این روزها دوستداران دیجیتال مارکتینگ صحبتهای زیادی در مورد استارتآپها (کسبوکارهای نوپا و تازه تاسیس) میکنند. در این مقاله در مورد مفهوم startup و نمونههای آن آشنا خواهید شد. همچنین برای آشنایی با تمام کانال های این حوزه مقاله دیجیتال مارکتینگ را مطالعه بفرمائید.
استارتاپ چیست؟ استارتاپ یک شرکت است که در مرحله اول عملیات خود قرار دارد. این شرکتها اغلب در ابتدا توسط بنیانگذاران کارآفرین خود حمایت میشوند و برای توسعه محصول یا خدمات مورد استفاده قرار میگیرند، زیرا بنیانگذاران آنها معتقدند برای این کار تقاضا وجود دارد. با توجه به درآمد محدود یا هزینههای بالا، اکثر این عملیاتهای در مقیاس کوچک در دراز مدت پایدار نیستند و بدون کمک سرمایهگذاران دوامی نخواهند داشت.
در اواخر دهه ۱۹۹۰، شایعترین نوع شرکت استارت آپی، داتکام بود. سرمایهگذاری در این زمان بسیار آسان بود که به سبب علاقه سرمایهگذاران برای ظهور این نوع از تجارتها بود. به زبان ساده، استارتاپ یک کسب و کاری است که قسمتی از آن مبتنی بر فناوری است. هر کسب و کار که بر پایه فناوری است، لزوما استارتاپ نیست، ولی همه استارتاپها به طرزی از وب، موبایل، اینترنت و تکنولوژیهای جدید استفاده میکنند تا رشد بالایی داشته باشند و به تعداد کاربران بالایی برسند.
استارتآپ چیست؟
تعریف استارت آپ: هرچند که چارچوب مفهوم استارت آپ تقریبا ثابت است، اما برای این مفهوم تعاریفی ارائه شده است که چند نمونه از آنها را بررسی میکنیم:
تعریف استارت آپ توسط مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا (USSBA):
کسب و کاری که عموماً حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارد.
تعریف استارت آپ توسط استیو بلنک:
سازمانی که در جستجوی یک مدل کسب و کار که قابل تکرار و مقیاسپذیر باشد شکل گرفته است.
تعریف استارت آپ توسط اریک ریس:
استارت آپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود آمده است. این تعریف در کتاب نوپای ناب توسط اریک ریس آورده شده است.
تعریف استارت آپ بهعنوان یک واژه انگلیسی در دیکشنری وبستر:
عملیات تنظیم و راهاندازی یک عملیات یا حرکت
معنی استارتاپ چیست و تفاوت استارتاپ و کسب و کار کوچک ؟
در ابتدا ممکن است خیلی از ما معنی استارتاپ را معادل کسبوکارهای کوچک بدانیم. با اینکه از خیلی جهات، استارت آپ و کسبوکارهای کوچک باهم مشابه هستند، اما تفاوتهایی هم دارند.
- از نظر مشابهت، هر دو شرکتهای کوچکی هستند که تقریبا از هیچ (بدون سرمایه زیاد) ساخته شدهاند و هدفشان این است که بخشهای نادیده گرفته شده بازار را پر کنند. هر دو متمرکز بر رشد و سودآوری هستند و برای بقا در بازار میجنگند.
- از نظر تفاوت، استارت آپهای ویژگیهای متفاوتی نسبت به کسبوکارهای کوچک معمولی دارند. استارت آپ یک چهره جوان دارد، معمولا یک ایده تازه مطرح میکند و این ایده معمولا از طریق تکنولوژیهای جدید و وابسته به اینترنت اجرا میشود. مزیت رقابتی در استارت آپ بسیار مهم است. چیزی که ممکن است در هر کسبوکار کوچکی وجود نداشته باشد. معمولا استارت آپ توانایی این را دارد که حتی رفتار و فرهنگ مصرفکننده را در یک جامعه تحت تاثیر قرار دهد. بهرحال از هر ۱۰ استارتاپ، معمولا فقط یکی از آنها موفق میشود چرا که محیط استارت آپی بسیار چالشی است.
یکی از روشهای اصولی ورود به دنیای بازاریابی دیجیتال ثبت نام در دوره جامع دیجیتال مارکتینگ آکادمی دهبان است، که در این دوره زیرنظر اساتید باتجربه در تمام کانالهای این حوزه مهارت کسب مینمائید.
انواع استارتاپ
استیوبِلَنک، نویسندهی وبگاه Xconomy 5 نوع از استارت آپ های موفق را به این شکل معرفی میکند: (انواع استارت آپ)
- استارتآپ سبک زندگی
استارت آپی محسوب میشود که با زندگی روزمره ما عجین شده است. به طور مثال شخصی که ماشین برقی برای تفریح خود در پارک، تهیه کرده است با ارائه آن به دیگران و دریافت مبلغی میتواند ماشین برقی خود را در سطح بالایی نگه دارد و تفریح بیشتری کند.
- کسب و کارهای کوچک
در این نوع استارتاپ معمولا یک خانواده مالک آن است و آن را اداره میکند و بیشتر برای تامین مخارج خانواده انجام میدهند.
- استارت آپهای گسترشپذیر
این نوع سود و بازدهی بیشتری دارند و عموما به صورت خوشههای نوآور و خلاق باهم تشکیل گروه میدهند. به طوریکه چند ایده خوب در کنار هم یه ایده ناب تری را تشکیل میدهد.
- استارتآپهایی که طراحی شدهاند تا به سرعت فروخته شوند
مثلا در حوزه مسکن، استارت آپی تهیه میشود که میتواند مشکل بنگاههای املاک را به سرعت حلکند. سازنده این استارت آپ هدفش فقط فروش این استارت آپ برای شرکتهای بزرگ است.
- استارت آپهای اجتماعی
هدف این استارت اپها فقط کسب درآمد نیست و نگاهشان بیشتر دنبال تبدیل دنیا به مکانی بهتر برای انسانها است.
- شرکتهای استارت آپ بزرگ
شرکتهای بزرگ به دلیل تغییرات در سلیقهی مشتری، فناوریهای جدید، قانونگذاری، رقبای جدید و … مجبور هستند تا با ایفای برنامههای جدید و استارت آپها نوین در میدان رقابت حضور داشته باشند.
- استارت آپهای اجتماعی
برعکس استارتاپهای گسترشپذیر، هدف این استارتاپها این است که دنیا را تبدیل به جایی بهتر کنند، نه اینکه سهم بازار را بگیرند یا برای بنیانگذاران آن ثروت بسازند. بعد از بیان انواع استارت آپ برای درک بهتر مفهوم است.ارت آپ، لازم است با استارت آپ weekend آشنا شوید.
