دیجیتال مارکترها توانایی های فراوانی در رشد و توسعه کسب و کارها دارند. در این مقاله به دلایلی که باعث می شود دیجیتال مارکتر شویم می پردازیم.
امروزه اکثر شرکتها از روشهای مختلف بازاریابی در فضای آنلاین مانند بازاریابی ایمیلی، شبکههای اجتماعی و تبلیغات ppc (Pay per click) را در دستورالعمل کلی بازاریابی خود بهکار میگیرند. در این مقاله بررسی میکنیم که چرا شما باید تکنیکهای بازاریابی را بدانید و آنها را در استراتژی بخش بازاریابی بهکار ببندید.
بازاریابی دیجیتال و بازاریابی سنتی چه تفاوتهایی با هم دارند؟ در بازاریابی سنتی ارتباطات یک طرفه است یعنی فقط کسب و کار با مخاطب صحبت میکند. گرچه امکان دارد در برخی کسب و کارهای آنلاین این ارتباط یک طرفه باشد ولی در کل، بازاریابی دیجیتال بر ارتباطات چند طرفه تمرکز دارد. یعنی با مخاطبان هم صحبت میکند و هم به آن ها گوش میدهد. همچنین در بازاریابی آنلاین همهی تعاملها به صورت آنلاین و در معرض عموم قرار میگیرد.
کمپینهای تبلیغاتی آفلاین با بازاریابی آنلاین تفاوتهای بسیار زیادی کرده است. در بازاریابی سنتی، کمپینها به خوبی برنامهریزی شدهاند و مدت زمان مشخصی را نشان میدهند. در دنیای دیجیتال برنامههای به مراتب بیشتری برای بازاریابی وجود دارد که نیاز به فضاهای بیشتر در اینترنت است. همچنین همیشه در فضای وب، جایی برای پاسخدهی به سوالات آنلاین وجود دارد.
نمونههایی از ارزشها و تکنیکهای بازاریابی دیجیتال که برای کسب و کارها مناسب هستند:
ارزشها و داراییهای شرکت
- وبلاگ
- سایت اینترتی
- اینفوگرافیک
- کانال شبکههای اجتماعی (فیسبوک، توییتر، اینستاگرام و …)
- ارزشها و داراییهای تجاری(آرم شرکت، فونت و …)
- کتابهای آنلاین
- پوششدهی معیارهای آنلاین که بدست آمده است(روابط عمومی، روابط اجتماعی و نقد و بررسی )
تکنیکها
- بهینهسازی موتور جستجو (SEO)
- بازاریابی ورودی
- بازاریابی وابسته
- اتوماسیون بازاربی
- بازاریابی محتوا
- بازاریابی در شبکههای اجتماعی
- تبلیغات ppc
- بازاریابی ایمیلی
- روابط عمومی آنلاین
۷ دلیل برای برای دیجیتال مارکتر شدن
۱- تمایز و موقعیتیابی بهتر در بِرَند
نام تجاری کسب و کار شما بیشتر از یک لوگو یا برچسب است. این ویژگیها نمایانگر تجربیاتی است که یک شرکت به مشتریان خود ارائه میدهد. برند یا لوگوی شما همانند یک شخصیت سازمانی است که رفتارهای کسب و کار (کارکنان، محصولات، خدمات و …) را ضبط کرده و به مشتریان انتقال میدهد.
امروزه بسیاری از شرکتهای معروف و معتبر مثل گوگل و استارباکس را میبینیم که در بروز رسانی کردن تصاویر برند خود، تغییراتی را بهوجود آوردند. این یعنی اینکه همیشه باید در کسب و کار خود به دنبال موقعیتهای بهتر برای تصویرسازی بهتر در برند خود باشیم. در بازاریابی سنتی (آفلاین) این امکان وجود دارد که نام کسب و کار شما در تلویزیون، روزنامه، مجلات و… به نمایش گذاشته شود.
اما در بازاریابی دیجیتال (آنلاین) شما میتوانید به روشهای مختلفی به معرفی و ارائهی برند خود به مخاطبانتان بپردازید. اما دقت کنید که همیشه باید در این زمینه احتیاط کنید. چرا که مشتریان امروزی با پیشرفت تکنولوژی و فضای امروزی دیجیتال، به این درک رسیدهاند که شعارهای برند را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند تا اطمینان پیدا کنند که همیشه با آن ها شفاف هستید.
این شفافیت بیشتر در شبکههای اجتماعی اتفاق میافتد و با این کار، کسب و کارهای دیگر کمتر دروغ میگویند. همچنین اگر تعداد افراد بیشتری به این شعارها و ادعاهای شما بیتوجه باشند پس عملا کسب و کاری ساختهاید که چیزی به جز حرفزدن و عمل نکردن به وعدههایش ندارد.
