براساس گزارش موسسه بازاریابی محتوایی در سال ۲۰۲۱، تنها ۴۳ درصد از بازاریابان محتوایی سند مکتوبی به نام سند استراتژی محتوا دارند.
به عنوان کارشناس بازاریابی محتوایی شما فقط یک وظیفه دارید: با محتوا قلب و ذهن افراد را تسخیر کنید؛ این کار به هیچوجه ساده نیست. خصوصا زمانیکه میبایست با بودجه کم، به طور مرتب، محتوای با کیفیت خلق کنید.
با اینحال، داشتن یک طرح مدون به شما کمک میکند تا برای دستیابی به اهداف بلندمدت خود روی ریل بمانید. به همین علت است که تمام بازاریابیهای محتوایی موفق با یک استراتژی محتوایی خوب شروع شدهاند. البته دلیل دست و پا زدن عدهای از بازاریابان محتوایی هم میتواند نشانه عدم وجود آن باشد.
ما به کسبوکارهای زیادی از جمله بزرگ، کوچک و در تمامی صنایع، کمک کردهایم که سند استراتژی محتوای خودشان را تدوین کنند. در این مسیر هم متوجه شدهایم که چه مواردی تاثیر بدی بر سند استراتژی محتوا دارد و چه مواردی تاثیر خوب، و مهمتر از آن، چه مواردی تاثیر عالی و چشمگیر دارد. الان هم آمادهایم تا این اطلاعات را با شما در میان بگذاریم. در دوره دیجیتال مارکتینگ آکادمی دهبان موارد موجود در این بلاگ را به صورت تجربی میآموزید و در آن مهارت کسب میکنید.
سند استراتژی محتوا چیست؟
بر روی تعریف و بخشهای مختلف سند استراتژی محتوا اتفاقنظر وجود ندارد. بنابراین در ابتدا تعاریفی از استراتژی و استراتزی محتوا آوردهایم تا از این تعاریف استفاده کرده و سندی جامع و کاربردی را طراحی کنیم.
در طول تاریخ علم استراتژی، تعاریف متعددی از این مفهوم ارائه شده و هر یک از صاحبنظران این حوزه براساس چارچوب فکری و همینطور تجربیات خود، از منظرهای مختلفی به این مفهوم نگاه کردهاند. در ادامه چند تعریف از صاحبان نظر این حوزه آورده شدهاست:
تعریف مایکل پورتر، پدر علم استراتژی: «استراتژی یعنی اینکه کاری که دیگران انجام میدهند را با منابع کمتر (کاراتر) انجام دهیم و کارهایی انجام دهیم که هیچکسی غیر از ما انجام نمیدهد».
در واقع در این تعریف، استراتژی به عنوان موضعی در قبال دیگران تعریف شدهاست: تصمیمهای شفاف و دقیق در مورد نحوه رقابت با دیگران.
تعریف شارون اوستر، استاد دانشگاه ییل: «از بین مجموعه رفتارها و اقدامات مختلف و گزینههای پیشرو، یک زیرمجموعه مشخص را انتخاب کنم و تصمیم بگیرم سایر گزینهها را انتخاب نکنم».
مایکل برنر نویسنده کتابContent Formula : «استراتژی محتوا، یک رهیافت است که بر اساس آن، تلاش میشود کلیه اطلاعات موردنیاز مشتری در کانالهای موردعلاقه او و در تمامی مراحل خرید، در اختیار او قرار گیرد. استراتژی محتوا، نوعی نگرش استراتژیک در زمینهی تولید محتوا به عنوان یک دارایی است و بر اساس آن، باید مدیریت به شیوهای اعمال شود که نرخ بازگشت سرمایه فعالیتهای مربوط به محتوا به صورت عددی، قابل سنجش باشند».
به طور کلی میتوان گفت استراتژی محتوا یعنی برنامهریزی برای تولید، توزیع (رساندن به مخاطب) و مدیریت محتوای مفید و کاربردی.
برای مثال، ممکن است یکی از اهداف کسبوکار شما، افزایش آگاهی باشد (که در نهایت به درآمد بیشتر منجر میشود)؛ برای دستیابی به این هدف، میبایست سند استراتژی محتوا تدوین کنید که تمرکزش بر سئو است تا به وسیله آن سایت شما در نتایج جستجوی گوگل بالاتر از سایتهای دیگر قرار گیرد. در نتیجه افراد بیشتری از محصولات شما مطلع میشوند و ترافیک بیشتری به سایت شما سرازیر میشود.