استارتاپ ویکند
استارتاپ ویکند رویدادی ۵۴ ساعته در آخر هفته میباشد که در آن افراد در گروههای مختلف (توسعهدهندگان، مدیران کسب و کارها و …) ایدههایشان را مطرح میکنند. در واقع استارت آپ ویکند مکانی برای ارائه ایدههاست. داوران و شرکتهای سرمایهگذاری با مشاهده ایدههای مختلف تصمیم به قبول یا رد ایدهها میگیرند. اولین تاریخچه استارتاپ ویکند startupweekend که به نوعی اولین تاریخچه استارت آپ به شکل امروزی نیز میباشد، به سال ۲۰۰۷ در شهر بولدر ایالت کلرادو در آمریکا برمیگردد. در آن رویداد ۷۰ سرمایهگذار حضور داشتند.
در ادامه این مقاله، مختصری درباره تاریخچه کارآفرینی در ایران و جهان گفته میشود تا در ادامه به سوالاتی مانند چگونه استارتاپ بسازیم پاسخ دهیم.
تاریخچه کارآفرینی
ابتدا لازم است مفهومی به نام مقیاس تولید را شرح دهیم.
تعریف مقیاس تولید
مقیاس تولید در واقع نشاندهندهی خروجی یک واحد-معمولا صنعتی- میباشد. واحدهایی که نرخ خروجی بالایی دارند، حجم تولید آنها را با مقیاس تولید بالا میدانند.نحوهی تولید در ۴ دستهی زیر قرار میگیرد که به اختصار شرح داده خواهند شد:
- تولید سفارشی: تولید بر اساس سفارش
- تولید دسته ای: در تولید دستهای هر کار از بخشهای کاری مختلف میگذرد به طوری که کارهای مختلف دارای مسیرهای تولید مختلف میباشند. مشخصه این تولید ساخت تعداد محدودی از محصول در مدت زمان معین است.
- تولید انبوه: تولید در مقیاس بالا در یک خط تولید
- تولید پیوسته: مانند تولید مواد شیمیایی و یا تولید سیمان
با شروع قرن ۱۸، کارآفرینان از تولید در مقیاس کوچک در شهرهای کوچک، به سمت تولید انبوه حرکت کردند. در دسترس بودن انرژی و نیروی کار، باعث حرکت به این سمت شد. تقاضای روز افزون محصولات نیازمند سازماندهی مناسب بود و از سویی فضا را برای شروع کسب و کارها فراهم میکرد. آمریکا در این دوره نقش برجسته ای ایفا کرد و کارآفرینان مانند اندرو کارنگی، جورج مورگان، جان دی. راکفلر، فرانک کنان و هنری فورد را به وجود آوردند.
تاریخچه انواع استارت آپ در ایران
تاریخچهی استارتاپهای معروفی که همه با آنها سر و کار داریم و اکثراً در حوزه فناوری اطلاعات (IT) فعالیت میکنند حداکثر به ۸ تا ۱۰ سال گذشته بر میگردد. اما اکوسیستم کارآفرینی و استارتاپی ایران پیشینه قدیمیتری دارد و فعالیت آن به دهه ۷۰ بر میگردد. طرح پدید آوردن شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر برای اولین بار در شرکتهایی نظیر سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و اسپانسر پروژههای نوپا مانند مرکز صنایع نوین شکل گرفت.
اولین شرکتهای پدید آمده در حوزه فناوری ارتباطات (Communication Technology) و مخابرات بودند و بخشی از زیرساختهای مخابراتی ایران در دهه ۷۰ و ۸۰ توسط این شرکتها به وجود آمدند. مخابرات و بایوتکنولوژی دو حوزهی اصلی کسب و کار در زمینه نوآوری بودند که بعد از جنگ بر اساس نیازهای کشور شکل گرفتند. در آن زمان ادبیات استارتاپ هنوز مفهومی نداشت. در اوایل دهه ۹۰ با به وجود آمدن مراکز رشد و شتابدهندهها در کنار دانشگاهها، تیمهای مختلفی پدید آمدند که منجر به رشد نیروی انسانی اکوسیستم استارتاپی ایران شدند.
لیست استارتاپ های ایرانی ( استارتاپ های موفق ایرانی )
در زیر لیست استارتاپ های موفق ایرانی آورده شده است تا با مفهوم فضای انواع استارت آپ در ایران آشنا شوید. بسیاری از این استارت آپها جز استارت آپهای جدید ایران بهحساب می آیند.
ردیف | نام استارتاپ | حوزه کاری |
۱ | دیجی کالا | خردهفروشی اینترنتی |
۲ | دی جی استایل | فروش اینترنتی لباس |
۳ | آپارات | اشتراک ویدئو |
۴ | الوپیک | درخواست پیک موتوری |
۵ | مدیسه | فروش اینترنتی لباس |
۶ | اسنپ | حمل و نقل درون شهری |
۷ | تپسی | حمل و نقل درون شهری |
۸ | خانومی | فروش اینترنتی لوازم آرایشی بهداشتی |
۹ | علی بابا | فروش بلیط هواپیما و قطار |
۱۰ | جابینجا | معرفی فرصت های شغلی |
۱۱ | جاباما | رزرو هتل |
۱۲ | آسان پرداخت | خدمات پرداخت |
۱۳ | تخفیفان | تخفیف گروهی |
۱۴ | نت برگ | تخفیف گروهی |
۱۵ | تن ورز | حوزه تناسب اندام |
۱۶ | دیوار | نیازمندیهای آنلاین |
۱۷ | شیپور | نیازمندیهای آنلاین |
۱۸ | بیمه بازار | بیمه |
۱۹ | بیمیتو | بیمه |
۲۰ | مهمانو | پذیرایی میانوعده مراسم |
۲۱ | میوا | پذیرایی میانوعده مراسم |
۲۲ | روکولند | سوپر مارکت آنلاین |
۲۳ | اسنپ فود | خرید اینترنتی غذا |
۲۴ | ریحون | خرید اینترنتی غذا |
۲۵ | مامانپز | خرید اینترنتی غذا |
۲۶ | تنور | خرید اینترنتی نان |
۲۷ | سینما تیکت | رزرو اینترنتی بلیط سینما |
۲۸ | هفت میوه | فروش اینترنتی میوه |
۲۹ | مستر میوه | فروش اینترنتی میوه |
استارت آپهای دیگری نیز وجود دارند که در حوزههای مختلف فعالیت میکنند. در زیر میتوان آنها را مشاهده کرد:
- رزرو اقامتگاه: موسم و شب
- فروش اپلیکیشن: کافه بازار، اول مارکت موسیقی: نواک
- خدمات مالی: زرین پال، فون پی، وینوین، پیمنت، اکسپرس، باهمتا، پی پینگ
- تبلیغات در موبایل: تپسل
- فروش لوازم منزل و خوراکی: ۵۰۴۰
- خدمات منزل: هوم سرویز، اچاره، استادکار
- آموزش: فرانش، مکتب خونه، استاد بانک، استاد سلام
- خشک شویی آنلاین: زودشور، واش ماش، زیپ جت
- سلامت: تله طب، آزمایش آنلاین، دکتر دکتر
- تبلیغات اینترنتی: صباویژن و ای نتورک
- خدمات وسایل گمشده: همیاب24
با توجه به لیست بالا میتوان استارت آپهای مورد نیاز ایران را شناسایی کرد و با یک ایدهپردازی صحیح آن را بوجود آورد
چگونه استارتآپ بسازیم؟
۱۰ ایده برای شروع استارتاپ
- فقط شروع کنید! بسیاری از ایدهها پس از شروع یک کار به ذهن میرسند زیرا پس از ارزیابی و سنجش میتوان نقاطی که نیاز به کار دارند را شناسایی کرد.