۲- جوامع دارای نفوذ
همانطور که میدانید در دنیای دیجیتال مشتریان در شبکههای اجتماعی مختلفی با یکدیگر در ارتباط هستند. اینکه آن ها در یک شبکهی اجتماعی مثل اینستاگرام یا تلگرام عضو هستند و یا در حال خواندن مقالهای در اینترنت نظرات خودشان را با یکدیگر به اشتراک میگذارند زیاد فرقی به حال ما نخواهد کرد. چرا که این دنیای دیجیتال همان چیزی را ارائه میکند (شبکهها) که در بازاریابی سنتی به آن بخش یا قسمت میگویند.
برخلاف بخشهای بازاریابی سنتی (دنیای آفلاین)، این شبکهها و جوامع (دنیای دیجیتال) دارای مشتریان هدفمندتری هستند که به دلایلی عضو این کانالها و گروهها شده و خودشان آن ها را ایجاد میکنند. در بازاریابی سنتی به دلیل این که بازاریابان اطلاعات مشتری خود را به طور شفاف میدانند آن ها را بخشبندی کردهاند.
در دنیای دیجیتال، مشتریان تحمل تبلیغات مزاحم و نامربوط را ندارند و شرکتها را مجبور میکنند که برای جذب ترافیک بیشتر برای سایتشان، اطلاعات ارزشمندی ارائه کنند. این نشاندهندهی رابطهی مستقیم بین مشتریان و برند است.
۳- مهاجرت از 4P به 4C
همانطور که میدانید توجه بخش بازاریابی سنتی همیشه به بخش بازاریابی معطوف بوده است. این 4P معروف عبارتند از: محصول(Product)، مکان(Place)، قیمت(Price) و تبلیغات(Promotion)، که هر چهارتا مربوط به بازاریابی میشوند. اما امروزه این 4P به 4C تغییر شکل داده و کارشناسان بازاریابی این 4C را به بیانهای مختلفی تعریف کردهاند.
ما آن ها را همکاری مشترک (Co-creation)، مصرفکننده (Consumer)، ارز (Currency) و مکالمه (Conversation) تعریف میکنیم. این موارد بیانگر آن است که تحولی در مسیر بازاریابی رخ داده و سیر تکامل ارتباط برند با مشتری به گونهای شده که شرکتها هم در آن بازاریابی خود را انجام میدهند(صحبت میکنند) و هم به مشتریان خود توجه بیشتری دارند(گوش میدهند).
- همکاری مشترک (Co-creation) فرآیندی است که طی آن مشتریان با محصولات، خدمات، محتوا و موارد دیگر درگیر شده و این امکان را به شما میدهد که با استفاده از این عناصر نیازهای مشتریان را شناسایی و برای آنها برنامهریزی کنید.
- ارز (Currency) همان عبارت تکاملیافتهی قیمتگذاری است. قیمتگذاری پویا، که شامل تغییرات قیمتی به صورت لحظهای و با استفاده از ظرفیت و میزان تقاضای بازار بوده، در بسیاری از صنایع موضوع جدیدی نیست اما این شیوه در دنیای دیجیتال رو به تکامل است.
- سازمانهای مختلفی هستند که با توجه به اندازهی شرکت، مکان و موارد دیگر، در حال بروز رسانی قیمتهای خود به صورت لحظهای هستند. به همین دلیل است که اسم قیمت را ارز گذاشتهایم که بسته به میزان تقاضای بازار همیشه در حال نوسان است. در مورد مصرفکننده و مکالمه که دو بخش بزرگ بازاریابی دیجیتال به حساب میآیند با جزئیات بیشتری دربارهی آن ها صحبت خواهیم کرد.
۴- جابجایی از خدمات مشتری به مراقبت از مشتری
در بازاریابی سنتی مشتری را به چشم هدف نگاه میکنند و زمانی که خرید خود را انجام دادند از مزایای خدمات مشتریان بهرهمند میشوند. اما در بازاریابی دیجیتال برخورد با مشتریان در نهایت احتیاط انجام میشوند. این نوع شرکتها توانایی آن را دارند که سریع گوش بدهند، سریع پاسخ بدهند و با رویکردی که برای هر دو طرف سودمند باشد، موارد آن ها را پیگیری میکنند.
این نوع همکاری برای موفقیت در مراقبت از مشتری بسیار مهم است، بنابراین زمانی اتفاق میافتد که شرکتها با در دست گرفتن کلیدهای خود (سوالات متداول، پشتیبانی از طریق ایمیل، چت آنلاین و غیره) از مصرفکنندگان دعوت میکنند تا در فرآیند خدمات مشتری مشارکت کنند.