نداشتن استراتژی محتوا مانند پرواز کردن با چشمان بسته است یا مثال معروف اتاق تاریک و فیل مولانا. البته طرفدارانی هم دارد چرا که در صورت نداشتن برنامهای مشخص، افراد میتوانند هزار و یک دلیل برای انجام ندادن یا به تعویق انداختن کارشان بیاورند، مثلا «سرم برای تهیه محتوای کمپین تبلیغاتی شلوغ بود»، «الان دیگر دیروقت هست و نمیرسم محتوایی تهیه کنم» یا «اطلاعات و منابع کافی برای نوشتن محتوا ندارم» و … .
بیشتر بخوانید: برای آشنایی با دیجیتال مارکتینگ و حوزه های آن این مقاله را از دست ندهید.
هنگام تدوین سند استراتژی محتوا احتمالا با پرسشهای زیر مواجه میشوید:
1.محتوای شما را چه کسی میخواند؟
مخاطب هدف شما کیست؟ برای چه تعداد مخاطب محتوا مینویسید؟ استراتژی محتوا زمانی اثربخشی پیدا میکند که پرسونای مشتری را طراحی کرده باشید.
استفاده از گسترهای از انواع و قالبهای محتوا به شما کمک میکند تا محتوای خود را متناسب با سلیقه مخاطبان خود تهیه کنید. این امر باعث میشود تا با تمام مخاطبان کسبوکار خود در تعامل باشید.
۲.پاسخگوی کدام نیاز مخاطب خود هستید؟ یا کدام مسئله وی را حل میکنید؟
ایدهآل این است که محصول شما، نیازی از مخاطبتان را مرتفع کند. به همین علت، میبایست مخاطب شما از محتوایتان متوجه نیاز یا مسئله خود شده و راه برطرف کردن آن را پیدا کند.
یک سند استراتژی محتوایی مناسب هر دو سمت محصول را پوشش میدهد: هم ایجاد نیاز و پیدا کردن مسئله و هم رفع کردن نیاز و راه حل مسئله.
۳.چه چیزی شما را منحصر به فرد میکند؟
رقبای شما احتمالا محصولات مشابه شما را ارائه میکنند. به همین دلیل مخاطبانتان باید بدانند که چه چیزی شما را از رقبایتان متمایز میکند؟ اینجاست که محتوا به کمک شما میآید.
برای اینکه بتوانید متقاعد کنید که محصول شما ارزش استفاده را دارند، باید در وهله اول مخاطبانتان را متقاعد کنید که ارزش شنیده شدن را دارید.
۴. روی چه قالب محتوایی میبایست تمرکز کنید
چه قالبهایی مناسب محتوای شماست؟ اینفوگرافیک، ویدیو، وبلاگنویسی یا … .
برای دستیابی به هدفی که میخواهید علاوه بر مشخص کردن عناوین جذاب، میبایست نوع قالب محتوایی خود را تعیین کنید تا با توجه به بودجهتان بتوانید به آن جایگاه دست پیدا کنید.
۵. محتوایتان قرار است از چه کانالهایی منتشر شوند؟
همانطور که میتوانید از قالبهای محتوایی متنوع استفاده کنید، میتوانید از کانالهای مختلفی برای انتشار محتوای خود نیز بهره بگیرید. این کانالها میتوانند متعلق به کسبوکار شما باشند مانند وبسایت، وبلاگ و… یا میتوانند متعلق به رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر و … . اینکه کدام یک از کانالها را برای انتشار محتوا انتخاب کنیم، بستگی به حضور دیجیتالی پرسونا دارد نه سلیقه شخصی ما.
۶. تهیه و انتشار محتوای خود را چطور مدیریت خواهید کرد؟
گوگل و شبکههای اجتماعی عاشق استمرار محتوا هستند. با تنظیم تقویم محتوایی، میتوانید به صورت منظم محتوا تولید کنید و بهراحتی پیام کسبوکار را بوسیله عناوین انتخابی شکل دهید و رفته رفته سری در بازار و میان رقبا در بیاورید.