- بفروشید! فروش، هنری است که درباره آن بارها و بارها نوشته شده است. فروش میتواند الهام بخش ایده برای شما باشد.
- از کسی بخواهید به شما توصیهای کند و سپس خودش نیز آن را اجرا کند.
- کارکنان راه دور استخدام کنید.
- کارکنان قراردادی استخدام کنید.
- یک همکار پیدا کنید.
- با کسی کار کنید که شما را به سمت بی نهایت سوق میدهد.
- بر روی پول تمرکز نکنید.
همچنین میتوانید از چک لیست زیر برای سوقدادن ایدههایتان به سمت استارتاپ و ایجاد یک کسب و کار استفاده کنید.
مراحل راهاندازی استارتاپ در یک نگاه
شروع و پیشروی در فرهنگ استارتآپی میتواند کاملا سلیقهای و طبق خواستههای یک فرد خلاق متفاوت باشد، اما باید در نظر داشت که این مراحل طی شود.
- ایده :
همهچیز در استارتآپ از یک ایده شروع میشود. شاید بهنظر ساده و ابتدایی بیاید اما سادهترین ایدهها بهترین نتیجه را داشتند. اگر همین الان در اینترنت سرچ کنید ایدههای شروع استارتاپی کلی گزینه بهتون معرفی خواهد کرد که میبینید تنها یک تغییر کوچک در محصول آن را به یک محصول متفاوت و پرطرفدار تبدیل کرده است.
- ثبت نقشه راه:
در قدم دوم یک کاغذ بردارید. مطمئن باشید نوشتهها معجزه خواهند کرد. تمام مسیر ایدهی خود را یادداشت کنید و با کمک از تمام تخیلات ذهن خود آن را به موفقیت و اوج خودش برسانید. حالا تمام مسیر طولانی که نوشتهاید را به بخش های کوچکتری تبدیل کنید تا هدف بزرگ شما شامل چندین هدف کوچک شود.
مرجله به مرحله رفتن و تقسیم بندی به اجزای کوچکتر اهداف، پروژه شما را آسان خواهد کرد. در این قدم مشورت با خانواده و دوستان و مطرح کردن ایده و اهداف خود و پرسیدن نظرات از آنها کمک بزرگی به شما خواهد کرد. زیرا در این بین ایدههای جدیدتری در ذهن شما جرقه خواهد خورد.
- ادعای مالکیت
توجه کنید مطرح کردن ایدههای خود محدود به همان دایره اطرافیانتان باشید تا از رسواشدن ایده خود جلوگیری کنید. در این مرحله شروع به ثبت ایده میکنید. اگر ایدهی شما تکراری بود و مشابه زیاد داشت کار شما زیاد سخت نخواهد بود. تنها باید با کمی خلاقیت در ایده خود ادعای مالکیت آن را به خود اختصاص دهید.
اما در برخی موارد ایده مانند اختراع است و تاکنون به ذهن کسی نرسیده است. در اینجا باید به سراغ پایگاه اطلاعرسانی مرکز مالکیت معنوی به آدرس اینترنتی http://iripo.ssaa.ir رفته و مراحل ثبت اختراع خود را انجام دهید تا بتوانید نسبت به مالکیت آن ادعا کنید. تمام توضیحات آن در سایت گفته شده است.
- تولید نمونه اولیه
در مرحله چهارم باید مشخص کنید محصول نهایی شما به چه صورتی است و در تلاش برای تهیه نمونه اولیه آن بروید تا برای اکثریت مشتریان قابل قبول باشد. که بسته به حوزه خدماتی شما متفاوت است.
- بررسی بازار کوچک در ایده
حالا شما ایده خود را ثبت کردهاید، و نگرانی از بابت افشاگری در آن ندارید، پس دامنه افراد خود را گسترش داده و نمونه اولیه آماده شده که معمولا تعداد آن 100 عدد است را به اطرافیان خود پخش میکنید تا بتوانید بررسی محصول خود را انجام داده و نقاط قوت و ضعف آن را پیدا کنید.
توجه کنید موقع پخش محصول گذاشتن فرم نظرسنجی کامل و دقیق و پیگیری آن بسیار میتواند به شما کمک کند. از آنها بخواهید کاملا صادقانه، رک و بدون رودربایستی نظراتشان را بگویند، زیرا این بخش از مهمترین بخشهای موفقیت در ایده شما خواهد بود. پس آن را جدی بگیرید.
- ثبت محصول
درست است که شما ایده و اهداف خود را ثبت کردهاید، اما فراموش نکنید که استارت آپ همیشه با مفهوم ریسک همراه است و شما باید تمام این ریسکها را از بین ببرید. پس میتوانید از پایگاه اطلاع رسانی مرکز مالکیت معنوی ثبت را انجام دهید تا از کپی نشدن محصول خود مطمئن شوید.
- سرمایهگذار
شاید بزرگترین چالش در استارت آپها پیدا کردن یک سرمایهگذار مطمئن و بزرگ است. ما گفتیم استارتاپ از ایدهها میآید اما همیشه این ایدهها نو نیستید و نمونههای مشابه زیادی میتواند باشد. پیدا کردن یک سرمایهگذار در ادامه این مسیر میتواند به رشد استارتآپ شما کمک ویژهای بکند.
