دموگرافیک، در گوگلادز میتوانید آنها را برای کمپینتان تنظیم کنید.
درآمد خانوار
گوگلادز یک گزینهی اضافه دارد که البته فقط در کشور آمریکا فعال است و آن درآمد خانوار است. اطلاعاتی که در این زمینه برای هر کاربر به دست میآید بر اساس میانگین درآمد هر استان اندازه-گیری میشود و برای هر کاربر از روی موقعیت جغرافیاییاش قابل محاسبه است، در نتیجه محاسبهی آنچنان دقیقی نیست. اما برای بعضی کسبوکارها که میزان درآمد مخاطب برایشان مهم است گزینهی بدی نیست.
وضعیت دارا بودن فرزند
و در آخر، یکی از گزینههای دموگرافیک گوگل وضعیت دارا بودن فرزند است. در این قسمت سه قسمت وجود دارد: دارای فرزند، بدون فرزند و نامشخص. که این گزینه هم در سطح ادگروپ قابلیت تنظیم دارد و برای کسبوکارهایی که این اطلاعات میتواند برایشان مهم باشد کاربرد دارد.
در کل روشهای متنوعی برای هدفگیری مخاطب در کمپینهای PPC به کار میرود که هر کدام مزایا و معایب خودشان را دارند و بر حسب نوع کسبوکار میتوانند با هم ترکیب شوند. باید ابتدا ببینید نیازتان چیست و بیشتر کدام نوع هدفگیری برایتان سودمند بوده و بعد نوع هدفگیری اکثر کمپین-هایتان را بر اساس آن قرار دهید.
۵ هدف در تدوین استراتژی تبلیغات کلیکی PPC
در اینجا ۵ هدفی که ممکن است از کمپین های PPC تان داشته باشید بررسی می کنیم و تاکتیک های رسیدن به این اهداف را هم برای هر کدام بررسی می کنیم. در انتهای مقاله هم ۸ تا از مهم ترین پلتفرم هایی که می توانید در آن تبلیغات کلیکی انجام بدهید را معرفی می کنیم.
- آگاهی از برند (Brand Awareness)
تبلیغات PPC معمولا برای افزایش آگاهی از برند استفاده می شود. یعنی هدفش این است کاربر تبلیغ را ببیند و نسبت به وجود محصول آگاه شود. در این فاز هدف ما باید این باشد که محصول هر چه بیشتر در معرض دید مخاطب مناسب قرار بگیرد که اگر در این مرحله کلیک انجام بگیرد وارد مرحله بعد یعنی توجه مشتری به محصول می شویم. یکی از روش های موثر افزایش آگاهی از برند استفاده از تبلیغات تصویری است که می توانید از شبکه نمایشی گوگل استفاده کنید. در این مرحله این روش یکی از بهترین روش های ممکن است چرا که مشتری محصول را می بیند و در ذهنش نقش می بندد.
استفاده از شبکه های اجتماعی هم در این مرحله بسیار توصیه می شود. خصوصا در کشور هایی که می توان در شبکه های اجتماعی تبلیغات انجام داد. چرا که شبکه های اجتماعی معمولا بر اساس ویژگی های جمعیت شناسی و علایق مشتری مناسب را برای شما پیدا می کنند. استفاده از کلمات کلیدی مکمل هم در این فاز می تواند مثمر به ثمر باشد. مثلا فرض کنید محصولی که شما می فروشید لپ تاپ است. استفاده از کلمات کلیدی مثل کیف لپ تاپ یا موس می تواند کلمات کلیدی مکمل شما باشند. البته عیب این روش اینجاست که ممکن است کاربر غیر مرتبط هم برای شما بیاورد و به هزینه هایتان اضافه شود.
- توجه به محصول و برند
مرحله بعد از آگاهی یا همان برند اورنس، توجه به برند و محصول است. در این مرحله مشتری از فاز آگاهی رد شده و با دیدن دوباره شما بیشتر دقت می کند و کنجکاو می شود. یعنی به نحوی به شما توجه نشان می دهد. در این مرحله باید با فراخوان به عمل قوی تری وارد میدان شوید و از لحن تاثیر گذارتری در متن تبلیغات PPC تان استفاده کنید.