تهیه سند استراتژی محتوا در ۹ گام
در ادامه، راهنمایی گام به گام برای شما فراهم شدهاست تا بتوانید به راحتی سند استراتژی محتوا را تنظیم کنید:
گام ۱: اهداف خود را تعیین کنید
هدف شما از انجام بازاریابی محتوایی چیست؟ برای چه میخواهید محتوا تولید کنید و برنامهای برای بازاریابی محتوایی داشته باشید؟
قبل از شروع به برنامهریزی، اهداف خود را مشخص کنید. به این ترتیب راحتتر متوجه میشوید که چه استراتژی مناسب است.
برای ایجاد هدف درست میتوانید از مدل SMARTER استفاده کنید.
در کنار تعیین اهداف بازاریابی محتوایی، باید نگاهی به ماموریت، چشمانداز و ارزشهای کسبوکار خود نیز داشته باشید تا در هیچ موردی تناقض وجود نداشته باشد.
گام ۲: پرسونای مشتری خود را بشناسید
برای تنظیم سند استراتژی محتوا، نیاز است تا به روشنی بدانید که مخاطب هدف شما کیست؟ پرسونای کسبوکار خود را با توجه به اطلاعات به دست آمده طراحی کنید.
با شناخت پرسونای خود میتوانید محتوای مرتبط و ارزشمندی تولید کنید که مخاطبانتان مایل به خواندن آن باشند.
گام ۳: بودجهریزی برای محتوا داشته باشید
اگر میخواهید از محتوا به عنوان یکی از ستونهای کسبوکار خود استفاده کنید، باید بودجهریزی دقیق و مناسبی هم برای آن داشته باشید.
راهکارهای بودجهریزی برای محتوا باید به صورت مستقل مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. اما در اینجا به دو مورد از رایجترین شیوهها اشاره کردهایم:
- اختصاص یک رقم برای سرمایهگذاری اولیه و سپس تعیین درصدی از درآمد یا سود برای سالهای بعدی
- تدوین بودجه سالانه و پیشنهاد آن به مدیریت توسط استراتژیست محتوا؛ سپس تخصیص بودجهی تصویب شده
گام ۴: شناخت رقبا
اولین مرحله از شناخت رقبا، دستهبندی آنهاست؛ باید بدانید که کدامیک از آنها در محصول با شما رقابت میکنند و به نوعی رقیب تجاری هستند و کدامیک بر سر محتوا و کلمات کلیدی با شما رقابت دارند و رقیب محتوایی محسوب میشوند.
به این ترتیب، میتوانید در مقابل هر کدام از این دسته رقبا، پاسخی مناسب بدهید و در وقت و هزینه خودتان صرفهجویی کنید.
در مرحله بعدی، باید فعالیت محتوایی هر یک از رقبا را بررسی کنید، نقاط قوت و ضعف آنها را شناسایی کنید و خلاهای محتوایی را شناسایی کنید تا با تولید محتوا در آن زمینه خود را از رقبا متمایز کنید.
گام ۵: درونمایه یا تم محتوای خود را مشخص کنید
برای تعیین درونمایه باید نگاهی به ماموریت سازمانی خود داشته باشید. این تم معمولا در قالب یک تا سه عبارت بیان میشود. در استراتژی محتوا، درونمایه نقش سرمشق را برای موضوعات محتوا بازی میکند. یعنی ۹۹ درصد از موضوعات محتوای یک برند از درونمایه یا تم آن کسبوکار نشات میگیرد.
یکی دیگر از کاربردهای تم عدم اجازه ورود موضوعات نامرتبط به برنامه محتوایی است. بهعنوان مثال تم شرکت آدیداس معرفی و راهنمای خرید کفش و وسایل ورزشی است. بنابراین اگر محتوایی با موضوع حمل و نقل شهری بنویسد، تم را رعایت نکرده و تولید محتوای اثربخشی نداشتهاست.
گام ۶: روالی برای مدیریت محتوا تنظیم کنید
سیستمی را پایهریزی کنید که بتوانید در آن محتوای خود را تولید، مدیریت و ردگیری کنید یا به عبارت دیگر از سیستم مدیریت محتوا CMS استفاده کنید.