۱۰ نکته دربارهی چک لیستی از ایدههای شروع استارتآپ
۱- ایدههای خود را اصلاح کنید.
با یک جست و جو ساده بازار ایده خود را بررسی کنید. آیا این ایده از قبل وجود دارد و یا جدید است؟ اگر از قبل وجود دارد شما نسبت به شرکتهای پیشتاز در این زمینه چه مزیتی دارید؟ کیفیت؟ قیمت کمتر؟ اینها همه سوالاتی است که پاسخ آنها با یک جست و جو ساده به دست میآید.
۲- یک طرح کسب و کار بنویسید.
هنگامی که قصد اجرایی کردن ایده خود را دارید لازم است به چند سوال پاسخ دهید. هدف از کسب و کار شما چیست؟ محصول خود را به چه کسی میفروشید؟ هزینههای استارتاپ خود را چگونه تامین میکنید؟ تمام این سوالات به وسیلهی یک طرح کسب و کار مناسب پاسخ داده میشوند.
۳- امور مالی خود را ارزیابی کنید.
شروع هر کسب و کاری نیاز به هزینه دارد. شما باید مشخص کنید چگونه این هزینهها را تامین خواهید کرد و مهم تر در هر مرحله از کار چقدر هزینه لازم است صرف کنید؟
4- ساختار قانونی کسب و کار خود را تعیین کنید.
قبل از آنکه شرکت خود را ثبت کنید، باید دربارهی نوع آن بحث کنید. ساختار شرکت شما برهمهی فرآیندها و عملیاتهای بعدی شما تاثیر میگذارد. هرگونه انتخاب اشتباه باعث میشود دچار مشکل شوید.
۵- کسب و کارتان را ثبت قانونی کنید.
برای آنکه رسما در دنیای کسب و کار شناخته شوید باید از مراحل قانونی و فیلترهای آن عبور کنید. لازم است این کار دقیق صورت بگیرد و همهی اسنادی که برای قانونی شدن شما لازم است فراهم شود.
۶- یک بیمه نامه بخرید.
هرچند که ممکن است عدهی زیادی این کار را هدر دادن پول بدانند، اما صاحب نظران این حوزه همیشه بر ساختن راههای برگشت مجدد تاکید کردهاند. شرکت، کسب و کار و یا استارتاپ شما لازم است در مقابل سرقت، حادثه و یا حتی رکود بیمه شود. برای این کار میتوانید از یک مشاور بیمه کمک بگیرید.
۷- تیم خود را تشکیل دهید.
تنها درصورتی که قصد دارید تنها کار کنید نیاز بهاستخدام و یا تشکیل یک تیم ندارید. در غیر این صورت برای برداشتن یک گام مهم رو به جلو لازم است تیم خود را تشکیل دهید. جو زادواچکی، مدیر عامل و موسس MediaMath، میگوید:” کارآفرینان بایدبه عامل”مردم” همانقدر توجه کنند که به محصول یا خدمتشان توجه دارند.”
۸- فروشندگان خود را انتخاب کنید.
شما و تیمتان احتمالا قادر نیستید همهی کارها را به تنهایی انجام دهید پس لازم است گروه سومی که فروشنده نامیده میشود وارد شود.لازم است محصول شما به نحوی ارائه شود، حال این کار را میتوان با کمک یک شرکت انجام داد و یا با استخدام افرادی دیگر.
۹- خودتان را تبدیل به یک برند کرده و تبلیغ کنید.
برند و تبلیغ، دو عامل بسیار مهم و تاثیر گذار در رشد شما هستند که توضیح درباره روشهای صحیح برند سازی و تبلیغات خارج از بحث ما در این مقاله است.
۱۰- کسب و کار خود را رشد دهید.
عمر هر استارتاپ به طور متوسط ۳ سال در نظر گرفته میشود. درصورتی که این استارتاپ موفق باشد، پس از رشد دیگر یک استارتاپ نخواهد بود بلکه به عنوان یک شرکت و یا برند شناخته میشود.
نمونههای دیگر ایدههای استارتاپی
هرچند که در قبل چند ایده برای شروع استارت آپ آورده شد ولی باز برای تفهیم بیشتر و آشنایی با مراحل کارآفرینی چند ایده گفته میشود.
1-Freshtohome ، فروش ماهی و گوشت به صورت آنلاین
این استارتاپ مربوط به کشور هند است و از جمله استارتاپهای سود ده است.
۲- بازاری برای فروش صنایع دستی
بازار صنایع دستی با وجود ظرفیتهای مختلف، کمتر فرصت رشد داشته و هماکنون جای مانور زیادی برای افرادی که به دنبال ایدههای استارتاپی هستند دارد.
۳- حوزه ادبیات را فراموش نکنید
ادبیات نیز از دیگر حوزههایی است که علاقهمندان خاص خودش را دارد ولی هنوز استارت آپ بزرگی در آن شکل نگرفته است.
۴- استارت آپ خرید کالاهای مصرفی روزانه، تنها با سه دلار
هر خانهای در جهان خرید روزانهای زیادی دارد که در اکثر مواقع مخارج خرید منزل بسیار زیاد است. سایت Brandless که با ایده یک زوج در ماه جولای سال جاری با بودجه ۵۰ میلیون دلاری راهاندازی شدکه تمام کالاهای روزانه موردنیاز یک خانه را فقط با قیمت ثابت ۳ دلار ارائه میدهد.
در این کسب و کار نوپا، مدیران سایت کالاهای خود را بصورت عمده خریداری کرده و بستهبندی میکنند؛هیچ برندی بر روی کالای خریداری شده وجود ندارد و این نکته مثبتی است که مشتری دیگر پول برند را نخواهد داد.
مشاغل استارتاپ چیست ؟
با نگاهی به ایدههای استارت آپی که مطرح شد، میتوان به وسعت ایدهها و به دنبال آن وسعت مشاغل استارتاپ چیست را درک کرد. مشاغل استارتاپ امروزه طیف وسیعی دارند. راننده، پیک موتوری، ارائهدهنده خدمات از راه دور، نظافتچی، واسطهگری و … همگی از مشاغل استارتاپی هستند که امروزه شکل گرفتهاند.
آشنایی با مراحل کارآفرینی
فرایند کارآفرینی به صورت مجموعهای از رویهها و روشها بیان میشود، که کارآفرینان برای ایجاد یک کسب و کار یا سرمایهگذاری به دنبال آن هستند. تمام مراحل فرایند کارآفرینی دارای معنی و قابلیت خاصی هستند که هرکدام روشی برای سرمایهگذاری ارائه میدهند.