وقتی مشتری به این مرحله می رسد معمولا عباراتی را که سرچ می کند حالا دقیق تر و جزیی تر شده اند و شامل اسم برند ها هم می شوند. مقایسه محصولات، جستجوی نقد محصولات و … همگی نشان از این دارند که مشتری در مرحله توجه قرار گرفته است. مثلا کلمات کلیدی مثل “سامسونگ A70 یا هواوی P30” مشخصا نشان می دهد مشتری مورد نظر از برند آگاه شده و در حال توجه نشان دادن است. در این مرحله هم بهترین روش استفاده از بازاریابی مجدد از طریق تبلیغات بنری یا تبلیغات ریسپانسیو است تا دوباره مشتری که قبلا از برند شما آگاه شده برگردد و توجهش بیشتر جلب شود.
- افزایش سرنخ (لید)
زمانی که از مرحله توجه به محصول هم گذشتید احتمالا آنچنان که باب میلتان است به هدفتان نرسیده اید. حتی اگر هم رسیده باشید باز هم مشتریانی هستند که از مرحله قبل عبور می کنند و بدون خرید به مرحله سوم می رسند. در این حالت استراتژی که باید به کار بگیرید این است که با درگیر کردن مخاطب جذب لید کنید و به آن ها پیشنهاداتی ارائه کنید.
فراخوان به عمل هایی که در این مرحله می توانید استفاده کنید عبارتند از:
- پیشنهاد دادن نسخه دمو (Demo)
- پیشنهاد دادن مشاوره رایگان
- پیشنهاد یک نسخه رایگان ولی محدود از محصول (Free trial)
همه مواردی که در بالا گفتیم روش هایی هستند که علاوه بر جذب سرنخ می توانید در آن ها از مشتری بخواهید برایتان فرم یا پرسشنامه یا هر چیزی که نیاز دارید را پر کنند. مطمئن باشید مخاطب برای داشتن محصول یا محتوای رایگان اطلاعاتش را خواهد داد. در کل داستان جذب لید ممکن است برای هر بیزینسی مختلف باشد. اما در این مرحله اطلاعات خوبی می توانید از مشتری به دست بیاورید و از همان اطلاعات در کمپین های PPC تان استفاده کنید و هدفگیری بهتری داشته باشید.
- فروش
مشتری که مراحل قبل را به خوبی پیشت سر می گذارد وارد فاز خرید از شما می شود. جالب است بدانید مشتری که آماده ی خرید است عبارت هایی را که سرچ می کند عبارت های مصمم تری هستند و تصمیم به خرید در مشتری در آن ها موج می زند. این عبارت ها می تواند شامل کلمات زیر باشند:
- تخفیف
- کد تخفیف
- وام
- ارسال رایگان
- اقساطی
در این قسمت بهتر است کمپین های جداگانه داشته باشید که نیازهای این مرحله را برای مشتری پر رنگ تر کنند. مثل کمپین هایی که با استفاده از اکستنشن ها در آن پیشنهاد ضمانت، خرید اقساطی، تخفیف و … را می دهند. این جملات باعث می شوند مشتری مطمئن باشد خرید از شما برایش به صرفه خواهد بود و تصمیم به خریدش را قطعی تر می کند.
نباید فراموش کنید که از متن تبلیغات و اکستنشن های آن باید عاقلانه ترین استفاده را بکنید. باید مراقب باشید که هدف نهایی شما فروش برای یک بار نیست. بلکه هدف نهایی یک بیزینس تکرار خرید است که در مرحله بعد به آن اشاره می کنیم. برای این منظور می توانید لیستی از مشتریانی که از شما خرید کرده اند درست کنید و در مرحله بعد از آن استفاده کنید.