چند بخش حیاتی مدیریت محتوا شامل تولید، انتشار و تجزیه و تحلیل محتواست.
گام ۷: از طوفان فکری برای رسیدن به ایده بهره بگیرید
الان نوبت آن است که با روش طوفان فکری به ایدههای محتوایی برای پروژه خود برسید.
برای این کار ابزارهایی موجود است که میتوانید از آنها استفاده کنید:
HubSpot’s Blog Ideas Generator
Buzzsumo
Blog Post Headline Analyzer
گام ۸: مشخص کنید که چه نوع محتوایی قرار است تهیه کنید
طیف وسیعی از انواع محتوا وجود دارد و میبایست تعیین کنید که چه نوعی مد نظر شما و همراستا با اهداف شماست.
موارد زیر مثالهایی از انواع محتواست:
- بلاگ
- کتاب الکترونیکی
- مطالعات موردی
- موشن گرافیک
- نمونه و تمپلیت
- اینفوگرافیک
- ویدیو
- پادکست
- و …
گام ۹: محتوای خود را منتشر و مدیریت کنید
به کمک تقویم محتوایی میتوانید به صورت متعادل محتوای خود را در وبسایت و شبکههایاجتماعی خود منتشر کنید. علاوه بر مورد بالا، میتوانید برای پوشش دادن عناوین روز برنامهریزی داشته باشید. از قبل میتوانید مناسبتهای مرتبط با کسبوکار خود را مشخص کنید و برای تهیه محتوای مناسب برنامهریزی کنید.
خلاصه اینکه، برای تنظیم سند استراتژی محتوا باید درک کنیم که چرا اصلا به آن نیاز داریم؛ بدانیم به چه علتی هر کسبوکاری برای دستیابی به اهداف سازمانی و محتوایی خود نیاز به استراتژی مدون و مکتوب دارد. پس از آن باید پرسونای خود را به طور کامل مشخص کنیم و به تمامی افراد درگیر در کار، معرفی کنیم. بدانیم پرسونای ما به عنوان نمایندهای از مشتریان قرار است در چه مسیری قدم بگذارد و مقاصد و نیازهایش چیست. در مرحله بعدی، رقبای تجاری و محتوایی خود را بشناسیم و به قولی بدانیم در چه زمینی در حال جنگ هستیم.
پس نترسید و همراه با ما شروع به برداشتن اولین گام کنید. مطمئن باشید که با پیشرفت کار، خودتان از تاثیر سند استراتژی محتوا شگفتزده خواهید شد.
چه عواملی شامل استراتژی محتوا می شوند؟
استراتژی محتوایی شما باید دربر گیرنده هدف بیزینس شما و نیاز مشتریانتان و نحوه ی رسیدن به این اهداف با استفاده از محتوا باشد. البته که هیچ کدام از استراتژی های مختلف کاملاً شبیه به هم نیستند، اما بسیاری از آنها در چند قسمت پایه با هم یکسان هستند:
- مدل بیزینسی مورد علاقه شما: استراتژی های سرمایه گذاری که محتوای شما بر اساس آن تنظیم می شود، نقش محتوا در سازمان شما و نحوه ای که تیم خود را آماده می کنید تا با تولید این محتوا برنامه های شما را پیش ببرند همگی از عوامل مهم این مورد هستند.
- اهداف شما: دلیل وجود محتوای شما، درخواست شما از مخاطبان در صورت استفاده آنها از محتوای شما و ارزشی که شما انتظار دارید محتوایتان به بیزینس شما بدهد همگی از موارد این گزینه می باشند.
- پرسونای مخاطبان شما و مسیر خرید مشتریان: مشخص کردن شخصیت مخاطبانی که محتوای شما برایشان سودمند خواهد بود، وضعیت فعلی آنها و پیش بینی وضعیت آینده مخاطبان و احتمال تغییر نیازها و اهداف آنها
- مقاله های متفاوت: شیوه های متفاوت و خاص کمپانی شما برای تولید محتوا و تعیین نحوه ای که محتوای شما با رقبایتان متفاوت باشند.
استراتژی محتوا شما باید دربرگیرنده هدف بیزینس شما و نیاز مشتریانتان و نحوه ی رسیدن به این اهداف با استفاده از محتوا باشد.