در زیر یک نمودار جریان از مراحل کارآفرینی آورده شده است. بسیاری از شرکتهای نوپا در مسیر رشد خود با چالشها و مشکلاتی روبهرو هستن. داشتن فرآیندی منظم مانند آنچه بیان شد میتوان در کاهش مشکلات موثر باشد.
1- شناسایی فرصت ها
در اولین گام از فرآیند کارآفرینی، کارآفرین باید یک مشکل را شناسایی کند و برای حل آن راهحلی منطقی ارائه کند. هر شرکت نوپا با یک ایده که راهحلی برای حل یک مشکل ارائه میدهد شکل میگیرد.
۲- داشتن یک دید واضح و روشن
داشتن دید بدون اجرا، تنها رویایی با چشمان بسته است. همچنین هنگام کارآفرینی باید توجه داشت که داشتن دیدی وسیع و شناسایی و ارزیابی همهی جوامع، از ضروریات است.
۳- کشاندن دیگران به سمت دید خودتان
پس از برنامهریزی تاکتیکی و دستیابی به یک دید واضح از فرآیند کارآفرینی،لازم است برای جمعآوری تیم مورد نظرتان تلاش کنید. پیشتر درباره این موضوع صحبت کردیم.
۴- جمعآوری منابع
در این گام لازم است با داشتن یک طرح کسب و کار قوی، مخاطب را با ایده قوی خود آشنا کنید. داشتن یک طرح کسب و کار قوی همچنین از شروط لازم برای جذب شرکتهای سرمایهگذاری است.
۵- سرمایهگذاری
پس از یافتن منابع مناسب، اکنون زمان تخصیص و استفادهی صحیح از این منابع است. این کار نیاز به مهارت خاص خودش را دارد.
۶- سازگاری با گذشت زمان
در این مرحله که آخرین گام از فرآیند توسعه کسب و کار به شمار میرود، لازم است با نظارت و بررسی دقیق، کار خود را بسنجید و با گذشت زمان، خود را بیشتر و بیشتر با شرایط موجود سازگار کنید. انعطاف پذیر بودن کسب و کار از فاکتورهای اساسی در این گام است.
کسب و کارهای کوچک، شتابدهنده کسب و کار و بنگاههای اقتصادی
هر بنگاه اقتصادی را میتوان مجموعهای از منابع دانست که با هدف کسب سود، کالا یا خدمتی را ارائه میدهند.بنگاه با هدف عمر طولانی و فعالیت مستمر کسب و کار تشکیل و تأسیس میشود. هر کسب و کار کوچک، به عنوان یک بنگاه اقتصادی میتواند سودآور باشد. پیشتر درباره ایدههای استارتاپ صحبت کردیم. هرکدام ازین ایدهها میتواند در ابعاد کوچک، به نوبهی خود تشکیل یک بنگاه اقتصادی کوچک دهد. برای مثال در حوزهی هنر، میتوان با ساخت یک صفحه در اینستاگرام و قرار دادن آثار هنری و یا وسایل دستساز تشکیل یک کسب و کار کوچک داد.
مزیتهای کسب و کارهای کوچک عبارتند از:
- زمان پاسخ سریعتر به نیازهای مشتری.
- میتوانید بلافاصله به سوالات مشتریان پاسخ دهید.
- میتوانید به مشتریان خدمات شخصی مستمر ارائه کنید.
- هزینههای سربار پایینتر
- انعطافپذیری بیشتر
مشکلات استارتاپها چه میتواند باشد؟
در مسیر کارآفرینی چالشهای استارت آپها میتواند گاهی ناامیدکننده باشد. واقعیت این است که بسیاری از افراد بدون آگاهی کافی وارد این مسیر میشوند بدون آنکه بدانند که قطعا راهی سخت و دشوار در انتظارشان است و علاوه بر مشکلات پیشبینی شده، ممکن است با چالشهای ناگهانی دیگری هم روبرو شوند.
اما چند چالش عمومی وجود دارد که در اکثر استارتآپها رایج است و اگر آنها را پیشبینی نکنید در مشکلات بزرگی اسیر خواهید شد. این چالشها شامل موارد زیر هستند:
- چالشهای مدیریت محصول
زمانیکه به عنوان یک استارتآپ، محصولی را طراحی میکنید و به فروش میرسانید، بسیار مهم است که بهطورمرتب به صدای مشتری گوش کنید و بر اساس نظرات و پیشنهادات او محصولتان را ارتقا بدهید.
در مدیریت پروژه، اصطلاحی با نام اسکوپ کریپ (Scope creep) وجود دارد که هر کارآفرینی باید آن را بلد باشد. اسکوپ کریپ در واقع به معنای ارتقای محصول به صورت مداوم اما آهسته است. مثلا فرضکنید میخواهید با رژیم وزنتان را کاهش بدهید. طبیعتا اگر به صورت پیوسته روزی یک کیلو کم کنید قطعا بعد از چند ماه جانتان را از دست میدهید. بههمین دلیل طبیعت بدن شما به میزان خاصی از وزنتان کم میکند ولی بهصورت بلندمدت.
طبیعت بهبود محصول یا همان اسکوپ کریپ هم به همین شکل است. ارتقای محصول بی وقفه و کوتاهمدت اتفاق نمیافتد، بهطوری که در یک نقطه تمام شود. بلکه به صورت آهسته اما مداوم اتفاق میافتد و حتی در این مسیر باید برای تثبیت و جا انداختن آن تلاش کرد.
- چالشهای جذب و تامین سرمایه (محاسبات مالی استارت آپ)
یکی از اصلیترین و عمومیترین چالشهای استارتاپها عدم توانایی در جذب سرمایهگذار و تامین منابع مالی است. درواقع بعضی استارتآپها هم با اینکه منابع مالی خوبی را جذب میکنند، یا در موارد غیر ضروری و اشتباه آن را صرف میکنند و یا در کل مدیریت اشتباهی برای منابع مالی دارند.
بهرحال با اینکه هر استارتاپی شرایط خاص خودش را دارد. محاسبه منظم معیارهای زیر میتواند در مدیریت سرمایه استارت آپ به آنها کمک کند.
- درآمد عملیاتی
این معیار میتواند سودآوری استارتاپ شما را محاسبه کند. سودآوری یکی از مهمترین فاکتورهایی است که موفقیت کلی استارت آپ شما را میسنجد و میتواند نشانه خوبی حتی برای جذب سرمایه بیشتر باشد.