- بازاریابی مجدد و تکرار فروش
تبلیغات PPC یکی از فوق العاده ترین روش های برای تکرار فروش و بازاریابی مجدد است به خصوص اگر محصولتان نیاز به جایگزینی، آپدیت داشته باشد یا نیاز به فروش محصولات مکمل داشته باشد. در تدوین استراتژی این مرحله باید چند تا سوال از خودتان بپرسید:
- محصول من تا چه مدت فعال است و چه زمان نیازمند جایگزینی است؟
- آیا ورژن و مدل جدید تری از محصولم را قرار است روانه بازار کنم؟
- آیا مشتری محصول را تکی می خرد یا در حجم چند تایی؟
- آیا امکان و فرصت آن را دارم محصولات مکمل در کنار محصول اصلی بفروشم؟
- چه محرکی برای انگیزش دوباره مشتری باید قرار بدهم که دوباره از من خرید کند؟ (محرک هایی مانند ارسال رایگان، مزیت های خاص، باشگاه ویژه مشتریان و … )
از تبلیغات بازاریابی مجدد استفاده کنید و حتما مزیت هایی برای محصولتان قرار دهید که آن را رقابتی تر کند و خریدار دوباره شما را برای خریدش انتخاب کند. دقیقا مانند مرحله قبل، یعنی مرحله خرید، در این مرحله هم می توانید از تخفیف، کوپن، ارسال رایگان و … استفاده کنید تا مشتری های فعال تری داشته باشید
۱۰ استراتژی نوشتن متن تبلیغات کلیکی برای جذب کلیک بیشتر
اجرای یک کمپین تبلیغات PPC میتواند کاملا سودآور و یا از طرف دیگر کاملا هدر دادن وقت تان باشد. میپرسید تفاوت در چیست؟ در متن تبلیغات کلیکی. نوشتن متن تبلیغات کلیکی آنقدرها هم که فکرش را میکنید راحت نیست. برای این کار باید روان مخاطبتان را به خوبی شناخته باشید و متوجه شده باشید چطور میتوانید روی مخاطب تاثیر بگذارید. مخاطب روزانه ممکن است با دهها تبلیغ دیگر مشابه شما روبرو شود. اما چه چیزی باعث میشود یک تبلیغ ورودی بالا داشته باشد و دیگری نه؟
پلتفرمهایی مانند گوگلادز برای نوشتن متنتان یک میزان محدودی کاراکتر در اختیار شما میگذارند. باید از این فرصت نهایت استفاده را بکنید. متاسفانه فرمول خاصی که بتوان از روی آن پیش رفت وجود ندارد و همه چیز به خلاقیت خودتان بستگی دارد. اما یک سری تاکتیکهایی وجود دارند که میتوانید از آنها کمک بگیرید و مخاطب بیشتری جذب کنید.
در ادامه با ۱۰ مورد از این تاکتیکها بیشتر آشنا میشویم:
- نیاز و خواستهی بازار هدفتان را شناسایی کنید
بسیاری از بیزینسها عادت دارند در متن تبلیغات از خودشان صحبت کنند. خب این یک مسئله طبیعی است اما مخاطبی که جستجو کرده و آمده به شما رسیده، حقیقتا دنبال خود شما نبوده و برایش مهم نیست کی هستید. چیزی که مشتری را به این نقطه رسانده یک نیاز یا خواسته بوده است.
مهمترین نکتهای که در این قسمت باید در نظر بگیرید این است که به مشتری نشان بدهید مشکلش را میدانید و راهحل آن مشکل هم در اختیارتان است. قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید، یک تمرین ساده انجام دهید: خودتان را جای مشتری بگذارید. به این فکر کنید که از ابتدا چه چیزی در ذهن مشتری شکل گرفته است که او را تا اینجا کشانده؟ چه سوالی از خودش پرسیده؟ از تمام این موارد الهام بگیرید، در واقع مهندسی معکوس انجام بدهید، آنوقت میتوانید با مشتری ارتباط برقرار کنید.
- در متن به مخاطب اشاره کنید
یکی از استراتژیهای نوشتن متن تبلیغات استفاده از زبان دوم شخص است. یعنی با مخاطب صحبت کنید از کلماتی مثل “تو” یا “شما” استفاده کنید. وقتی مستقیم با مخاطب صحبت میکنید احساس مهم بودن به او دست میدهد، و احساس میکند با برند شما صمیمی است. در کل باید سعی کنید ارتباط دوستانه و صمیمانهای با او برقرار کنید تا توجه و اعتمادش را جلب کنید.
- از محرکهای احساسی استفاده کنید
بدترین مشخصهای که یک تبلیغ میتواند داشته باشد این است که “خسته کننده” باشد. تبلیغی که در ذهن مخاطب نماند را نمیتوان یک تبلیغ خوب دانست، حتی اگر به مودبانهترین شکل ممکن نوشته شده باشد و کلمات به خوبی در کنار هم قرار گرفته باشند. واقعیت این است که اگر مخاطب هدفتان را بشناسید این مورد برایتان خیلی راحت خواهد بود و به آسانی میتوانید متوجه شوید دقیقا چه نوع جملاتی مخاطب را برمیانگیزاند و روی احساساتش تاثیر میگذارد.