از آنجایی که موارد بالا احتمالاً برای شما گیج کننده بنظر بیایند، در ادامه هر کدام را به طور کامل با هم بررسی خواهیم کرد.
انتخاب مدل محتوایی بیزینسی شما
براساس تحقیقات انجام شده، سازمان ها عمدتاً ساختار محتوای خود را براساس یکی از 4 مدل اصلی محتوایی پیاده سازی می کنند. این که کدام یک از این مدل ها بیشتری کارایی را برای شما دارد به عوامل مختلفی مانند اهداف بیزینسی، منابع تیم شما و یا موارد دیگر بستگی دارد.
- محتوای مشارکتی: در این مدل محتوایی که تولید می شود به عنوان یک عامل حمایتی و مشارکت کننده در زمینه بالا بردن اطلاعات مشتریان از خواسته های مخاطبان و بازاریابی محصول محسوب می شود.
- محتوای مرکزی: در این مدل محتوا برای شما عامل مرکزی است یعنی استراتژی شما به طور کامل برروی خود محتوا تاکید و تمرکز دارد و با استفاده از ساخت روابط عمیق با مخاطبان هدف از طریق پلتفرم های مختلف شما را به هدف می رساند.
- محتوای خدماتی: در این مدل محتوای شما به عنوان یکی از مهمترین کارکردهای شما محسوب می شود. به این منظور که در این مدل محتوا توسط تیم یا افرادی تولید می شود اما یک تیم مستقیم برای انتخاب محتوا بر اساس کارایی آنها وجود خواهد داشت.
- محتوای بیزینسی: در این مدل بازاریابی محتوایی به عنوان یک بیزینس رسانه ای کامل دیده می شود که در محدوده بیزینس اصلی فعالیت می کند. در این مدل محتوا خود به تنهایی به عنوان یک محصول در نظر گرفته می شود و به صورت جداگانه بازاریابی می شود.
مشخص کردن بهترین مدل محتوایی در ابتدای راه به شما کمک می کند تا بدانید که در ادامه ساختار و اهداف محتوای شما چه خواهد بود، می توانید منابع خود را بهتر بهینه سازی کنید و اقداماتی را که در آینده باید برای موفقیت طولانی مدت انجام دهید را بدانید.
مشخص کردن اهداف
شما هیچوقت به اهداف بازاریابی محتوایی خود نمی رسید اگر ندانید که چه اهدافی را می خواهید بدست بیاورید! از آنجایی که بعضی مدل های محتوایی در رسیدن به یک سری اهداف بهتر از مدل های دیگر عمل می کنند، مشخص کردن اهداف سازمانی تان مهم ترین کاری است که ابتدا باید انجام دهید. در این صورت وقت خود را صرف رسیدن به نتایجی که نمی خواهید بدست بیاورید، نمی کنید.
پیدا کردن هدف
یکی از ساده ترین و بهترین راه ها برای پیدا و مشخص کردن اهداف مناسب این است که ببینید سازمان شما در چه قسمت هایی همیشه دچار مشکل بوده است. به عنوان مثال:
- آگاهی برند: شما ممکن است در ورود به یک بازار جدید، عرضه محصول جدید و یا رقابت با یک رقیب قدرتمند دچار مشکل باشید.
- تعامل با مخاطبان: شما ممکن است در معرفی برندتان به عنوان یکی از بهترین منابع اطلاعات در حیطه کاری تان مشکل داشته باشید، در این صورت ممکن است بخواهید که از اینفلوئنسرهای مطرح برای معرفی محصولاتتان استفاده کنید.