- نرخ هزینه
این معیار به شما نشان میدهد که سرعت مصرف سرمایه (نرخ هزینه) شما قبل از رسیدن به سود چه مقدار است. میزان رشد، برنامهریزی و موفقیت آینده شما در گرو این معیار است.
- نسبت بدهی بهحقوق صاحبان سهام
این نسبت نشان میدهد دقیقا چقدر سرمایه توانستهاید جذب کنید. در واقع این عدد، به سرمایهگذارانی که میخواهند به شما منابع مالی بدهند نشان میدهد که کسبوکار شما چقدر در حالت ثبات و یا چقدر در حالت ریسک قرار دارد.
- سرمایه در گردش
سرمایه در گردش که از کسر بدهیهای شما از داراییهایتان به دست میآید نشان میدهد شما چقدر وجه نقد برای اجرای عملیات در کسبوکارتان را دارید. این معیار در واقع سلامت مالی استارتاپ شما را نشان میدهد.
- جریان نقدینگی
نشان میدهد چه میزان وجه به صورت نقد وارد کسبوکار میشود و از آن خارج میشود. در واقع این معیار به طور دقیق نشان میدهد که منابع مالی از کجاها تامین میشوند و در چه راهی هزینه میشوند. از تمامی این معیارها استفاده کنید و سلامت مالی استارت آپتان را بسنجید. مهمترین بخش یک استارتاپ همین است.
- چالش مدیریت رشد برای استارتاپها
از هر فردی بپرسید چند استارتاپ موفق را نام ببر احتمالا همه میتوانند جواب بدهند و افرادی مثل بیل گیتس، جف بزوس، استیو جابز و … را مثال میزنند. خواندن داستانهای موفقیت آمیز خیلی خوب است، استفاده از راهکارهایی که افراد موفق ارائه کردهاند خیلی کاربردی است. اما مهمتر از آن خواندن شکستهای دیگران است. بهتر است واقعبین باشیم، احتمال شکست از موفقیت بیشتر است و تجربه و آمار این را ثابت کرده است.
رشد استارت آپها در سراسر دنیا بسیار سریع دارد اتفاق میافتد و طبیعتا مدیریت رشد در چنین فضایی سختتر از همیشه است. سعی کنید از رویا بیدار شوید، حاشیه و مطالعه مدام در مورد افراد سوپر موفق را دور بیندازید و به دنیای واقعی پر چالش برگردید. مدیریت رشد، تعادل و ثبات و تمرکز راه حل شماست.
چطور بیزینس پلن استارت آپ را طراحی کنیم؟
بیزینس پلن استارتاپ احتمالا اولین قدمی است که قبل از اجرا باید برداشته شود. بیزینس پلن نقشه راهی است که تمام ایدهها و نحوه اجرا و نوع تامین مالی و … را همگی بهصورت مکتوب در میآورد. در نتیجه راحتتر میتوانید آنچه در ذهنتان است را به بقیه هم انتقال دهید و از آنها درخواست همکاری کنید.
نوشتن بیزینس پلن استارتاپ ممکن است در یک مقاله نگنجد. اما در این بخش میخواهیم به شما بگوییم بیزینس پلن استارت آپی که مینویسید باید چه ویژگیهایی داشته باشد و شامل چه بخشهایی باشد.
- عنوان
عنوان و نام را هیچوقت دستکم نگیرید. قسمت عنوان بیزینس پلن شما میتواند بیانی از آرزوها، ایمان و احساساتی باشد که نسبت به ایدهتان دارید.
- خلاصهی اجرایی
در این قسمت، باید لیستی از برنامهریزی و نقشه راهتان را قرار بدهید. مسائلی مانند توضیحات کلی شرکت، مشکلاتی که محصول یا محصولات شما قرار است از افراد حل کنند، راهحلهای کلیدی و … . علاوه بر این، در این قسمت حتما دلیل اینکه چرا الان میخواهید این ایده استارتاپی را اجرا کنید و به چه دلیل اجرای آن مفید است را بگویید.
- توضیحات صنعت
محصول یا خدمت شما در حیطه کدام صنعت قرار میگیرد؟ در کدام بخش از این صنعت قرار است فعالیت کند؟ وضعیت امروز صنعت در این زمینه که میخواهید فعالیت کنید به چه شکل است؟ چشمانداز صنعت در آینده چطور است و پیشبینی شما چیست؟
- استراتژی بازار
در این قسمت باید مشخص کنید که مشتریان شما به طور دقیق چه کسانی هستند؟ چطور و با چه روشهایی قرار است آنها را جذب محصول یا خدمتتان کنید.
- تحلیل رقبا
نقاط قوت و نقاط ضعف اصلی رقبای بالقوهتان را مشخص کنید و توضیح دهید که با چه روشهایی قرار است با رقبای اصلیتان که از قبل در بازار حضور دارند رقابت کنید.
- برنامه طراحی و ارتقای محصول
در این قسمت باید توضیح دهید برنامهتان برای تولید محصول چیست و محصول قرار است از نگاه مشتری چطور به نظر برسد؟ برنامههای ارتقای محصول به چه شکل است و قرار است در آینده چه ویژگیهای دیگری به محصول یا خدمت اضافه شود؟
- برنامه عملیاتی و مدیریت
برنامههای عملیاتی از ابتدا چطور انجام میشود؟ مدیریت بر عهده کیست و قرار است چه مواردی تحت کنترل قرار بگیرد؟ در مواقعی که اتفاقات پیشبینی نشده اتفاق بیفتد از چه روشهای مدیریتی استفاده میشود و عملکرد استارتاپ چطور است؟ وظایف و مسئولیتهای روزانه چطور تقسیم میشود و قرار است چه کارهایی در استارت آپ شما انجام شود؟
- منابع مالی استارت آپ
منابع اصلی که استارتاپ را حمایت میکنند دقیقا از کجا هستند و برنامهای که برای خودکفایی مالی در طول زمان در نظر گرفته شده به چه شکل است؟
یادتان باشد که این سند یعنی بیزینس پلن، در طول زمان بارها باید با توجه به شرایط جدید بهروز رسانی شود. چرا که در کل طبیعت کسبوکار ثابت نیست و هر روز دستخوش تغییرات میشود. در واقع این سند، صفحهای نیست که یکبار نوشته شود و بعد هم وارد سطل زباله شود. در واقع سندی است که همیشه به شما و سرمایهگذاران شما یادآوری کند که ارزشهای اصلی و اهداف استارت آپ شما چیست.