از اینکه از جملات منفی استفاده کنید اصلا نترسید. معمولا جملات منفی انگیزانندههای بهتری نسبت به جملات منفی هستند. از لحاظ روانشناسی، افراد طبیعت دردگریزی دارند و بنابراین تبلیغاتتان را از جملات منفی محروم نکنید. واقعیت این است که یک کلینیک لاغری از تصویر افراد با اندام متناسب استفاده نمیکند، بلکه دقیقا دست میگذارد روی مشکلات افراد چاق و احساسات آنها را تحریک می-کند. جملات مثبت هم به جای خود تاثیرات خودشان را دارند. به وجود آوردن حس راحتی در مخاطب، آرامش، احساس دوست داشته شدن و مورد تحسین قرار گرفتن، همهی این احساسات مثبت هم در تبلیغ برانگیزاننده هستند. فقط کافیست بدانید کجا از چه چیزی استفاده میکنید.
- از اعداد استفاده کنید
اعداد همیشه میتوانند توجه خوبی به خودشان جلب کنند و نرخ CTR را بالا میبرند. یکی از روش-های استفاده از عدد در تبلیغ، درج قیمت محصولتان است یا مثلا درصدی از تخفیفی که گذاشتهاید. حتی میتوانید به عنوان مثال تعداد مشتریهایی که تابحال داشتهاید را بنویسید. در ضمن به جای استفاده از اعداد رند، سعی کنید عدد دقیق را درج کنید، چرا که مخاطب با عدد دقیق احساس اعتماد بیشتری میکند.
- مخاطب را متقاعد کنید
اکثر افراد قبل از کلیک روی تبلیغ نیاز به کمی متقاعد شدن دارند. سعی کنید روی نقاط قوتتان تمرکز کنید و به صورت خیلی خلاصه نقاط قوتتان را در چند کلمهی تاثیرگذار بگنجانید. خودتان را جای مشتری بگذارید و ببینید چه بهانهای میتواند برای کلیک نکردن داشته باشد. به عنوان مثال اگر قیمتتان زیاد است به مشتری اطمینان خاطر بدهید که به او تخفیف میدهید و یا مسائلی از این دست. در کل سعی کنید بهانههای مشتری را با راهحل پوشش بدهید.
- از تمام فضای تبلیغ استفاده کنید
گوگلادز برای نوشتن عنوان به شما ۳۰ کاراکتر و برای نوشتن توضیحات ۸۰ کاراکتر میدهد. از تمام این فضا به طور حتم استفاده کنید و هر اطلاعاتی که دارید در آن بگنجانید. اگر حتی کمی جای خالی اضافه آوردید هم از آن نگذرید و سعی کنید با جزییات آن را پوشش بدهید. در ضمن نمایش URL و اکستنشنهایی که میتوانید به تبلیغ اضافه کنید را فراموش نکنید چون بسیار مهم هستند.
URL که در تبلیغات کلیکی استفاده میکنید، حتما لازم نیست URL اصلی لندینگ پیج شما باشد. در واقع هدف از این URL این است که کاربر متوجه باشد دارد وارد چه نوع صفحهای می این است که کاربر متوجه باشد دارد وارد چه نوع صفحهای میشود. پس ساختن یک URL هوشمندانه که شامل کلمات کلیدی شما هم باشد گزینهی بسیار بهتری است.
استفاده از افزونه یا همان اکستنشنهای PPC هم بسیار مهم است، یادتان نرود که به تبلیغتان آن را اضافه کنید. البته زیاد بر این اکستنشنها تکیه نکنید و پیام اصلیتان را در آنها ننویسید، چرا که هیچ تضمینی نیست که در هربار نمایش تبلیغ شما، گوگل اکستنشنهای شما را هم به کاربر نمایش بدهد و این مورد کاملا اتفاقی است.