- ترافیک وبسایت: آیا کمپین های تبلیغاتی شما برای رساندن مخاطبان به وبسایت شما موفق عمل نمی کنند؟ آیا بازدیدکنندگان وبسایت شما بلافاصله پس از وارد شدن به سایت از آن خارج می شوند؟ آیا آنها اطلاعاتی که لازم دارند تا تصمیم برای خرید بگیرند را در سایت شما پیدا نمی کنند؟
- رهبری افکار: آیا تیم فروش شما برای پیدا کردن مخاطبان هدف جدید دچار مشکل است؟ آیا هنگامی که تیم فروش شما سعی دارد مخاطبان را وارد قیف فروش کند موفق نیست؟
- افزایش نرخ بازگشت سرمایه: آیا به دنبال راههایی هستید که با استفاده از آنها مخارج بازاریابی را کاهش دهید، فروش خود را افزایش دهید، یا راه های درآمدی جدید ایجاد کنید؟
- نگه داری مشتریان و افزایش وفاداری: آیا بخش خدمات مشتریان شما در روز تماس های زیادی دریافت می کند؟ آیا در نگه داری مشتریان و فروش بسته های ارزش افزوده و محصولات فرعی به آنها مشکل دارید؟
ایجاد اهداف کوچکتر در راستای هدف اصلی
بعد از اینکه هدف اصلی تان از تولید محتوا را مشخص کردید، اهداف کوچکتری را که به وسیله محتوا می توانید به آنها دست پیدا کنید را مشخص کنید.
معمولاً اهداف محتوایی به 3 دسته اصلی تقسیم می شوند:
- اهداف فروش: محتواهایی که برای حمایت از کمپین های مشخص و یا محصولات عرضه شده مشخصی تولید می شوند.
- اهداف کاهش مخارج: محتواهایی که جهت بهینه سازی مخارج تولید می شوند و همچنین به دیگر فعالیت های بازاریابی شما کمک می کنند.
- اهداف رشد بیزینس: محتواهایی که به عنوان یک خط کارآفرینی یاد می شوند و هدف آنها ایجاد منابع درآمدی جدید از طریق خط تولید محصولات جدید است.
در حالی که هر کدام از دسته بندی های بالا منافع متفاوتی دارند، همه ی آنها در یک ارزش مشترک هستند و آن درگیر کردن مخاطبان است. چرا باید اهدافمان را در راستای مخاطبان هدف متمرکز کنیم؟ همانطور که مشخص است، هرچقدر روابط شما با مخاطبان عمیق تر باشد و میزان تعامل بیشتر باشد، احتمال این که این افراد رفتارهایی را که شما بخواهید انجام دهند بیشتر می شود، رفتارهایی مانند معرفی شما به دیگران، تمایل به خرید محصولات فرعی و میزان وفاداری بیشتر به شما و برند شما.
بعد از این که اهداف اصلی و کوچکتر را مکتوب کردید، می توانید قدم بعدی در تعیین استراتژی محتوایی را بردارید، پیدا کردن مخاطبان هدفی که از محتوای شما استقبال کنند.
شناسایی و درک مخاطبان هدف
در حالی که بیشتر بیزینس ها به دنبال تایید جهانی هستند، بازاریابی محتوایی بهترین کارایی را زمانی دارد که برای یک گروه خاص از مخاطبان بهترین عملکرد را داشته باشد. اگر شما سعی کنید محتواهایتان را بدون موضوع خاص و در مورد مسائل بسیار گسترده و بی ربط تولید کنید، برای هیچ گروهی از مخاطبین ارزش چندانی نخواهند داشت و بنابراین اثرگذاری لازم را نخواهند داشت.
تمرکز خود را برروی گروهی خاص از مخاطبان معطوف کنید
برای پیدا کردن مخاطبان اصلی تان، ساده ترین کار این است که ببینید محتوایی که تولید می کنید بیشتر از همه به درد چه گروهی از مردم می خورد؟ شاید لازم باشد این سوالات را از خودتان بپرسید:
- آیا مخاطبانی با علایق مرتبط به حوزه کاری شما وجود دارد که اطلاعات کافی را از سایر رقبای شما دریافت نمی کنند؟
- بیزینس شما برای ایجاد تعامل با چه گروه از مخاطبان همیشه دچار چالش بوده است؟ آیا محتوا می تواند پلی برای ارتباط با این افراد باشد؟
- آیا در صورتی که ما محتوا تولید نکنیم برای کسی اهمیت خواهد داشت؟ آیا می توانیم در این حوزه کاری به منبع اصلی اطلاعات برای مردم تبدیل شویم؟
پرسوناهای بازاریابی محتوایتان را بسازید
پس از این که مشخص کردید هسته اصلی مشتریان شما را چه گروهی تشکیل می دهند، وقتش است که تصویر واضحی از شخصیت این افراد را بسازید تا همه افراد تیم شما آنها را به عنوان اشخاص حقیقی به یاد بیاورند، افرادی با علایق خاص، اهداف خاص و چالش های خاص. همیشه سعی کنید که هنگام تولید محتوا این فاکتورها را به یاد داشته باشید. پرسوناها در واقع در همین موضوعات خلاصه می شوند؛ ترکیب شخصیت های افراد یک گروه مشتری هدف براساس علایق مشترک میان آنها. پرسوناها به شما کمک می کنند که بفهمید چطور یک سری ایده های مشخص و یا فرمت های محتوایی کمک می کند تا مخاطبان هدف شما محتوایتان را با آغوش باز بپذیرند.