قانون استارتاپها باید چگونه باشد؟
به وجود آوردن زیرساختهای اساسی و قانونی یکی از مهمترین بخشهای تاسیس استارت آپ است که اگر نسبت به آن بیتوجهی شود میتواند به مسائل عظیمی در آینده منجر شود. در واقع قوانینی که در استارت آپها وجود دارد فقط به تقسیمبندی موقعیتهای شغلی در آن ختم نمیشود. مثلا باید مشخص شود نوع شرکت استارتاپی شما چیست؟ در بخش دولتی فعالیت دارد یا خصوصی؟ مسئولیت محدود است؟ از نوع همکاری است؟
تمام این مشخصات، اختیارات قانونی استارت آپ را هم مشخص میکند. علاوه بر این، باید مشخص شود دقیقا چند نفر برای استارت آپ قرار است کار کنند؟ توزیع قدرت به چه نحوی است؟ اقامت استارت آپ در کدام شهر یا شهرها است؟ محل اقامت حتی بر هزینه هم موثر است و ممکن است موسسین استارت آپ تصمیم بگیرند برای پرداخت مالیات و یا اجاره کمتر، استارت آپ را در مناطق دیگری ثبت کنند.
شتابدهنده کسب و کار و مرکز رشد چیست؟
اگرچه کسب و کارهای کوچک مزیتهایی زیادی دارند اما هر کسب و کار موفقی برای رشد بیشتر لازم است پیشرفت کند. هر کسب و کاری برای رشد لازم است در مسیر صحیح باقی بماند و منحرف نشود. برای این منظور از شتابدهنده کسب و کار استفاده میشود. شتابدهنده کسب و کار،یک برنامه تجاری است که کسب و کارهای نوپا را ازطریق آموزش،سرپرستی و تامین مالی حمایت میکند.
استارتاپها معمولا برای یک دوره زمانی مشخص وارد شتابدهندهها کسب و کار میشود. حال مرکز رشد چیست و چه تفاوتی با شتابدهنده دارد؟ شتابدهندهها برای یک مدت کوتاه و مشخص برنامهای برای رسیدن به یک وضعیت مناسب برای کسب سرمایه به استارتاپها ارائه میدهند و درصدی از سود شما را برمیدارند.
اما مرکز رشد (انکوباتور)، به مدت بیش از یک و نیم سال، تمرکز کمتری بر روی رشد داشته و هیچ هدف خاصی را برای شرکت به جز کسب موفقیت با سرعتی مناسب مد نظر ندارند. در حقیقت، هدف برخی از مراکز رشد ممکن است، آمادهسازی شرکت شما برای یک برنامهی شتابدهنده باشد.
مراکز رشد با وجود دارا بودن توان مالی، حق سهمی از شرکت شما برنمیدارند یا اگر حق سهمی داشته باشند بسیار ناچیز است، چرا که مانند شتابدهندهها سرمایهی اولیهای را وارد استارتاپ نمیکنند.
شرکت هلدینگ
شرکت هلدینگ یا نگهدارنده، شرکتی سهامی است که دارای شرکتهای زیرمجموعه دیگر بوده و کنترل شرکتهای زیرمجموعه مستقیماً زیر نظر مدیران و هیئت مدیره شرکت اصلی است. هلدینگ را میتوان آخرین مرحله از یک استارت آپ دانست که با رشد زیاد، زیر مجموعههای بسیار پیدا کرده است.
تئوری نمایندگی و چالشهای جدایی مالکیت و مدیریت
از دیرباز، رویهای در مدیریت کسب و کار شکل گرفت که تا امروز هم ادامه داشته است:جدایی مدیریت و مالکیت.
با تبدیل کسب و کارهای کوچک به صنایع و هلدینگ های بزرگ، به تدریج مدیریت به فعالیتی تخصصی تبدیل شد و مالکان کسب و کار، یا به علت محدودیت دانش تخصصی و یا به خاطر گستردگی و مقیاس فعالیتها، وادار شدند از مدیران حرفهای استفاده کنند. مدیرانی که تخصصشان، مدیریت کردن و ادارهی کسب و کار بود. جدایی مدیریت و مالکیت، رابطهای را شکل داد که تا همین لحظه، مزیتها و چالشهای آن، موضوع بحث مدیران و اقتصاددانان است: رابطه نمایندگی.
امروزه چالشهای مربوط به رابطه نمایندگی تحت عنوان تئوری نمایندگی یا Agency Theory مطرح میشود. در این تئوری، بررسی میشود که در شرایط مختلف، نمایندهی شرکت مالک است و یا مدیر و در کجا کدام مورد ارجحیت دارد.
چالشها و دشواریهای رابطه نمایندگی
چالشهای متعددی در رابطهی نمایندگی وجود دارد که در تئوری نمایندگی به آنها پرداخته میشود. دو مورد از این چالشها، جدیتر و فراگیرتر هستند:
- تضاد یا تعارض منافع (Conflict of Interest)
- تفاوت در میزان قرار گرفتن در معرض ریسک (Risk Exposure)
کارآفرینی دولتی
فکرکردن به دولت به عنوان کارآفرین همانند یک لنز منحصربه فرد است که ازطریق آن میتوانید زیرمجموعهای از اقدامات دولت رامشاهده کنید و البته این لنز یک الگو برای ارزیابی سیاست دولت نیست. نقش دولت در کارآفرینی میتواند سیاستگذاری حمایتی در حوزه کارآفرینی و وضع قوانین برای حمایت از استارت آپها باشد.بحث در این زمینه گسترده است اما یکی از منابعی که میتواند الگویی برای دولت مردان باشد کتاب ساخت ژاپن است. در این کتاب علاوه بر مراحل رشد شرکت سونی، به وصف ژاپن و مراحل رشد این کشور بعد از جنگ جهانی نیز میپردازد. کتاب ساخت ژاپن نوشتهی آقای آکیو موریتا میباشد. همچنین خواندن کتاب نوپای ناب یا The Lean Startup را نیز پیشنهاد میکنم.
دلایل شکست استارتاپها چیست؟
همانطور که در طول مقاله گفتیم، از هر ۱۰ استارت آپ، فقط یکی موفق میشود. در واقع وقتی استارت آپی را شروع میکنید باید با این واقعیت کنار بیایید که ۹۰% ممکن است شکست بخورید.
اما دلیل این نرخ بالای شکست چیست؟ چرا اکثر استارت آپها شکست میخورند و ناکام میمانند؟
اشتباه اول: تمرکز بر سودآوری سریع به جای تمرکز بر مشتری
به قول نویسنده معروف کسبوکار، Ash Maurya، زندگی خیلی کوتاه است، برای اینکه محصولی تولید کنید که هیچکس آن را نمیخواهد.