- بر روی مزیت رقابتیتان مانور بدهید
اینکه ویژگیهای خاصتان را نمایش دهید و نشان دهید دقیقا چه تفاوتی با رقبایتان دارید بسیار مهم است. واقعیت این است که در میان تعداد بالای رقبا، مخاطب به دنبال این سوال است که: چرا من باید این برند را انتخاب کنم؟
برای واضح شدن این مورد میتوانید یک سری سوالها از خودتان بپرسید:
- چه کاری را بهتر از رقبایتان انجام میدهید؟ چه تفاوتی یا چه نوآوری در صنعت ایجاد کرده-اید؟
- تابحال جوایز یا تقدیرنامهای دریافت کردهاید؟
- آیا نسبت به رقبا پیشنهاد خرید بهتری دارید؟
- چه ویژگی ممتازی در مورد تصویر برند شما نسبت به رقبا وجود دارد؟
- بیزینستان را محدود به محل کنید
اکثر افراد، به کسبوکارهای محلی اعتماد بیشتری دارند تا کمپانیهای ناشناخته و بدون صورت. حتما روی محلی که در آن خدمترسانی میکنید تمرکز کنید و در تبلیغات به آن اشاره کنید. افراد وقتی اسم شهر و محلهشان را میبینند با هیجان بیشتری به سراغ آن میروند. اگر در محلهای متفاوتی خدمت میکنید، سعی کنید برای هرکدام یک کمپین PPC جداگانه ترتیب دهید که محلها را جداگانه پوشش دهند و به جای قرار دادن دهها شماره تلفن از یک شماره تلفن با کد همان محل استفاده کنید.
- از فراخوان به عمل قوی و خلاق استفاده کنید
به نظر شما استفاده از عبارتی مثل “همین الان تماس بگیرید” در مخاطب احساس ضرورت ایجاد می-کند و باعث میشود تلفن را بردارد و به شما زنگ بزند؟ باید بگوییم که “خیر”. بعضی عبارات تاریخ مصرف خودشان را از دست میدهند و به اصطلاح کلیشه میشوند. کاربر روز به روز هوشمندتر میشود و برای جلب توجهش باید خلاقیت و نوآوری بیشتری خرج کنید. میتوانید از فعلهایی مثل “دریافت کنید” ، “دانلود کنید”، “ذخیره کنید” یا ” ثبت نام کنید” استفاده کنید. فعلهای شما باید بار عملیاتی داشته باشند.
- به طور مرتب کمپینهایتان را تست کنید
یکی از روشهای کارآمدی که باعث پیشرفت و تقویت کمپینهای تبلیغاتی شما میشود تست کردن کمپین است. هرچه دیتای بیشتری داشته باشید، الگوهای بیشتری نصیبتان میشود که همین الگوها میتوانند بیس و پایهی استراتژی تبلیغاتتان را به صورت اساسی بهبود ببخشند و آن را هدفمندتر کنند. از حدس و گمانهزنی دوری کنید و سعی کنید بر اساس دادههای منطقی تصمیمگیری کنید، نه صرفا احساس و حدستان.
تست کردن کمپین به روشهای مختلفی میتواند صورت بگیرد که در زیر به چند نمونه از آنها اشاره میکنیم:
- قرار دادن دکمهی فراخوان عمل در محلی متفاوت
- مقایسه فراخوان عملهای متفاوتی که تابحال استفاده کردهاید
- استفاده از URL های متنوع و مقایسه آنها
- هایلایت کردن مزیتهای مختلف محصول یا خدمت
در کل باید به یاد داشته باشید که نوشتن متون تبلیغاتی بیشتر یک هنر است تا یک حرفه ، و آن چیزی که حرف اول را میزند فقط و فقط خلاقیت شما در جلب توجه مخاطب است.
بیشتر بخوانید: شاخص های کلیدی عملکرد در تبلیغات کلیکی | 10 مورد KPI
جمع بندی
در این مقاله ابتدا به روشهای مختلف هدفگیری مخاطب در تبلیغات کلیکی اشاره کردیم و هرکدام را با زیرشاخههای مربوط به خودش عنوان کردیم. این روشهای هدفگیری به تنهایی و یا به صورت ترکیبی میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند. در انتهای مقاله هم نکاتی را بیان کردیم که میتواند متن تبلیغاتی شما را جذابتر کند و مشتری را ترغیب به لمس کلیک کند، که علاوه بر این نکات، خلاقیت خود شما هم در نوشتن یک متن جذاب حرف اول را میزند.