علاوه بر موارد بالا شما همیشه باید در نظر داشته باشید که نیازها و رفتارهای مخاطبان هدف شما پس از استفاده از محتوای شما چگونه تغییر می کند. ایجاد نقشه مسیر خرید مشتری در این زمینه به شما کمک زیادی می کند تا بتوانید همانطور که مشتریان شما و نیازهایشان تغییر می کنند خود را با این تغییرات وفق دهید.
از مقاصد مخاطبان هدف به عنوان راهنما استفاده کنید
البته که مسیر خرید مشتری بیشتر شبیه به یک هزارتو است، تا یک خط صاف! با وجود پیامک های رقابتی، کانال های رسانه ای و سهامدارانی که برروی گرفتن تصمیم نهایی بیزینس ها تاثیرگذار هستند، معمولاً پیش بینی این که چه محتوایی دقیقاً آن تجربه برندی که مخاطبان شما به دنبالش هستند را برای آنها فراهم می کند، سخت است. در این مواقع انجام یک سری تحقیقات جزیی برروی اهداف و مقاصد مخاطبان به شما کمک بسیاری خواهد کرد. طبق تحقیقات انجام شده، مخاطبان هدف به 2 دلیل اصلی محتوا را دنبال می کنند:
- مقاصد اطلاعاتی: مخاطبان شما محتوا را برای انجام دادن یک تحقیق و یا صرفاً به دلیل علاقه ای که به این موضوع دارند دنبال می کنند.
- مقاصد تراکنشی: مخاطبان در این شیوه با هدف انجام دادن یک تراکنش رفتار می کنند.
درک این که مخاطبان شما به چه دلیل با محتوای شما تعامل برقرار می کنند به شما کمک بسیاری در زمینه پیاده سازی استراتژی محتوا تصمیم گیری شما و همچنین ساخت تجربه محتوایی بی نظیری که مخاطبان شما نیاز دارند خواهد کرد.
شناسایی ماموریت شما
هنگامی که شما مخاطبان هدف تان را شناختید و اهداف کوتاه مدت و بلند مدت خود را تعیین کردید، وقتش است که آخرین قدم را بردارید و ماموریت بازاریابی محتوایی تان را مشخص کنید. این ماموریت به طور واضح نگاه محتوایی شما را تعیین می کند، ارزش هایی که محتوای شما به ارمغان می آورد را مشخص می کند، مخاطبانی که از این ارزش ها بهره می برند را شناسایی می کند و اولویت ها را مرتب می سازد.
هنگامی که می خواهید ماموریت تان را مشخص کنید، بهتر است از خودتان بپرسید که ” در کدام بخش می توانید به عنوان بزرگترین منبع اطلاعاتی شناخته شوید؟” اگر احساس می کنید به طور کامل نمی توانید اطلاعات تمام و کمالی که مخاطبان هدفتان نیاز دارند را برای آنها فراهم کنید، تمرکز خود را برروی حوزه های محتوایی بگذارید که برروی آنها تخصص بیشتری دارید و با تولید آنها می توانید تاثیر بیشتری برروی مخاطبان بگذارید.
ماموریت محتوایی شما به تیم شما و در واقع کل سازمان شما کمک می کند تا متوجه شوند که چه عواملی در محتوای شما وجود دارد که برند شما را از دیگر رقبا جدا می کند. علاوه بر این مشخص کردن هسته اصلی داستان محتوایی مخصوص برندتان به تیم محتوای شما برای تولید محتوای اطلاعاتی و تصمیم در مورد تولید آنها کمک زیادی می کند. از این طریق تیم