جالب است بدانید، از آن ۹۰% کلی، ۴۲% استارتاپها به این خاطر شکست میخورند که نتوانستهاند مشکلی را از بازار رفع کنند. این مسئله هم وقتی به وجود میآید که شما به جای در نظر گرفتن دیگران، خودتان را در نظر میگیرید.
راهحل این مشکل چیست؟
- با افرادی که حدس میزنید مخاطب هدف شما هستند صحبت کنید و از آنها در مورد کاربردی بودن محصول و حس آنها بپرسید.
- قبل از اینکه بهطور کامل ایده را اجرا کنید و حجم زیادی از سرمایه را هزینه کنید، سعی کنید با هر روشی که شده به صورت تستی ایدهتان را پیادهسازی کنید و نتایج را بسنجید.
اشتباه ۲: عدم تمرکز و اقدامات نسنجیده
یکی از اشتباهات استارت آپها نداشتن تمرکز و اقدامات نابجا است. همانطور که گفتیم، اکثر استارت آپها عجله دارند که زودتر به سود برسند و همین مسئله باعث میشود بدون فکر قبلی اقدام کنند. از متخصصین مشاوره نمیگیرند، بدون سندی از افزایش سود درخواست همکاری میدهند، بدون شناخت درست مخاطب هدف وارد شبکههای اجتماعی میشوند. تمام این اقدامات باعث شکست استارت آپ میشود.
راهحل این مشکل چیست؟
راهحل این مشکل در دو مورد خلاصه شده است:
- مخاطب هدف
- محصول
سعی کنید به طور مرتب با کاربر و یا مشتریتان صحبت کنید، از آنها فیدبک بگیرید و محصولتان را ارتقا بدهید.
اشتباه ۳: عدم برخوداری از تیم خوب
بعضی از موسسین استارت آپها انتظار دارند با کمترین منابع انسانی و کمترین هزینه بتوانند بهترین محصول را ارائه دهند. در صورتی که این اتفاق هیچوقت نخواهد افتاد. یکی از ویژگیهای استارتاپهای موفق داشتن تیم خوب است. تیم هماهنگی که به طور منظم کار میکنند و هرکس تخصص خاصی را دنبال میکند.
راهحل این مشکل چیست؟
تیمسازی در استارت آپ. داشتن یک تیم قدرتمند، متخصص و منعطف یکی از بایدهای استارت آپ است. یک فرد متخصص میتواند باعث رشد و شکوفایی غیرقابل باور برای استارت آپ شما شود، در حالیکه یک فرد غیر حرفهای میتواند در یک چشم به هم زدن همه چیز را در استارت آپ شما نابود کند.
اگر هنوز تیم قابل اعتماد و حرفهای پیدا نکردید، تاسیس استارت آپ را از ذهنتان دور کنید و بودجهای به آن اختصاص ندهید. البته فقط برای سریع انجام شدن کار هم فردی را که به او اطمینان ندارید استخدام نکنید و تصمیم احساسی نگیرید. چرا که درست کردن اشتباهات یک فرد، زمان و هزینه بیشتری از شما خواهد گرفت.
اشتباه ۴: مقیاس پذیری زودهنگام
مقیاسپذیری استارتاپ در واقع قابلیت یک استارت آپ را جهت رشد بیشتر و عمل کردن در مقیاسی بزرگتر میگویند. بدون اینکه منابع مالی یا منابع انسانی آن محدود شود. آرزوی هر استارتآپی، بزرگ شدن و رشد بیشتر است. هیچ استارتآپی نمیخواهد تا آخر یک استارتآپ باقی بماند.
اشتباه بیشتر استارتاپها، مقیاس پذیری زودهنگام است. یعنی زمانی که استارتآپ آمادگی ورود به بازار بزرگتری را ندارد. قطعا یک کودک ۵ ساله اگر در خیابانی بزرگ رها بشود گم خواهد شد. بنابراین یک استارتآپ هم باید اول به بلوغ کافی برسد و بعد با قدرت وارد دنیای بزرگتر شود.
اگر ویژگیهای زیر را دارید آماده مقیاس پذیری نیستید:
- ارزش طول عمر مشتری (LTV) را برای استارتآپتان هنوز نمیدانید. (قیمت * تکرار خرید)
- هزینه جذب مشتری تان را نمیدانید.
- بیزینس مدل شما بهروز نمیشود. (به این معنی که هنوز روش مشخصی برای جذب مشتری ندارید)
- بیشتر وقتتان در کارهای عملیاتی استارت آپ میگذرد و به استراتژی توجهی ندارید.
راهحل این مشکل چیست؟
- مشکلی که میخواهید از مشتری حل کنید به اندازه کافی بزرگ باشد و علاوه بر این، به اندازه کافی مشتری در بازار برای شما وجود داشته باشد. (مارکت بزرگ)
- هزینههای جذب مشتری را به اندازه کافی پایین بیاورید و به همان اندازه درآمدتان را افزایش دهید تا به مرحله سودآوری برسید. در واقع در این روش باید کانالهای تبدیلتان را بهینه کنید و علاوه بر جذب، راهی برای حفظ و نگهداری مشتری پیدا کنید.
- زمانیکه به مرحلهای رسیدید که هزینه جذب مشتری شما از ارزش طول عمر مشتری (LTV) کمتر شد. میتوانید کم کم به مقیاسپذیری فکر کنید.
جمع بندی
در این مقاله دربارهی مفهوم استارت آپ، نکات و ایدههای آن صحبت کردیم. آن چیزی که اهمیت دارد این است که قبل از راهاندازی استارت آپ خود قبل از هر چیز، روی ایدهتان تمرکز کنید. اگر سرمایهای ندارید هرگز ناامید نشوید و از شتابدهندهها کمک بگیرید. با مطالعه راجع به تاریخچهی بسیاری از کارآفرینها و استارت آپها به این نتیجه خواهید رسید که با داشتن ایدههای ناب و تلاش به هدفتان خواهید رسید.
4 پاسخ
من بیزنس پلن استارتاپ خودم رو به پیدایش ارائه دادم و بازخورد عالی گرفتم واقعا
پیدایش یکی از بهترین ها هست
امیدواریم موفق باشید.
شتابدهنده هایی مثل پیدایش، دیموند و… چرا معرفی نکردید؟
من شنیدم استارتاپ های زیادی رو حمایت میکنند
واقعا استارتاپ ها نسبت به کسب و کار های دیگه با چالش های بیشتری رو به رو میشن
من درمورد استارتاپ ایسیمنار که زیر نظر شتابدهنده پیدایش هست مطالعه کردم و فهمیدم خیلی راه اومدن تا تونستن به این موفقیت برسن