۵- هدفگذاری مناسب و گستردهتر
بازاریابی سنتی که در اختیار شماست شاید به مدت کوتاهی و برای افرادی خاص که به صورت محلی و گذرا از محل کار شما خرید میکنند، خلاصه شده ولی در ادامه کسب و کار شما میتواند به ۷ روز هفته و ۲۴ ساعته تبدیل شود. همچنین کمپینهای تبلیغاتی میتوانند بر اساس جنسیت، سن، عنوان شغلی، مکان و موارد بسیار دیگر، برای رسیدن پیام به یک مخاطب دیجیتالی خاص تنظیم شوند.
حتما متوجه این موضوع شدهاید که کمپینهای تبلیغاتی به افراد زیادی نشان داده میشوند. پس کافیست تا عدهی کمی از آنان مجذوب یکی از مطالب، فیلمها، پستها یا مقالات شما شده تا به صورت ویروسی آن ها را با دوستان و آشنایان خود به اشتراک بگذارند. توجه داشته باشید که اخبار بد هم به همین سرعت میتوانند پخش شوند. بنابرین برای برخورد با این اخبار در مقابل رسانهها و مطبوعات باید استراتژی مناسبی را انتخاب کنید.
بازاریابی دیجیتال طیف وسیعی از رسانهها را نسبت به بازاریابی سنتی به سمت خود میکشد. اگر فکر کنیم، می بینیم که چند کانال بازاریابی سنتی (تلویزیون، رادیو، چاپ و غیره) بیشتر وجود ندارد ولی در بازاریابی دیجیتال هزاران کانال متفاوت هستند که به تدریج به شما کمک میکنند تا به مسیرهای بالقوه در کسب و کار خود برسید.برخی از مردم دوست دارند تا اخبار را در سایتهای خبری ببینند و برخی دیگر میخواهند فیلمها را در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام دنبال کنند. برای بازاریابی دیجیتالی انتخابهای نامحدودی وجود ندارد.
۶- کاهش هزینهها
شرکت شما میتواند با برنامهریزی در بازاریابی دیجیتال، هزینههای کمتری نسبت به بازاریابی سنتی، برای جذب تعداد افراد مشابه را داشته باشند. اگر دقت کنیم امروزه بسیاری از شرکتها بازاریابی دیجیتالی را کاملا جایگزین بازاریابی سنتی مثل روزنامهها، تلویزیون و غیره کردهاند.
در نهایت به شما توصیه میکنیم که این روش را حتما اجرا کنید و خودتان ارزیابی کنید که کدام یک از آنها برای کسب و کار شما مفیدتر هستند. شاید به این نتیجه برسید که بازاریابی دیجیتال باید در کنار بازاریابی سنتی مکمل یکدیگر باشند تا به نتایج بهتری برسید.
۷- تحلیل، یادگیری و تعامل گستردهتر
در بازاریابی سنتی به مشتریان این امکان را میدهد که با استفاده از تلفن با شما ارتباط برقرار کنند ولی بازاریابی دیجیتال روشهای مختلفی برای ارتباط با شما به آنها ارائه میدهد. در قسمت چهارم توضیح دادیم که انجام این کار چگونه به مراقبت از مشتری و تجربهی مشتری از خدمات ما کمک میکند.
اینکه مشتری در مورد محصولی به کمک شما نیاز دارد یا میخواهد همان لحظه سؤال خود را بپرسد و در کمترین زمان پاسخ خود را دریافت کند همه و همه در ساختارهای دیجیتالی مثل ایمیل، شبکههای اجتماعی یا هر چیز دیگری شکل میگیرد. همانطور که مشتریان بهراحتی با شما ارتباط برقرار میکنند شما هم بهراحتی با آن ها ارتباط میگیرید.
بازاریابی دیجیتال این امکان را به مشتریان میدهد تا کسب و کار شما را بهتر و دقیقتر درک کنند. این امر میتواند از طریق نظرسنجی، بازخورد، نظرات و موارد دیگر انجام شود. در مورد رفتار مخاطبان خود هر چه بیشتر آگاه باشید، سختتر میتوانید برای بهبود برند و محصولات خود تلاش کنید و اگر این اتفاق بیفتد به موفقیت بزرگی میرسید.
جمعبندی
در نهایت بازاریابی دیجیتال به شما کمک میکند تا با تجزیه و تحلیلهای عمیقتر ارتباط خوبی با مخاطبان خود برقرار کنید. اینکه آنها به چه موضوعاتی در وبسایت شما بیشتر علاقه دارند، از چه طریقی وارد وبسایت شما شدهاند، ازچه راههایی با کسب و کار شما آشنا شدهاند، موقعیت مکانی آنها و بسیاری از موارد دیگر با استفاده از تحلیل شبکههای اجتماعی که هرکدام ابزار خوبی برای این کار دارند و همچنین با استفاده از ابزار گوگل آنالیتیکس میتوانید رفتارهای مشتریان و مخاطبان خود در موتورهای جستجو، بازدید از صفحات و تمام تعاملات آنان در وبسایتتان را مورد بررسی قرار دهید.